مباحث خیارات - جلسه 032 - 96/09/04

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

مباحث خیارات - جلسه 032 - 96/09/04

بحث در خیار حیوان است و گفتیم اصل وجود این خیار، اجماعی است و آن اینکه مشتری بعد از خرید حیوان می تواند تا سه روز آن را فسخ کند و اگر در این سه روز حیوان تلف شود از جیب فروشنده رفته است

موضوع: خیار حیوان
بحث در خیار حیوان است و گفتیم اصل وجود این خیار، اجماعی است و آن اینکه مشتری بعد از خرید حیوان می تواند تا سه روز آن را فسخ کند و اگر در این سه روز حیوان تلف شود از جیب فروشنده رفته است: «التلف فی زمن الخیار ممن لا خیار له». حتی مرحوم صاحب جواهر ادعا کرده بود که خیار حیوان از باب ضرورت فقهیه است.
به بحث روایات رسیدیم که در وسائل الشیعه در باب سوم، چهارم و پنجم از ابواب خیارات مطرح شده است و اکنون به ادامه ی روایات می پردازیم.
 
أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ قَالَ: فِي الْحَيَوَانِ كُلِّهِ‌ شَرْطُ (شرط به معنای خیار است) ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ‌ لِلْمُشْتَرِي‌ (للمشتری قید است یعنی برای بایع نیست) وَ هُوَ بِالْخِيَارِ فِيهَا اشْتَرَطَ أَوْ لَمْ يَشْتَرِطْ.[1]
این روایت صحیحه است.
 
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ فُضَيْلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الشَّرْطُ فِي الْحَيَوَانِ قَالَ ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ لِلْمُشْتَرِي الْحَدِيثَ.[2]
 
عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ وَ ابْنِ بُكَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ الْبَيِّعَانِ بِالْخِيَارِ حَتَّى يَتَفَرَّقَا وَ صَاحِبُ الْحَيَوَانِ ثَلَاثٌ الْحَدِيثَ.[3]
این حدیث از رسول خدا (ص) نقل شده است در نتیجه ائمه به عنوان راوی از ایشان نقل می کنند در نتیجه اهل سنت که قائل به خیار حیوان نیستند باید این روایت را بپذیرند.
به این روایت استدلال شده که در خیار حیوان فرقی بین بایع و مشتری نیست البته در جایی که ثمن و مثمن هر دو حیوان باشد و یا ثمن فقط حیوان باشد که بایع نیز خیار دارد. ان شاء الله باید این بحث را در فروعات آینده بحث کنیم.
 
الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‌ الْخِيَارُ فِي الْحَيَوَانِ ثَلَاثَةٌ لِلْمُشْتَرِي الْحَدِيثَ.[4]
 
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْدِ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ اشْتَرَى جَارِيَةً لِمَنِ الْخِيَارُ لِلْمُشْتَرِي أَوْ لِلْبَائِعِ أَوْ لَهُمَا كِلَيْهِمَا فَقَالَ الْخِيَارُ لِمَنِ اشْتَرَى ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ نَظِرَةً (مهلتی برایش است) فَإِذَا مَضَتْ ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ فَقَدْ وَجَبَ الشِّرَاءُ الْحَدِيث‌[5]
در اسناد قرب الاسناد بحث است.
بر اساس این روایت خیار حیوان، در خرید و فروش انسان هم جاری است.
 
مناسب است که به فلسفه ی این خیار اشاره کنیم. خیار حیوان در عرف عام عقلاء وجود ندارد و شارع آن را پایه ریزی کرده است و به سبب مصلحتی تشریع کرده است.
دو فلسفه و حکمت برای آن می توان در نظر گرفت.
اول اینکه حیوان چیزی نیست که انسان بتواند تمام خصوصیاتش را با نگاه کردن تشخیص دهد بر خلاف خانه که غالبا انسان می تواند با نگاه کردن تمام خصوصیاتش را تشخیص دهد. حیوان گاه غذا نمی خورد و گاه می خورد و گاه هنگام راه رفتن خسته می شود. باید حیوان سه روز نزد مشتری باشد تا زوایای مخفی آن روشن شود. حتی شاید عیبی در حیوان نباشد که از طریق خیار عیب اقدام کند ولی ممکن است خصوصیاتی داشته باشد که موجب شود حیوان به درد مشتری نخورد.
دوم اینکه ممکن است حیوان مشکلی داشته باشد که مثلا با آمپول و دارو به مدت کمی سر پا باشد و بعد از یکی دو روز چون حیات مستقری ندارد فوت کند. نتیجه اینکه اگر حیوان سه روز نزد مشتری بماند اگر مشکلی در حیوان است روشن می شود.
البته گاه مشکلاتی هست که تا سی روز هم مشخص نمی شود ولی شارع یک حد عرفی که نه افراط در آن باشد نه تفریط گذاشته است.
در خیار حیوان فروعاتی وجود دارد که امام قدس سره به دو فرع آن اشاره کرده است. فرع اول این است که آیا شروع سه روز در خیار حیوان از حین عقد است یا بعد از افتراق از مجلس است. بعضی گفته اند که دو خیار با هم جمع نمی شود از این رو باید خیار مجلس تمام شود و بعد خیار حیوان شروع شود. معروف و مشهور گفته اند که شروع خیار از حین عقد است.
صاحب مفتاح الکرامة می فرماید: الثانی خیار الحیوان، و یمتدّ إلی ثلاثة أیّام من حین العقد علی رأی المشهور کما فی مجمع البرهان و هو خیرة الشرایع علی ما حکی عنها فی غایة المراد و التذکرة و الارشاد و الایضاح و اللمعة و التنقیح و تعلیق الارشاد و جامع المقاصد و المسالک و الروضة… و فی الغنیة اطلق التهدید بالتفرق فی ابتداء مدّة الخیار بحیث یشمل خیار الحیوان. و نصّ علی ذلک الشیخ و ابن إدریس فی خیار الشرط، و یلزمهما القول به فی غیره (اگر در خیار شرط گفتند در غیر خیار شرط هم باید بگویند زیرا دلیل ایشان این است که دو خیار با هم جمع نمی شود.)، لعموم ما علّلا به.[6]
 
ان شاء الله در جلسه ی آینده به سراغ ادله ی آن می رویم.

پی نوشت:
[1] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج18، ص11، ابواب الخیارات، باب3، شماره 23026، ح4، ط آل البیت.
[2] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج18، ص11، ابواب الخیارات، باب3، شماره 23027، ح5، ط آل البیت.
[3] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج18، ص11، ابواب الخیارات، باب3، شماره 23028، ح6، ط آل البیت.
[4] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج18، ص12، ابواب الخیارات، باب3، شماره 23030، ح8، ط آل البیت.
[5] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج18، ص12، ابواب الخیارات، باب3، شماره 23031، ح9، ط آل البیت.
[6] مفتاح الکرامة، سید جواد الحسینی العاملی، ج14، ص169.
تاریخ انتشار: « 1396/09/02 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 2117