ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال ششم - شماره پنجاه و چهارم - تیر 1399)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال ششم - شماره پنجاه و چهارم - تیر 1399)

طلیعه سخن

تراژدی مرگ جورج فلوید به دست پلیس آمریکا، علاوه بر اعتراضات سیاه پوستان آمریکایی، افکار عمومی مردم جهان را علیه سیاست های نژاد پرستانۀ سران کاخ سفید در جهان طنین اندازه کرده است، اما به راستی چرا مردم آمریکا و مردم جهان به ویژه کشورهای اروپایی به یکباره علیه این پدیدۀ شوم به پا خواسته و رسوایی زایدالوصف نظام سلطه را رقم زدند؟

برای پاسخ به این پرسش و هم نوایی با درد و رنج سیاه پوستان آمریکایی و اروپایی ، ناگزیریم خاستگاه تاریخی نژاد پرستی در غرب را مورد بررسی قرار دهیم؛ در غیر این صورت، تحلیل و بررسی دقیق چرایی خشم و اعتراضات فراگیر سیاه پوستان در آمریکا و غرب، دور از ذهن خواهد بود.

در وهلۀ نخست باید منشأ شکل گیری غرب مدرن را در عصر رنسانس جستجو نمود، در تبیین این مهم باید گفت نهاد کلیسا در قرون وسطی با بهره گیری از حمایت های پادشاهان و قدرتمندان و صاحبان سرمایه، شریعت را در راستای قدرطلبی و فرون خواهی و جمع آوری ثرت تعریف نمود و اینچنین بر کل اروپا مسلط شد که ارمغانی جز شکل گیری اشرافیت دینی و برتری طلبی و تحقیر جامعه و شیوع فساد اخلاقی در میان روحانیون مسیحی به همراه نداشت که این آسیب نیز در نهایت به دین گریزی مسیحیان و موج فراگیر تنفر مردم از نهاد کلیسا و قیام مارتین لوتر(بنیانگذار مذهب پروتستان) علیه مسیحیت کاتولیک منتهی گردید.

آفات و آسیب های متعدد در دین مسیحی به ویژه مذهب پروتستان، به خودبرتربینی، در قالب انسان و نژاد برتر تعمیق گردید و اینچنین جهان گشایی جنگ های صلیبی شکل گرفت که در یک قلم آن «بیت المقدس» ٨٣ سال به تصرف مسیحیان درآمد و کلیسا به زغم باطل خود برای مسیحی سازی مکان تولد و زندگی حضرت عیسی علیه السلام عزم خود را جزم نمود، اگر چه در عمل از این توطئه طرفی نبست و بالاخره صلاح الدین ایوبی بیت المقدس ( اورشلیم ) را از دست صلیبیون خارج ساخت.

تداوم سیاست های نژاد پرستانه کلیسا در مسیحی سازی جهان در غرب، این بار در قامت جهان گردی و کشف سرزمین های جدید و تصرف و استعمار آن تعریف گردید و سفیران کلیسا هم چون کریستف کلمب مأموریت یافتند تا به این مهم جامۀ عمل پوشند.

از این رهگذر کریستف کلمب به خیال رسیدن به هند، در واقع قاره ای جدید را کشف نمود که برای نژادهای سفید آنگلوساکسونی پروتستان، ثروت و قدرت و برای بومیان آن قاره فقر و بردگی و پذیرش اجباری آئین جدید و فرهنگ مدرن مسیحیت را به همراه داشت؛ چرا که نژاد پرستی، شالودۀ اصلی فعالیت های تبلیغی کشیش های مسیحیت در آمریکایی لاتین را در بر می گرفت.

در این میان کلمب این سفیر ناخلف کلیسا، بومیان آن منطقه را از آن جهت که مسیحی نبودند حیوان بر شمرد و به پادشاه کاتولیک اسپانیا نوشت: از اینجا به نام تثلیث مقدس، می‏توانیم برده‏های فراوانی را برای فروش بفرستیم... اگر اعلاحضرت فرمان دهند، همه ساکنان اینجا را به کاستیل منتقل می‏کنیم یا در همین جزیره به بردگی وامی‏داریم.

این جملات به خوبی موید خوی استثمار گری و نژاد پرستی کریستف کلمب است، حال آنکه بومیان آمریکا با کلمب و همراهانش در بدو ورود به آمریکا، به خوبی استقبال نمود چرا که کریستف کلمب را «پیام‏آور مسیح» می دانستند، بی جهت نیست که کلمب اعتراف می کند، مردم این منطقه آنقدر مهرباناند که گویی قلبشان را اهدا می‏کنند.

اما مسیحیت در جواب مهربانی های بومیان آن منطقه، سرخپوستان و سپس سیاهان انتفال یافتۀ به آمریکا را حیوان نامید؛ چرا که مفهوم انسانیت در مسیحیت تنها در صورت اروپایی و مسیحی بودن تعریف می شد؛ لذا بی رحمی و نسل کشی گسترده، تاریخ ٥٠٠ سالۀ برده داری در آمریکا را رقم زد؛ چرا که رابطه با سیاهان به زعم انسان شناسی مسیحی رابطه با حیوانات بود.

برخی اندیشمندان مسیحی در قرون ١٧ و ١٨ هم چون جان لاک و ژان ژاک روسو تلاش کردند برای تلطیف اندیشۀ نژاد پرستانۀ مسیحیت، در نهایت سیاهان را انسان قلمداد کنند لیکن «وحشی نجیب»!.

اما این تلاش ها نیز موثر واقع نشد چرا که در انسان شناسی مسیحی، رنگ پوست و نژاد پرستی مولّفه ای راهبردی بود، به نحوی که حتی تصویر حضرت عیسی علیه السلام که به بیان شواهد متقن تاریخی دارای چشمانی قهوهای، موهایی سیاه و پوستی زیتونیرنگ بود، از گزند رویکرد نژاد پرستانۀ نقاشان مسیحی در امان نماند و تصاویر آن حضرت در کلیساها، سفید پوست، بلند قد، چشم آبی و با موهایی طلایی به تصویر کشیده شد، که نقاشی «شام آخر» اثر لئوناردو داوینچی به عنوان مهمترین اثر، از رویکرد نژاد پرستی مدرن غرب حکایت دارد.

با این تفاسیر بهتر می توان به چرایی شکل گیری جنبش های اعتراضی و به زیر کشیده شدن مجسمه های نماد نژاد پرستی و برده داری در غرب به ویژه آتش زدن مجسمۀ کریستوف کلمب و به آب انداختن آن پی برد؛ چرا که حافظۀ تاریخی جوامع غربی نشان داد در مواجهه با رذالت های نظام سرمایه داری دچار خاموشی نخواهد شد؛ بلکه ارتقای شعور عمومی در واقع به بیداری انسانی در جوامع غربی منتهی شده و اینچنین قیامت زمینی معترضان به نژاد پرستی با محاکمۀ اسطوره های نژاد پرستی و برده داری در غرب طنین انداز شده است.

در حقیقت موج فراگیر براندازی مجسمه های برده داری در غرب، اعلام برائت مردم غرب، علیه جنگ طلبی دولت هایی است که قرون متوالی با تجویر فیلسوفانی، هم چون پوپر، به نژادپرستی و کشتار و استعمار دیگر مردم جهان پرداخته و نفی ارزش های اخلاقی را عامل پیشرفت خود قلمداد کردند؛ این مسأله یعنی نظام متعین فاشیستی به شدت دچار فروپاشی شده و نظام میان فرهنگی و میان رشته ای مردم با محوریت شبکه های اجتماعی جایگزین آن شده است.

----------------------------------------

دیدارها

لزوم بهره گیری نیروی انتظامی از ظرفیت های دینی و معنوی

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده جدید انتظامی قم با تبریک انتصاب وی به این مسؤولیت، توصیه های مهمی خطاب به وی ارائه کردند.

ایشان تامین نظم و امنیت ظاهری و حفظ اخلاق در جامعه را دو وظیفه مهم نیروی انتظامی دانست و تاکید کردند: بدانید اگر اخلاق در جامعه حفظ نشود امنیت و نظم ظاهری جامعه نیز دچار آسیب جدی خواهد شد.

معظم له بخش قابل توجهی از مشکلات و آسیب های اجتماعی را ناشی از ضعف اخلاقی و فرهنگی ارزیابی و تصریح کردند: نیروی انتظامی برای مقابله با این مشکلات و آسیب ها باید از ظرفیت های دینی، فرهنگی بویژه حوزه های علمیه، نهادها و مراکز دینی، مساجد، صدا و سیما، سازمان تبلیغات و دیگر سازمان ها کمک بگیرد.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با تاکید بر لزوم آسیب شناسی مشکلات و مفاسد اخلاقی، اظهار داشتند: بدون شک یکی از مسائلی که در زمینه گسترش مفاسد اخلاقی نقش دارد، فضای مجازی رها و بدون ساماندهی است که باید در این خصوص چاره اندیشی و اقدام عاجل صورت گیرد، بعد دیگر ماجرا نیز برخی از رسانه ها هستند که دانسته و یا نادانسته به گونه ای عمل می کنند که ارزش های فرهنگی و دینی تضعیف می شود.

ایشان اظهار داشتند: نمی شود با این بهانه که کار از کار گذشته، دست روی دست گذاشت و اقدامی انجام نداد، ما معتقدیم و تاکید می کنیم که باید به اندازه توان در این راستا و برای اصلاح وضعیت موجود برنامه ریزی، فعالیت و اقدام کرد.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی غفلت از مسائل مذهبی در ساماندهی موضوع مهم نظم و امنیت اجتماعی را خسارت بار توصیف و تاکید کردند: نیروی انتظامی باید از نفوذ و جایگاه مهمی که مراجع عظام تقلید، حوزه های علمیه، شخصیت های دینی و فرهنگی، خطبا، مساجد و اماکن مذهبی دارند به خوبی بهره بگیرد.

معظم له مساله تحکیم مبانی اعتقادی جامعه را مورد تاکید قرار داد و فرمودند: برای تحقق این مهم باید کار ریشه ای صورت گیرد و از مدارس و دبستان فعالیت ها آغاز شود، اگر پرورش نسل آینده جامعه از مدارس صورت گیرد، قطعا به نتایج بهتری خواهیم رسید.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به شرایط پیش آمده در کشور و موضوع کرونا، ابراز امیدواری کرد به لطف الهی و با همکاری آحاد ملت این مشکل مرتفع و اماکن مذهبی، زیارتی، مساجد، نمازهای جمعه به صورت کامل بازگشایی و زمینه بهره مندی معنوی همگان از این ظرفیت ها فراهم شود.

ایشان خطاب به فرمانده جدید نیروی انتظامی استان قم اظهار داشتند: فعالیت و کار شما مصداق عبادت است و امیدوارم در این مسؤولیت مهم موفق باشید و بدانید هرچه در این مسیر و در جهت حل مشکلات مردم تلاش کنید در نزد خدای متعال ماجور خواهید بود؛ من نیز برای موفقیت شما دعا می کنم.

----------------------------------------

پیام ها و بیانیه ها

پیام تسلیت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) به مناسبت رحلت

آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم محجوب جهرمی (رحمة الله علیه)

خبر ناگوار درگذشت عالم ربانی آیت الله آقای محجوب(رحمة الله علیه) مایۀ تأسف بسیار شد. آن فقید سعید از علمای برجستۀ خطۀ فارس بود و در جهرم آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذاشت. اکنون جای او خالیست.

اینجانب این مصیبت بزرگ را به همۀ علما و دانشمندان منطقه و اهالی محترم فارس و خانوادۀ معزز ایشان تسلیت عرض نموده، علو درجات آن مرحوم و صبر و اجر فراوان برای بازماندگان را از خداوند متعال مسألت دارم.

----------------------------------------

یادداشت

نقش تعاونی ها در پویایی اقتصاد

از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

زندگى بشر يك زندگى دسته جمعى است، و اداره اين زندگى جز از طريق تعاون‏ و خدمت متقابل امكان پذير نيست. چرا که هر كس قدرت محدودى دارد كه با آن نمى‏ تواند همه نياز هاى خود را برطرف سازد ولى با كمك ديگران مى‏تواند بر مشكلات غلبه كند. لذا تا نيرو هاى كوچك فكرى و بدنى به هم ضميمه نشوند حركت ها و جنبش هاى عظيم اجتماع، در هيچ قسمت صورت نمى‏ گيرد.

تعاون در مسائل اقتصادى مى‏ تواند تحقق ‏بخش اهدافى چون توازن اجتماعى، رفاه عمومى، امنيت اقتصادى، تحكيم ارزش ‏هاى معنوى و اخلاقى و ... باشد.

لذا باید اساس كار اقتصادى را بر تأسيس شركت‏ ها و تعاونی ها‏ در فعاليت ‏هاى اقتصادى گذاشت. زیرا يك دست به يقين كوتاه است و هر انسانى آمادگى براى بخشى از فعاليت‏ هاى ثمربخش دارد؛ اما هنگامى كه گروهى دست به دست هم بدهند و استعداد ها و تخصص ‏هاى خود را بسيج كنند، عوامل تأثيرگذار بيشتر مى‏ شود و سود بيشتر خواهند برد.

خلاصه اينكه اگر نظام حاكم بر اقتصاد جامعه، نظام تعاون‏ و همكارى و انفاق باشد بدون شك چنين جامعه ‏اى نيرومند و سربلند خواهد شد.

شرکت تعاونی چیست؟

تعریفی که برای شرکت های تعاونی شده است عبارت است از: شرکت جماعتی از صنف واحد یا جماعتی که از یک صنف نیستند ولی اشتراکی در جهات مختلف دارند. این شرکت برای رسیدن به منافع مشترکه است از طریق بذل اموال و اعمال. (بیشتر روی اعمال تکیه می شود تا اموال). لذا همه در عمل واحد دست به دست هم می دهند.

گفتنی است تعاونی ها به شکل شخصیت حقوقی هستند و ثبت شرکت می شوند و برای خود اساسنامه ای دارند. لذا ابتدا یک هیئت مؤسسی که می گویند کمتر از هفت نفر نباشد عهده دار آن می شوند (البته وجود این تعداد، شرط شرعی نیست بلکه فقط قانونی است)، سپس این عده، از اعضای آن صنف دعوت می کنند تا عضو تعاونی شوند. بعد یک مجمع عمومی دارند که تمامی این اعضاء در آن مجمع شرکت می کند و هیئت مدیره توسط مجمع تعیین می شوند. اعضاء، هر کدام یک رأی دارند هرچند سرمایه ای که وارد کرده اند از دیگران بیشتر باشد. مجمع تعاونی سالی یک یا چند بار تشکیل می شود و مسائل تازه ای با آراء جمع در آن تصمیم گیری می شود. بنابراین مسائل اصلی تعاونی را مجمع عمومی به عهده دارد.

پیشینه تعاونی در جهان و ایران

تعاونی ها از لحاظ تاریخ از حدود صد و هفتاد سال پیش در انگلستان شروع به کار کردند. در ابتدای کار، با شکست مواجه شدند و بعد از آن تقویت شد و شروع به کار کرد. در کشور ما از نود سال پیش تعاونی ها به راه افتاد ولی بعد از پیروزی انقلاب جان تازه ای گرفت و وارد قانون اساسی ما شد، به نحوی که در اصل ٤٤ قانون اساسی، سه شاخه برای فعالیت های اقتصادی در نظر گرفته شده است که عبارتند از: فعالیت های اقتصادی شخصی، دولتی و تعاونی.

اقتصاد تعاونی در اسلام

در نظر اسلام هر فردى از امت اسلامى، موظف است به ‏قدر توان خود درجهت منافع ‏امت ‏تلاش كند.

در فرهنگ قرآنى از اين مسأله با واژه «تعاون‏» ياد شده است: «وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى؛ و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید!» که تعاون در بخش ‏هاى اقتصادى جامعه، از مهم‏ترين مصاديق تعاون است.

هم چنین خداوند در قرآن كريم در رابطه با هميارى اجتماعى و مشاركت همگانى در جهت توسعه اقتصادى‏، واژه ولايت و تولى را به استخدام مى‏ گيرد و مى ‏فرمايد: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ؛مردان و زنان باايمان، ولى (و يار و ياور) يكديگرند» که به هميارى و پشتيبانى مؤمنان نسبت به يكديگر اشاره می کند.

به هر حال اين هميارى و همكارى جلوه‏ هايى دارد كه از آن جمله دستگيرى از نيازمندان و ايجاد اشتغال براى بيكاران يا كسانى كه از شغل مناسبى برخوردار نيستند از طريق تشكيل كميته‏ ها و مراكز امداد و تعاونی ها و پرداخت واجبات مالى نظير زكات و خمس و صدقات مستحبه را در بر می گیرد.

معروف‏ترين روايتى كه مبناى اين هميارى را رغم مى‏زند، روايت «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْؤول عَنْ رَعِيَّتِهِ‏؛ هريك از شما مراقب و هريك از شما مسئول رعيت خود هستيد»، است كه از رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) در منابع فريقين نقل شده است.

در روایتی از امام علی(علیه السلام) نیز آمده است: «فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ علی الْجَمَاعَه؛ دست خدا همراه جماعت است‏».

در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى‏ خوانيم كه فرمود: «و يَحِقُّ عَلَي الْمسلِمينَ الْإجتِهادُ في التَّواصُلِ، وَالتَّعاوُنُ عَلَي التَّعاطُفِ، وَالْمُواساةُ لِأَهلِ الْحاجَةِ، و تَعاطُفُ بَعضِهِم عَلي بَعضٍ، حَتّي تكوُنُوا كَما أمَرَكُمْ اللهُ، رُحَماءَ بَينَكُم؛ بر مسلمانان لازم است كوشش كنند تا دل هاى خود را به يكديگر نزديك سازند و از تعاون آميخته به محبت فروگذار ننمايند، نسبت به نيازمندان مواسات نمايند، و نسبت به يكديگر ابراز عاطفه كنند تا مصداق گفتار خداوند «مهربانان به يكديگرند»، گردند.

علاوه بر روايات زيادی که در اين زمينه وجود دارد، سيره عملی ائمه معصومين(علیهم السلام) نیز بر ضرورت روحيه تعاون در جامعه تأكيد دارد.

در فقه اسلامی نیز اگر تعاونی ها سه چیز را رعایت کنند و این شرایط در آنها باشد تأسیس تعاونی ها قطعاً برکات فراوانی در پی خواهد داشت.

یکی اینکه شرایط عامه مانند اختیار، بلوغ، عقل و علم و آگاهی نسبت به کاری که انجام می دهند همه باید در اعضاء جمع باشد. مثلا اعضاء به زور وارد تعاونی نشده باشند.

دیگر اینکه شرایطی که در اساسنامه ی آنها وجود دارد و تصویب می شود بر خلاف مقتضای عقد و بر خلاف شریعت نباشد و کار آنها مشروع باشد و رباخواری در آن نباشد و جهات شرعی را در آن رعایت کنند.

سوم اینکه چیز مجهولی که موجب غرر می شود در آن نباشد.

در این صورت تعاونی ها تحت عمومات آيه شريفه «أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ؛ به عهد و پیمان خود وفا کنید» و حدیث شریف« الْمُؤْمِنُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ؛ مؤمنان نزد شروط و قراردادهاى خود پايبند هستند»، قرار می گیرد.

البته دولت ها یک سری قوانینی برای تعاونی ها وضع کرده اند. این قوانین در شرع نیست و دولت به سبب مصلحتی که دیده است آنها را وضع کرده است. حتی خود اعضاء تعاونی می توانند در مجمع اعضاء خود شروطی را اضافه کنند و این قوانین اگر مخالف شرع و خلاف مقتضای عقد نباشد اشکالی ندارد.

ویژگی های اساسی شرکت های تعاونی

بسیاری از افراد هستند که دارای درآمد و ثروت اندکی هستند و کسب و کار به سبک سابق، امروز برای آنها جوابگو نیست. مانند زراعت، صنعت، دامداری، نقل و انتقال به وسیله ی اتوبوس و مانند آن که امکان ندارد کسی به تنهایی در این امور موفق شود. جمعیتی باید دست به دست هم دهند تا بتوانند از وسائل صنعتی و ماشینی روز استفاده کنند و یا توزیع، نقل و انتقال و مانند آن را انجام دهند. در نتیجه بعضی باید پول خود را به میان آورند و بعضی عمل خود را به آن اضافه کنند.

لذا در شرکت های تعاونی، اعضاء، هم کار را به میدان می آورند و هم سرمایه هایشان را، ولی اساس در تعاونی ها بیشتر بر کار است و در ضمن از سرمایه نیز استفاده می کنند.

هم چنین است مسائل خدماتی، که فردی اتوبوس دارد و می خواهد مسافر بگیرد. راننده خودش به تنهایی نمی تواند مسافر لازم را برای وسیله ی نقلیه ی خود پیدا کند. این کار باید به صورت تعاونی ها انجام گیرد که شرکتی باید تأسیس شود که ده ها اتوبوس داشته باشد و مردم آنجا روند و ثبت نام کنند اتوبوس ها به نوبت پر شود. واضح است که هر راننده ی اتوبوس نمی تواند برای خودش دکه ای داشته باشد و به صورت منفرد کار کند. باید تعاونی حمل و نقل این مسئولیت را به عهده گیرد.

حتی گاه می شود به شکل منفرد کار کرد ولی مقرون به صرفه نیست مانند تعاونی مصرف. مثلاً فرد می بیند که اگر بخواهد کالای خود را به صورت خورده و جزئی بخرد و یا خورده فروشی کند برای او گران تمام می شود ولی اگر تعاونی مصرف تأسیس شود و اجناس را از تولید به مصرف به مقادیر بالا بخرند برای مصرف کننده ارزان تر تمام می شود.

در نتیجه مشارکت جمعی در قالب احداث شرکت های تعاونی موجب پیشرفت اقتصادی در جامعه می گردد. زیرا اگر هر کسی در جامعه به صورت فردی فعالیت کند هرگز به پای فعالیت جمعی نمی رسد. اگر اهل محل دست به دست هم دهند، جاده های محل درست می شود و مسجد و حسینیه های آن آباد می شود و بیمارستان و درمانگاه آنها محل مناسبی می شود و مشکلات آنها برطرف می شود.

نقش تعاونيها در اشتغال زايي

نقش تعاون در تحقق پویایی اقتصادی و اشتغالزايی برای كشور انکار ناپذیر است؛ چرا که ممکن است تک تک افراد نتوانند کارهای بزرگ را به عهده گیرند ولی اگر دست به دست هم دهند این کار در قالب شرکت های تعاونی امکان پذیر است و می تواند تولید اشتغال کند.

در این میان نقش همكارى ‏ها و پشتيبانى‏ هاى دولت و كارگزاران حكومت از توده مردم در تشكيل تعاونى ‏ها و ايجاد اشتغال‏ و اعطاى وام به انسان ‏هاى بى‏كار و نيازمند غیر قابل انکار است.

نقش تعاونيها در توزيع عادلانه ثروت

اگر اخلاق در لايه‏ هاى مختلف اقتصاد حاكم شود، يعنى توليد كالا توزيع كالا و مصرف كالا همه آميخته با اصول اخلاقى گردد، بى‏شك روز به روز فاصله زياد بين فقير و غنى كم مى ‏شود، و به طور طبيعى ثروت به طور عادلانه در ميان همه مردم توزيع مى‏ گردد.

از جمله موضوعاتى كه به هدف توزيع عادلانه‏ ثروت‏ و مبارزه با فقر و يا تمركز سرمايه، كمك مؤثرى مى‏ كند، گسترش تعاون‏ و همكارى در جامعه است که افزون بر تأمين بخشى از نيازهاى نيازمندان، از انبوه شدن ثروت در دست اغنيا مى‏ كاهد.

در واقع یکی از آثار و کارکردهای مهم تعاونی ها، توزیع عادلانه ی ثروت است؛ اگر تعاونی ها در این بخش فعالیت نکنند، بخش خصوصی، ثروت ها را می بلعد و بخش دولتی هم نمی تواند با بخش خصوصی معارضه کند زیرا بخش دولتی مشکلات خاص خودش را دارد.

تعاونی ها، بهترین الگو در حمایت از محرومان

در جامعه ی ما تعاونی ها برای این تأسیس شد که عدالت در جامعه فعال باشد و افراد ضعیف نیز بتوانند از آن استفاده کنند. در حقیقت بخش تعاون، مفیدترین بخش براى مستضعفین و افراد محروم جامعه است و باید زنده نگاه داشته شود.

توسعه اقتصاد تعاونی بسترساز دستیابی به اقتصاد سالم

برخی مشکلات و بیماری های اقتصادی از گذشته بوده و به امروز رسیده است؛ از جمله مشکل و بیماری مزمن این است که نقدینگی به جای این که به بخش تولید ببرند در عرصه های دیگر هزینه می شود.

این چالش نشان می دهد، درهاى تعاون‏ به معنى حقيقى، در اقتصاد کشور بسته شده، و درهاى رباخوارى كه يكى از موجبات بزرگ فاصله طبقاتى است با شكل هاى مختلف باز است.

وقتى انسان به دقت مى‏ نگرد درمى ‏يابد جامعه ‏اى كه در آن ربا باشد سرانجام‏ به فقر و فلاكت و ناامنى دچار مى ‏شود، اما در مقابل جامعه ‏اى كه در آن تعاون‏ و انفاق باشد جامعه ‏اى موفق و سربلند است.

در این میان، اصل فعالیت های اقتصادی باید در عرصه تعاونی انجام شود؛ زیرا کارهای بزرگ اقتصادی به ثروت های مهمی احتیاج دارد و ثروت های فردی وافی به انجام آن نیست. بر این اساس وجود تعاونی ها ضروری است، حتی کسانی که فعالیت فردی می کنند نام شرکت را روی این کار خود می گذارند، چرا که اگر طرف قرارداد شرکت باشد بیشتر مورد اعتماد است تا موردی که طرف آن شخص باشد.

همۀ این مسائل نشان می دهد توسعه تعاونی ها، بستر ساز تحقق اقتصاد سالم است؛ در نتیجه اگر اقتصاد ما در قالب تعاونی ها سالم شد، جوانان ما نیز از بیکاری نجات می یابند و سلامت را درپیش می گیرند.

اگر اقتصاد تعاونی درست شود دیگر غربی ها نمی توانند با اندک تحریم اقتصادی ما را آزار دهند؛ دشمنان از نظر نظامی نمی توانند به ما حمله کنند و به همین خاطر همیشه از حربه تحریم استفاده می کنند.

تعاونيها؛ ضرورتي در اقتصاد كشاورزي ايران

در زمان ما تعاونی ها یک ضرورت به حساب می آید. زیرا همانطور که مکرر بیان شد بعضی از کارهاست که به صورت فردی قابل انجام نیست. مثلاً زراعت از این قبیل است که گاه رعایا پنج یا ده هکتار دارند. همچنین زراعت مکانیزه و ماشینی شده است و احتیاج به تراکتور و وسائل ماشینی دارند و هر رعیتی نمی تواند با درآمد خودش این ماشین آلات را به کار گیرد. در نتیجه باید تعاونی های زراعی تشکیل شود و چند صد نفر دست به دست هم دهند و کار را به صورت جمعی انجام دهند. لذا پيشرفت كشاورزی ايجاب میكند تعاون به صورت جدی در كشور پيگيری شود.

سخن آخر: (ضرورت فرهنگ‏سازی تعاون در اقتصاد ایران)

در خاتمه باید گفت عالم آفرینش عالم تعاون است، در عالم انسانیّت هم باید با عالم آفرینش هماهنگ شویم؛ منتهى مشکل مهمّى در تعاون هست و آن این که فرهنگ تعاون و كارگروهی در كشور جا نيفتاده و بايد از طريق ميزگرد ها، فيلم نامه، سخنرانی، پلاكارد ها و بروشور ها در اين زمينه فرهنگ سازی كرد. تا مردم یاد بگیرند که با هم کار کنند، با هم قدم بردارند، باهم بیاندیشند و با هم عمل کنند تا این فرهنگ تعاون پا بگیرد. و از این رهگذر احيای تعاون در كشور موجب پيشرفت اقتصاد و ترويج اخلاق شود.

منابع:

١. آرشیو دروس خارج فقه آیت الله العظمی مکارم شیرازی ٩٦-٩٥، ص٢٧٢.

٢. دائرة المعارف فقه مقارن

٣.بیانات معظم له

----------------------------------------

یادداشت

وظایف وزارت جهاد کشاورزی در «جهش تولید»

از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

شك نيست كه اساس كار مثبت و سازنده همان كار هاى توليدى است، و ارزش كار هاى ديگر از نظر اقتصادى به مقدارى است كه در امر توليد دخالت داشته باشد.

لذا جامعه ای را می توان پیشرفته نامید که ميزان توليد كالاها در هر رشته از رشته‏ ها متناسب با مقدار نياز جامعه باشد. از این رو بهبود ميزان توليد و درآمد، افزايش‏ كمى محصولات و خدمات، توزيع عادلانه ثروت و درآمد، فقرزدايى، ايجاد اشتغال، رفع محروميت و تأمين رفاه عمومى محدودۀ توسعه را در بزرگترین کشورهای تولیدکننده در بر می گیرد. اینچنین توسعه اقتصادى بر مبنای افزايش توليد، شرايط مساعدى در ساختمان اجتماعى و اقتصادى جامعه فراهم مى‏آورد كه استمرار رشد اقتصادى را تضمين مى‏ نمايد.

ناگفته پيداست كه افزايش توليد، كار يك شبه نيست، بلكه برنامه‏ هاى درازمدتى مى‏ طلبد. در این میان براى تصميم ‏گيرى درباره برنامه‏ هاى سازنده در راستای جهش تولید در بخش كشاورزى و صنعتى، نياز به يك كادر وسيع و مجهز رهبرى هستیم كه با وضع و اجرای نظامات و آئين نامه ‏ها و مقررات و قوانين كل جامعه را به سوی هدایت كند.

تأمین امنیت غذایی در پرتو خودکفایی

در بينش دينى برخلاف نظام سرمايه‏ دارى، هدف از توليد، كسب حداكثر سود نيست، بلكه توجه به منافع جامعه، هماهنگ سازى عرضه و تقاضا، حركت در راستاى نفى تورم، رسيدن به استقلال اقتصادى و خودكفايى‏ مالى، همچنين دست يابى به عدالت اقتصادى و برطرف شدن فاصله طبقاتى، از اهداف و انگيزه ‏هاى مهم و اساسى «توليد» به شمار مى‏ رود.

در این میان خودكفايى در توليدات استراتژيك هم چون غلات و صنايع غذايى، از جمله شاخص ‏هاى رشد و توسعه اقتصادى يك جامعه به شمار می آید، زيرا در دنياى امروز تولیدات کشاورزی و تغذیه، پايه اصلى اقتصاد است، و وابستگى در این مسأله، وابستگى سياسى و فرهنگى را به دنبال دارد.

لذا برای رهايى از سلطه اقتصادى قدرت ‏هاى جهانى، قبل از هر چيز دست كم باید در سطح توليدات مواد غذايى و استراتژيك به خودكفايى رسید.

به راستی تا چه زمانی باید به يك كشور مصرف كننده خالص تك محصولى‏ تبديل شویم و درآمد عمده خود را که از نفت بدست می آوریم، به پاى محصولات كشاورزى جوامع دیگر بريزیم، و در انتظار روزى بنشينیم كه نفت تمام شود و باتمام شدن آن همه چيز مملكت تمام گردد؟!

در این زمینه باید به مظاهر و لوازم دردآور عدم خودكفايى‏ اقتصادى در واردات فراگیر محصولات غذایی خارجی اشاره کرد كه سرازير كشور مى‏ شود، که نتيجه آن كسرى تراز بازرگانى و افزايش واردات بر صادرات، افزايش بيكارى، فقر و گرسنگىو غارت و وابستگی هر چه بيشتر ایران در تأمین مواد غذایی است.

با این تفاسیر مسئولان موظفند تا به سرحد خودكفائى‏، كشاورزى را زنده كنند؛چرا که افزايش توليدات كشاورزى و رسيدن جامعه به حد خودكفائى، علاوه بر اينكه زمينه كار را افزايش مى دهد، و عاملى براى از ميان بردن بيكارى در جامعه است، سرمايه‏ هاى ‏راكد را تبديل به‏ سرمايه ‏هاى فعال‏ مى‏ سازد.

با این تفاسیر باید خطاب به مسئولان وزارت جهاد کشاورزی گفت، کاری کنید که ما در زمینه کشاورزی و تأمین امنیت غذایی، هر چه بيشتر، غنى و بى‏نياز گردیم و به مرحله خودكفايى‏ برسیم و روى پاى خود بايستیم و شرف و عزت و استقلال خود را بر اثر فقر و عدم امنیت مواد غذایی، فداى وابستگى به ديگران نكنیم و بدانید خط اصيل اسلام اين است.

مقابله با «واردات بی رویه» محصولات کشاورزی

با گذشتن بیش از چهل سال از انقلاب اسلامى، متأسفانه اقتصاد ايران اسلامى شديداً بيمار است. زيرا عمده فعاليت آن واردات‏ كالا است؛ چرا که برخى آقایان بر اين باورند كه براى رشد و توسعه! نياز است عده ‏اى قربانى شوند، تا برنامه ‏هاى اقتصادى ثمر دهد.

این افراد معتقدند گروهى خواه ناخواه بايد زير چرخ شتابان رشد قرار گيرند و گرنه نمى‏ توان به توسعه انديشيد، بر این اساس واردات کالا از خارج با قيمت ارزان، هر چند سبب بيكارى جمع كثيرى از مردم و تعطیلی تولید مى‏ شود؛ ولى به زعم آنان از نظر اقتصادى به صرفه است! روشن است كه چنين اقتصادى عوارض و پيامدهاى متعددى به دنبال خواهد داشت، كه معضل کاهش تولید و گسترش بيكارى يكى از آنهاست.

این چالش در حالی است که تمام كشورها براى ورود اجناس خارجى به كشور خود، جز در موارد محدود، شرايط و قيودى قائلند، زيرا باز بودن دروازه ‏ها به طور مطلق، تمام امور اقتصادى يك كشور را به هم مى‏ ريزد.

در این میان واردات بی رویه محصولات کشاورزی، ظلم بزرگی است به کشاورزان زحمتکش داخلی، اما حقیقت آن است که برخی با واردات بی رویه به آلاف و الوف می رسند، دولت هم که وظیفه نظارت بر کشور را دارد مصالح را در نظر نمی گیرد و مانع این واردات بی رویه نمی شود تا اینچنین برخی درآمدهای هنگفتی را بدست آورند.

به راستی چرا باید در کشوری که در تمام سال میتواند تمام مواد غذایی و انواع میوه ها را تولید کند، این همه محصولات کشاورزی از خارج کشور وارد شود؟

لذا مسئولان باید با وضع مقررات و قوانين، از واردات‏ كالاهايى که موجب خروج سرمايه‏ هاى ملى و تضعيف، توليدات داخلى به ویژه بخش کشاورزی مى ‏شود، جلوگيرى نمايند.

در حقیقت خطابمان به وزیر محترم جهاد کشاورزی است، اسم شما جهاد است، باید با جهاد و کوشش عمیق این معضل را برطرف کنید، اگر بنا باشد واردات بیرویه همچنان ادامه داشته باشد، منجر به وابستگی های اقتصادی خواهد شد و نتیجه وابستگی اقتصادی نیز چیزی جز وابستگی سیاسی و فرهنگی نیست.

البته در کنار جلوگیری از واردات باید ورودی های دیگر کشور را که از آنها جهت قاچاق استفاده میشود مسدود شوند تا ورود کالاها به شکل دیگر ادامه پیدا نکند.

توسعۀ سرمایه گذاری در بخش کشاورزی

يكى از مهم‏ترين عوامل جهش توليد، سرمایه هایی (نقدينگی ‏هايى) است كه شايسته تبديل به فرآورده‏ هاى مختلف ‏اند.

اهمیت این مسأله وقتی دوچندان می شود که بدانیم بيشترين سرمايه‏ گذارى در بخش کشاورزی و صنعتی‏ مربوط به كشور هاى توسعه يافته است و كشور هاى در حال توسعه و يا فقير از سرمايه‏ گذارى‏ كمترى برخوردارند. لذا امروزه رهايى از سلطه اقتصادى قدرت ‏هاى جهانى، بدون سرمايه ‏گذارى‏ جدى در بخش توليد فرآورده‏ هاى‏ كشاورزى و صنعتی ممكن نيست‏.

علیرغم آنکه کشور از طرفیت سرمایهگذاری عظیمی برخوردار است، لیکن سرمايه‏ هاي سرگردان جامعه، در مسیر اقتصاد سوداگرانه هم چون خريد طلا و سکه و ارز و خودرو... راكد مانده و از چرخه توليد خارج شده است.

دولت نیز چوب لای چرخ سرمایه گذاران میگذارد، مثل اینکه بخش خصوصی را از خودشان نمیداند، مردم نیز به دلیل برخی موانع اداری روی به ساختوساز میآورند که این مساله نیز سرمایهگذاری محسوب نمیشود.

با این تفاسیر ضرورت ايجاد فرهنگ سرمايه‏ گذارى‏ در امور مهم و حياتى و نيز اهميت دادن به سرمايه‏ گذارى‏ در امر تولید بايد مورد توجه ويژه سياستگذاران اقتصادى قرار گيرد.

هم چنین بر صاحبان سرمايه، واجب است كه از طريق سرمايه‏ گذارى‏ براى توليد كار و تأمين نيازمندى‏ ها، به امر تولید اهتمام ورزند؛ چرا که ركن توليد از اهميت ويژه ‏اى در نظام‏ هاى اقتصادى برخوردار بوده و توسعه اقتصادى هر كشور، نخست در گرو ظرفيت و توان توليدى آن كشور است.

در این بین، بیشترین سرمایه گذاری باید در بخش کشاورزی انجام شود، چرا که بسیاری از ثروت ها مانند نفت و گاز و ... تمام میشوند، لیکن محصولات کشاورزی این گونه نیستند و هر سال تجدید شده و افزایش پیدا میکنند و میتواند نیازهای اولیه بشر را برآورده کند.

در این مسیر، مسئولان جهاد کشاورزی می توانند با اعلان‏ تخفيف و بخشودگى ماليات در اين بخش،‏ اعطاى وام و اعتبارات بلندمدت با هزينه پايين، انگيزه لازم جهت سرمايه‏ گذارى‏ در بخش کشاورزی را برای بخش خصوصی و آحاد مردم محقق سازند. تا با مشارکت بانک ها، سرمايه‏ هاى عظيم و كلان مردمی در بانک ها، در مسير منافع مردم بكار گرفته شود، و از یک سو كارهاى توليدى، صنعتى، كشاورزى، دامدارى و تجارى رونق یافته و از سوی دیگر سهمی از سود سرمايه ‏گذارى‏، براى سرمايه‏ گذار اختصاص مى‏ یابد.

هم چنین مسئولان بايد درآمد بيشتر كشاورزان را همواره در «توليد بهتر و بيشتر» جستجو كنند، لذا بايد مردم را تشويق كرد كه از طرق صحيح همه گونه سرمايه گذارى در امر كشاورزى‏ داشته باشند.

برچیدن دلالی با خرید تضمینی محصولات کشاورزی

واسطه‏ گرى انواع و اقسام مختلفى دارد و نقش واسطه ‏ها به عنوان خريدار، امانت‏دار و حق العمل كار مختلف است؛ اما تمام آنها به زيان فروشنده اصلى و توليدكنندگان و همچنين مصرف ‏كنندگان است. چرا که دلالان در جريان توليد، توليد كننده را از مصرف كننده جدا می کنند و بدون كارى مثبت و به صرف واسطه‏ گرى سودى می برند.

هم چنین با واسطه‏ گرى‏، اجناس گران‏تر به دست مشتريان مى‏ رسد، زیرا سرمايه ‏داران با پول نقد به سراغ توليدكنندگان عمدتاً روستايى مى‏ روند و فرآورده‏ هاى آنها را به ثمن بخس مى ‏خرند، گاه نگه‏دارى مى‏ كنند و در انتظار گران شدن هستند (كه مسئله احتكار نيز بر عمل واسطه‏ گرى‏ ناسالم اضافه مى ‏شود) و گاه بلافاصله آن را به بازارهاى شهر منتقل ساخته و با سود بسيار آن را مى‏ فروشند.

به عنوان نمونه هم اکنون دلال ها بیشترین سود را از محصولات کشاورزی میبرند، فعالیت این افراد موجب غیر اقتصادی شدن صنعت کشاورزی و نابودی آن شده است که کار این افراد نوعی جنایت است.

تأسف انگیز است که واسطه ‏ها و دلالان‏ با اجحاف، بى‏ انصافى، ناديده گرفتن حقوق توليد كننده، احتكار و فرصت‏ طلبى، عدالت را در بازار به راحتی قربانی می کنند و بازار و تولید کننده نیز به خودى خود هيچ اهرمى براى مقابله با اين بى‏ عدالتى ‏ها در دست ندارد.

اينچنین است كه حضور حكومت دينى براى تحقق قسط و عدل و جلوگيرى از اجحاف و بيدادگرى دلالان در بازار و اقتصاد، امرى حياتى و ضرورى است.

لذا مبارزه با این مفت خوران که به عنوان دلال در بخش کشاورزی فعالیت می کنند و خسارت بسیاری سنگین را به این قشر وارد کرده اند، باید برنامۀ اصلی جمهوری اسلامی باشد، در این میان وزارت جهاد کشاورزی باید مانع فعالیت این گروه شود.

مسئله ای که در این بخش حل نشده است، محرومیت کشاورزان از ارزش افزوده محصولات کشاورزی است چرا که تنها ۲۵ درصد سود حاصل از کشت و برداشت محصولات کشاورزی به زارع و کشاورز می رسد، حال آنکه به جاى ريختن پول هاى سرشار به جيب واسطه ‏ها، بايد با فراهم ساختن يك سيستم تبدیل و توزيع صحيح، پول را به آنها داد كه توليد گرند نه واسطه و بيكار و دلالان‏ بيعار!

لذا پرسشمان از وزارت جهاد کشاورزی این است که چرا بعضی محصولات را با قیمت های بالا از تولیدکنندگان خارجی میخرید؟ حال آنکه همان محصول را با یک سوم قیمت از کشاورزان داخلی خریداری می کنید؟ اگر هر قیمتی برای تولیدکنندگان خارجی میپردازید، باید همان قیمت را برای کشاورزان داخلی بپردازید.

از این رو مسئولان جهاد کشاورزی باید با خريد تضمینی محصولات كشاورزى به قيمتى كه كشاورزان را دلگرم و بى نياز و مكفى المؤنة سازد، در راستای حذف واسطه يا لااقل كم شدن واسطه ‏ها گام بردارند، که هم توليد كننده روستايى سود بيشترى مى‏ برد و انگیزه اش برای افزایش تولید چند برابر می شود و هم اجناس، با قيمت مناسب‏ترى به دست مصرف كنندگان مى‏ رسد.

سخن آخر: («جهش تولید» زیر چتر آموزش و کشاورزی مکانیزه میسر است)

در خاتمه باید تأکید کرد وجود نيروهاى كارآزموده، آموزش ديده و شايسته براى ضرورى است. بدين معنا كه نيروهاى آموزش‏ ديده‏اى بتوانند در كارخانه‏ ها، كارگاه‏ ها، مزارع، آموزشگاه‏ ها، بخش خدمات و ديگر نهادهاى مرتبط با به كار گمارده شوند.

پرورش چنين نيروهايى و فراهم ساختن بسترهاى لازم جهت آموزش و تقويت آموخته‏ هاى آنان از شرايط است.

از تجربه كشورهاى پيشرفته نیز مى ‏توان به اين حقيقت پى برد كه جوامعى كه به كيفيت نيروى انسانى توجه كرده و افرادى شايسته، متخصص و با مهارت تربيت نموده‏ اند، در جنبه‏ هاى مختلف به پيشرفت دست يافته ‏اند.

هم چنین در نظر اقتصاددانان، عامل آموزش به آن دليل مهم است كه از اركان توسعه اقتصادى است. اين نظريه تقريبا به حد اجماع رسيده است و كتابى را در زمينه توسعه اقتصادى نمى‏ توان يافت كه با عناوين گوناگون، همچون «به كارگيرى نيروها در زمينه آموزش و بهره‏ ورى از منابع انسانى» به اين مسأله نپرداخته باشد.

از سوی دیگر نباید از کشاورزی مکانیزه غفلت نمود، چرا که دستگاه های تولیدی، آن قدر گسترده شده كه همه چيز را تحت الشعاع قرار داده است. بنا بر اين جاى تعجب نيست كه تمام ملت هاى دنيا كوشش مى‏ كنند كه صنعت كشاورزى و دامدارى خود را تا سر حد امكان توسعه دهند و از صنايع مدرن براى اين توسعه كمك گيرند.

نياز به اين مسأله، تا آن حد اساسى است كه گاه كشورهاى به اصطلاح‏ ابر قدرتى همچون روسيه براى رفع نيازمندى خود در اين زمينه ناچار مى‏ شوند با دادن امتياز هاى سياسى دست نياز خود را به سوى كشور هايى كه درست در قطب مخالفند دراز كنند!

در مجموع باید تأکید کرد افزایش کیفیت محصولات کشاورزی و محقق نمیشود مگر به واسطه آموزش و در اختیار قرار دادن ابزارهای مورد نیاز که مسئولان جهاد کشاورزی باید در این راستا حرکت کنند؛ سعی کنید از طریق آموزش های مختلف کشاورزی سنتی به سوی صنعتی شدن و انطباق با آخرین فناوری های دنیا ارتقا دهید تا از هر وجب خاک و هر قطره آب این کشور استفاده شود.

منابع:

١. دائرة المعارف فقه مقارن، ج٢

٢. خطوط اقتصاد اسلامی

٣. بیانات معظم له

----------------------------------------

پرونده ویژه

ضرورت تبلیغ دین در فضای مجازی

از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

زندگی بشری، در گرو ارتباطات و مراودات دسته جمعی، زنده نگه داشته شده است و هر گونه پیشرفت و ترقی در گرو همین ارتباطات بوده است.

با گذشت زمان و تحول در زندگی بشری نوع ارتباطات و تعاملات بشر بسیار متحول شد، به طوری که هر گونه ارتباط و تعامل در کمترین زمان ممکن درتمام این کره خاکی به حداقل ممکن رسید، که نمونه بارز آن فضای مجازی است.

البته بهره گیری از آن به نوع نگاه افراد بستگی دارد، به طوری که انسانی که نفسی پاک و خدایی داشته باشد از جنبه مثبت این امکانات و کسانی که نفس شیطانی داشته باشند از جنبه منفی ابزاری مانند شبکه های اجتماعی استفاده می کنند، لذا فضای مجازی هم می تواند نقش مفید و هم آثاری مضر بر جای بگذارد.

با همۀ این تفاسیر متأسفانه امروزه مشکل مهمی در نحوۀ تبلیغات دینی داریم؛ از جمله اینکه بیشتر برنامه های تبلیغاتی، منحصر به مساجد، حسینیه ها و منابر است، حال آنکه ما در دنیایی زندگی می کنیم که شرایط آن با دنیای گذشته متفاوت شده و راه های زیادی برای ابلاغ ایده ها وجود دارد. لذا اگر بخواهیم تنها به خطبه ها در مسجد و حسینیه قناعت کنیم، عقب می مانیم. حال باید ببینیم دنیا از چه وسایلی استفاده می کند ما هم در کنار حفظ حدود الهی از آن وسایل برای نشر معارف دینی استفاده کنیم.

و این مسأله یعنی اصل دعوت به استفاده از فضای مجازی برای بسط و گسترش دین درست است؛ چرا که با استفاده از این فضا، بعضاً می توان ده ها میلیون نفر را تحت پوشش معارف اسلامی قرار داد.

ضرورت تبلیغ مجازی از منظر اسلام

قرآن کریم به تبلیغ نگاه ویژه ای دارد، نگاهی که قرآن به تبلیغ دارد، بسیار عمیق و دقیق است؛ به عنوان نمونه در آیه تبلیغ: «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا؛(پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالت های الهی می کردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند؛ و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداشدهنده اعمال آنها) است». عمومیت در تمام آیه موج می زند، که می توان شاخه های مختلفی را در بر گیرد.

از جمله اینکه ابلاغ با توجه به این آیه، محدود نیست و بیان، عمل، قلم، فضای مجازی و هرچیزی که در آن ابلاغ صورت می گیرد را شامل می شود چراکه رسالات الله مفهوم گسترده ای دارد و تمام آنچه خدا دستور داده را شامل می شود.

و این مسأله نشان می دهد در عصر کنونی به روش های مختلف از جمله با استفاده از فضای مجازی نیز ابلاغ قرآن امکان پذیر است. لذا باید کلام حق را با ابزارهای مختلف به مردم برسانیم.

هم چنین، رسول، كسى است كه موظف است در حوزه ماموريت خود به تلاش و كوشش بر خيزد و از هر وسيله ‏اى براى دعوت مردم به سوى خدا و ابلاغ فرمان او استفاده كند، و براى يك انقلاب فرهنگى و فكرى و عقيدتى تلاش نمايد.

لذا پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و مولا علی(علیه السلام) کوچک ترین مسائل و موضوعات در اجتماع را، وسیله و بستری برای تبلیغ قرار می دادند و از پیش پا افتاده ترین فرصت ها برای هدایت مردم استفاده می کردند. که این مهم لزوم الگوگیری روحانیان و مبلغان از سیره، روش و منش حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) مولا علی(علیه السلام) و دیگر ائمه(علیهم السلام)، دو چندان می سازد تا برای انجام رسالت تبلیغی خود، هر فرصت، زمان و مکانی را غنیمت بشمارند و در انجام این وظیفه الهی کوتاهی نکنند.

و این مسأله یعنی ما نباید تبلیغات را محدود به مراکز خاص دینی هم چون مساجد کنیم ، بلکه باید زمینه های تبلیغ را گسترش دهیم، از جمله اینکه از فضای مجازی استفاده درست کرده و از این طریق معارف اهل بیت را در جامعه بسط دهیم.

فضای مجازی، بستری مناسب براي تبليغ دين

فضای مجازی از جمله مسائلی است که هیچ وقت نباید از آن غافل شد؛ چرا که می تواند مفید باشد، به ویژه در تبلیغ دین که باید از این ظرفیت استفاده شود.

فراموش نکنیم برخی مسائل تبلیغی را نمی شود به صورت چریکی حل کرد، بلکه باید برنامه ریزی کامل داشت، از جمله این برنامه ریزی ها این است که که همه علما و فضلا، تبلیغ در فضای مجازی را جزو برنامه خودشان بدانند.

لزوم مقابله با اهانت به مقدسات در فضای مجازی

دشمنان برای نابودی اسلام برنامه های متعددی دارند، دشمن در این عرصه تمامی امکانات و سرمایه های خود را به کار گرفته؛ یکی از ابزارهای آنها فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است.

لذا امروزه شاهدیم هجمه علیه دین اسلام، به ویژه مکتب اهل بیت(علیهم السلام) بسیار زیاد شده است، دشمنان و بدخواهان دین، گاهی با انواع جسارت ها و توهین ها و گاهی با شبهه افکنی و برخی اوقات نیز با فحاشی در فضای مجازی و سایت ها به مقدسات اهانت و علیه دین و مکتب ما فعالیت می کنند.

هم چنین تبلیغات ضد قرآنی فضای مجازی را پرکرده، و در شبکه های اجتماعی به وی‍ژه در تلگرام و اینستاگرام، توهین به مقدسات اوج گرفته، و فضاهای مجازی مملو از دروغ درباره شیعه است و قانون تفرقه بینداز و حکومت کن را در میان شیعه و سنی رواج داده و کارهای خود را پیش می برند.

این مسأله نشان می دهد دشمنان در مقابل اسلام عزیز صف آرایی کرده اند تا اعتقادات امت اسلام را خدشه دار کنند.

حال در چنین شرایطی که شب و روز هزاران رسانه و سایت و شبکه های اجتماعی بر ضد اسلام تبلیغ می کنند، نباید در برابر هجمه دشمنان حالت انفعالی به خود بگیریم، بلکه باید بدانیم ما هم وظایفی داریم.

از این رهگذر علما و مبلغان دینی باید با همه توان خود در برابر این هجمه ها ایستادگی کنند. و با توکل بر خداوند متعال، معارف اسلام را مورد توجه قرار داده و سرمایه گذاری در فضاهای مجازی را دنبال کنند.

ضرورت پاسخگویی به شبهات دینی در فضای مجازی

بدیهی است شبهه پراکنی علیه اعتقادات و ارزش های دینی، از طریق فضای مجازی در دستور کار دشمنان قرار دارد.

حال با توجه به شبهه افکنی دشمنان و معاندان در فضای مجازی، پاسخگویی به این شبهات از سوی علما و فضلای حوزه ضروری است. بر این اساس خطاب به مسئولان حوزه می گوئیم باید پاسخ به شبهات مطرح شده را در یک اتاق فکر به صورت دقیق استخراج کنید و در اختیار جامعه قرار دهید.

فراموش نکنیم عالمی که نتواند پاسخگو و حل کننده مشکلات باشد فایده ای ندارد، بلکه علما و طلاب، باید با تکیه بر منطق دینی و اسلامی پاسخ این سمپاشی ها را بدهند، و معارف اسلام که قوی ترین معارف است را برای مردم دنیا روشن کنند.

همۀ این مسائل نشان می دهد تبلیغ تنها بر فراز منبرها خلاصه نمی شود، بلکه مبلغ واقعی کسی است که از همه سوژه ها و از تمام فرصت ها برای نشر معارف اهل بیت(علیه السلام)، پاسخگویی به شبهات و مسائل اعتقادی امت بهره کافی ببرد.

نجات جوانان از گرداب مفاسد فضای مجازی

امروز آسیب ها و خطرهای فضاهای مجازی، علیه جوانان غوغا می کند، گاهی اوقات سرنوشت یک جوان با یک انحراف در فضای مجازی تغییر می ‎کند. لذا وظیفه همه ما این است که در چنین شرایطی بتوانیم جوانان را حفظ کنیم.

البته راه اصلاح فضای مجازی، فیلتر کردن نیست، بلکه خدمات فضای مجازی باید بر اساس سن افراد ارائه شود. از جمله باید مشکلات جوانان و نحوه ارتباط گیری با جوان ها را به طلاب دینی آموزش داد.

سخن آخر: (راه اندازی اینترنت ملی، ضرورت تبلیغ دین در فضای مجازی)

در خاتمه باید گوشزد نمود ما نهتنها نباید عقب بمانیم، بلکه باید جلوتر هم باشیم. و راهش نیز این است که در راه ترویج مکتب اسلام از بومی سازی فناوری اطلاعات بهره مند شویم. همانگونه که کشور های دیگری هم هستند که شبکه های داخلی برای خود ایجاد کردند.

اهمیت این مسأله وقتی دو چندان می شود که بدانیم امروزه تنها با سیاست های انقباضی و فیلتر کردن شبکه های مجازی نمی توان مانع از آسیب های این فضا شد و چنین سیاست هایی امروز دیگر کارایی ندارد و باید اقدامات اثباتی و ایجابی انجام داد که راهکار آن راه اندازی شبکه ملی اطلاعات و ساخت نرم افزارهای داخلی و بومی است.

لذا گرچه پالایش فضاهایی مانند تلگرام و اینستاگرام خوب است اما باید برای این برنامه ها جایگزین درست کرد تا افراد جامعه احتیاجی به استفاده از این برنامه ها نداشته باشند.

از این رهگذر باید شبکه ای به نام شبکه ملی به وجود آید و نیازمندی ها در آن گردآوری شود، به طوری که مراجعان را اشباع کند. سپس می توان پهنای باندی که مثلا به تلگرام داده اند را به شبکه ملی بدهند و به گونه ای باشد که مراجعه به شبکه ملی آسان باشد؛ که در این صورت دسترسی به آموزه های دینی راحت تر خواهد بود، و طبیعتاً مردم بیشتر به معنویات سوق داده می شوند.

لیکن متأسفانه مسئولان در عمل اقدام جدی برای شبکه ملی نکرده اند. که باید قبل از اینکه جوانان فاسد شوند و به مقدسات اهانت شود فکری کرد.

منبع: بیانات معظم له

----------------------------------------

پرونده ویژه

انتظارات ده گانۀ آیت الله العظمی مکارم شیرازی

از مجلس در برهه حاضر

در جمهوری اسلامی، مجلس مهم ترین نهاد حکومتی است و انتظار زیادی هم از این نهاد می رود و اگرچه مشکلات تنها با مصوبات مجلس حل نمی شود، ولی بخش عظیم کار بر عهده مجلس است.

اینجانب همیشه احترام فراوانی برای نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی قائل بوده و هستم، به همین دلیل لازم می دانم به خاطر حساسیت شرایط موجود و مشکلات مهمی که ملت شریف ما با آن دست به گریبان است تذکراتی چند از باب «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ» به نمایندگان محترم مجلس عرض کنم.

١. ضرورت پرهیز از حاشیه ها در قانون گذاری

فلسفۀ وجودی مجلس شورای اسلامی، حفظ مصالح امت و دستاوردهای انقلاب و حل مشکلات و تنگناهای مردم و پیشرفت در تمام زمینه های مادی و معنوی است، ولی گاه طرح هایی به مجلس ارائه می شود که نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه مشکلی بر مشکلات می افزاید، حال آنکه اگر بخواهیم فهرستی از مشکلات اصلی و فرعی مردم کشورمان تنظیم کنیم این گونه مسائل هیچ جایی در آن فهرست ندارد، بلکه در عمل به سوء ظن در میان مردم مسلمان کشورمان منتهی می شود، که برخی به خاطر حفظ جایگاه و به دست آوردن آرای بیشتر در آینده به ارائه مصوبات حاشیه ای مبادرت می ورزند که این رویکرد، قوانین مجلس را از دغدغه های جامعه دور می سازد و این ضایعه ای بزرگ برای مجلس خواهد بود.

بسیاری از قوانین موجود کاستی هایی دارد که باید با دید کارشناسانه و دقت کافی برطرف گردد، اما آیا می توان پذیرفت که وجود این کاستی ها سبب شود که نمایندگان محترم فوراً به سراغ نفی این قوانین بروند؟ البته باید ضوابطی تعیین شود که جلوی این کارهای خلاف گرفته شود.

گاهی برخی از قوانین ممکن است در بعضی از مواقع سوء استفاده شود، اما آیا می توان تبصره و استثنایی به آن قانون زد و آن موارد را به کلی از شمول قانون خارج ساخت؟

به حمدالله افراد آگاه و باسابقه در امر قانون گذاری در مجلس کم نیستند، لذا انتظار می رود طرح های آینده از انسجام و پختگی برخوردار باشد. به ویژه آنکه بسیارى از کارهاى مجلس در کمیسیون هاى تخصصى صورت مى گیرد، این کمیسیون هاى تخصصى در مجلس با بهره گیرى از صاحبنظران و پژوهشگران مى توانند قوانین مستحکمى را تدوین و آنها را به صحن علنى مجلس بیاورند تا به تصویب نهایى برسد.

٢. وحدت، اولویت منتخبان ملت

در این شرایط مشکلات جز با همدلی و وحدت نظر کلیه قوا حل نمی شود؛ نبايد مرکز تنش در کشور ايجاد شود. مسايل کوچک را بزرگ و به آن دامن نزنيم. گاهي ادبيات خشن به کار برده مي شود که شايسته نظام اسلامي نيست.در این میان نمايندگان مجلس مي توانند در تحکيم وحدت نقش موثري داشته باشند.

برای تحقق این مهم تشکیل کمیسیون های مشترک میان مجلس، دولت و قوۀ قضائیه ضروری است؛ این اقدام موثر سبب می شود تا ذهنیت مردم نسبت به جدا بودن فعالیت دولت و مجلس و قوۀ قضاییه اصلاح شود.

از سوی دیگر باید مردم را در جریان مسائل بیشتر قرار داد و مشکلات را با مشارکت مردم حل نمود چون مشکلات جامعه تنها توسط دولت و مجلس و نظام قضایی کشور حل نمی شود. هر چه بیشتر مردم در جریان قرار گیرند بهتر است. نکند کاری کنیم که مشکل بیشتر شود، باید با درایت برخورد کرد و مسائل حساس را حل نمود.

٣. پرهیز از سیاسی کاری

هوشیاری هرچه بیشتر نمایندگان مجلس نسبت به مشکلات کشور حیاتی است؛ باید مراقب بود که مشکلات مختلف در کشور به مسائل سیاسی تبدیل نشود.

به عنوان نمونه مردم از نظر معیشتی گرفتاری های زیادی دارند و تورم افسار گسیخته برای آنان مشکلات بسیاری به وجود آورده است. و یا گسترش فساد که از دیگر مشکلات کنونی جامعه است؛ صرف نظر از واقعیت های تلخ، نباید درباره این مشکلات فرافکنی کنیم، بلکه باید به این مشکلات اعتراف کنیم.

در این بین اگر دولت و مجلس باهم هماهنگ نباشند جامعه ضرر می کند. اگر کسی منافع مردم را قربانی منافع جناح خود کند، از منحط ترین انسان هاست. همه منتخب مردم هستند هم مجلس و هم دولت و اگر مردم را فراموش کنند، بد فکر کرده اند. باید فارغ از جناحبازی مشکلات مردم را بررسی کرد.

٤. مجلس مستقل، عادل و شجاع

مجلس شورای اسلامی باید با حفظ استقلال خود از دولت حمایت کند، مبادا شعار مجلس مبنی بر حمایت از دولت مانع حفظ استقلال این قوه شود.

و یا اینکه اگر کلامی از عدالت و اجرای آن در جامعه مطرح می شود نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید خودشان در ردیف نخستین کسانی باشند که به اجرای عدالت می پردازند.

هم چنین مجلس باید برنامه ها و طرح های خود را شجاعانه ، قاطعانه و شفاف برای مردم و دولت بیان کند. این مسأله یعنی نمایندگان مجلس نباید در برابر مشکلات حالت انفعالی داشته باشند، البته شجاعت به معنای تنش و درگیری نیست، بلکه باید عاقلانه، منطقی و بدون تنش احقاق حق شود.

٥. انتقاد دلسوزانه

بی شک گريز از واقعيات و پرده پوشى بر بحران های جامعه، نه مشكلى را حل مى‏كند و نه خدمتى به كسى محسوب مى‏شود، به همين دليل نمایندگانی كه به جاى انتقاد سازنده‏ و صحيح، سعى دارند حقايق را كتمان كنند، نه تنها خدمتى به مردم نكرده ‏اند، بلكه خيانتى بزرگ مرتكب شده ‏اند.

لذا انتقاد باید دلسوزانه و توأم با منطق باشد نه مغرضانه، ولی درد ها را نباید کتمان کرد؛ از کتمان درد، درد مداوا نمی شود بلکه خطر افزایش پیدا می کند و در کنار مطرح کردن درد باید راه درمان را نیز بیان کرد.

٦. معیشت مردم، اولویت مجلس

یکى از مشکلات مهم و غیر قابل انکار کشور گرانى است. فشار اصلى گرانى ها نیز بر دوش اقشار ضعیف است.

تأسف بار است که بسیاری از اجناس دوبرابر و بعضاً بیش از دو برابر شده، این مساله مشکل و فاجعه است و یکی از عوامل مهم آن این است که ارزش پول ملی ما با وضعیت بازار ارز، به پایین ترین حد ممکن رسیده است؛ به راستی چرا باید ارزش پول ملی ما به این آسانی بی ارزش شود و سرمایه های مردم به این راحتی بر باد رود؟

اگر چه مشکلات اقتصادی در دنیا عمومیت پیدا کرده است، ولی ما نباید همه مشکلات را به دنیا و تحریم و خشکسالی نسبت دهیم.گاهی به ما خبر می دهند که هرچه جلوتر می رویم وضعیت اقتصادی بدتر می شود؛ لذا مردم به خاطر این مشکلات اقتصادی فراوان، بسیار نگرانند، که اگر به آن نپردازیم و با همدلی بیشتر بر این مشکل پیروز نشویم آینده نگران کننده است.

فراموش نکنیم مسایل اقتصادی تبدیل به مسایل فرهنگی و پس از آن به سرعت سیاسی می شود. بسیاری از مفاسد کشور مثل اعتیاد، قاچاق و فحشاء ناشی از فقر است. در این صورت اصل نظام نیز زیر سؤال می رود، که چرا با این همه امکانات و ذخایر طبیعی نتوانست مشکلات را حل کند، آیا نظام کارایی لازم را ندارد؟ دشمنان هم می خواهند ما را در تنگناهای اقتصادی قرار دهند تا ناکارآمدی نظام را به اثبات برسانند.

البته نمایندگان باید در عین توجه به معیشت آحاد مردم ، بیش از پیش متوجه مناطق محروم باشند، در حال حاضر مناطق محرومی در کل کشور داریم که همه باید به فکر آن باشیم. مجلس و دولت باید برنامه هایشان را به گونه ای تنظیم کنند که توان رویارویی با این بحران را داشته باشند، باید از هزینه های اضافی کاسته شود. این بحران مطمئناً در درآمد های مردم اثر گذاشته است، از این رو مجلس باید به این نکته توجه کند تا از این بحران به سلامت بیرون رویم.

٧. فرهنگ اولویت مجلس باشد

ما مشكلات فرهنگي زيادي داريم و شايد در اين اواخر برخي تشديد شده است و مردم در مورد مسائل فرهنگي انتظار دارند.

امروز متأسفانه طلاق در حال زیاد شدن و مساله بی حجابی و مجالس سوء در حال گسترش است و برخی از فیلم هایی که با اجازه ارشاد منتشر می شود عجیب به نظر می رسد.

حال آنکه مسائل فرهنگی به راحتی تبدیل به مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می شود، وقتی آمار طلاق در جامعه افزایش یابد و اعتیاد گسترش پیدا کند مشکلات دیگری نیز به تبع آن ایجاد خواهد شد.

البته سخت گیری های بیجا مانند «بگیر و ببندها» پاسخگوی مشکلات فرهنگی جامعه نیست ، بلكه بايد از كارهاي فرهنگي شروع كرد. من معتقدم از كودكستان ها بايد شروع كرد و در اين زمينه آموزش و پرورش، صدا و سيما، دانشگاه ها نقش دارند و مجلس هم بايد خط دهي كند. در مسائل فرهنگي ما امروز در سطح جهان در خلاف مسير آب حركت ميكنيم و به همين دليل كارهاي فرهنگي سخت است. نبايد منفعل شويم و فكر كنيم كه مخالفت با حركت در اين زمان امكانپذير نيست.

با این تفاسیر، از مجلس شورای اسلامی انتظار می رود از طریق تدوین برنامه های فرهنگی، تمهیداتی برای مقابله با مشکلات فرهنگی بیندیشد. باید برای حل مشکلات حوزه فرهنگ تصمیم و عزم راسخ و برنامه ریزی درازمدت و کوتاه مدت داشت؛ باید برنامه ای جامع برای حل مسائل فرهنگی و اخلاقی با ضمانت اجرایی قوی تدوین گردد؛ البته ذکر کلیات درباره مسائل فرهنگی فایده ندارد.

در این زمینه از نظر دینی و نظام اسلامی، کمیسیون فرهنگی مجلس مهم ترین کمیسیون به شمار می آید، چراکه اگر مسائل فرهنگی حل و فصل نشود نظام و کشور به خطر می افتد. مصوّبات و طرح های ارائه شده در کمیسیون فرهنگی مجلس باید ضمانت اجرایی داشته باشد و برای این مهم باید فکری اندیشیده شود.

گاهی افکار روشنفکر مآبانه و غرب زدگی مانع می شود که اندیشه های اسلامی به طور جدّی مورد توجه قرار گیرد .نمایندگان باید محکم و استوار مبانی دینی را مورد توجه قرار دهند، حضرت امام (ره) نیز مسائل شرعی را می گفتند چه کسی خوشش بیاید و چه کسی بدش بیاید، رهبر بزرگوار انقلاب نیز این گونه هستند.

البته در راستای تحقق این امور، اختصاص بودجه به امور فرهنگی در جامعه بسیار ضروری است؛ ما هنوز متوجه نشدیم چرا مسؤولان کشور برای فعالیت های فرهنگی و حوزه های دینی سرمایه گذاری جدی نمی کنند. من خدمت رهبر معظم انقلاب گفتم اگر یک دهم هزینه های تبلیغاتی دیگر کشورهای اسلامی که صرف می کنند ، سرمایه گذاری کنیم همه جا ابتکار عمل در دست ما قرار می گیرد.

٨. اشتغال جوانان در سایۀ جهش تولید

رسیدگی به مسألۀ اشتغال بویژه جوانان، از ضروریات کار مجلس شورای اسلامی است؛ باید دانست پوشاندن این مشکلات عاقلانه نیست، بلكه بايد آن را حل كرد. البته برای رفع آنها باید از اقدامات تسكيني و شعارهاي روزمره پرهیز کرد. چرا که اگر مشکلات به صورت ریشه ای حل شود می توان برای ۲۰ سال آینده برنامه ریزی کرد و فردایی روشن برای جوانان رقم زد.

در این میان تولید ملی یک موضوع بنیادی و مهم در تقویت اشتغال جوانان به شمار می آید؛ البته تصور من این است که از ابتدای امسال تاکنون کار قابل ملاحظه ای در این عرصه نشده و تنها در حد شعار به این مساله توجه شده است.

لذا مجلس باید به صورت جدی و شفاف مساله تولید ملی را در دستور کار قرار دهد و از دست اندرکاران و مسؤولان توضیح بخواهد که چه اقداماتی در این راستا انجام داده اند.

٩. لزوم بررسی مسائل اقتصاد نوین

باید بررسی دقیق معاملات نوین اقتصادی، در دستور کار مجلس به ویژه کمیسیون اقتصادی مجلس قرار گیرد، چرا که برخی موضوعات در بورس و اوراق بهادار وجود دارد که ارکان و مسیر آن به خوبی بیان و تعریف نشده است که تبیین و ترسیم جزئیات این معاملات در روند فعالیت های اقتصادی بسیار کمک خواهد کرد.

گاهی در معاملات اینترنتی دیده می شود که افراد به صورت کاذب و دروغین معاملات را انجام می دهند، ترسیم خط مشی این گونه معاملات نیز باید در کمیته فقهی سازمان بورس تبیین و توضیح داده شود، زیرا غربی ها دام های مهمی برای ربودن سرمایه های مردم جهان سوم تهیه کرده اند.

هم اینک فصل نوینی در مسائل بازارهای اقتصادی گشوده شده، که حوزه های علمیه باید پاسخ گوی این گونه مسائل باشند و مبانی فقهی آن را برای اقتصاددانان تبیین و ترسیم کنند.

با این اوصاف مجلس می تواند برخی شبهات موجود در سازمان بورس را با مراجع تقلید و حوزه های علمیه در میان بگذارد و ماهیت آنها را تشریح کند تا به صورت استدلالی و فقهی به این مباحث پاسخ داده شود.

١٠. مجلس و مأموریت مبارزه با فساد

مجلس باید بدون ملاحظه کاری و هراس از هیاهوها و جنجال ها به رسالت خود در مبارزه با فساد عمل کند و در این زمینه ملاحظه هیچ فردی را نکند، اقدام کردن نسبت به برخی موضوعات و مسائل غالباً هزینه برای اشخاص دارد، لیکن نمایندگان مجلس به ویژه اعضای کمیسیون اصل ٩٠ نباید از این هزینه بترسد و با توکل به خدای متعال به رسالت قانونی خود و احقاق حقوق عمل کند.

نمایندگان مجلس باید دائماً این مساله را به خود القا کنند که قانون برای افراد ضعیف و رده های پایین نیست، قانون بیشتر برای رده های بالاست که جلوی آنها گرفته شود.

----------------------------------------

مقاله

نقدی بر کنوانسیون «منع تبعیض علیه زنان»

تهیه و تحقیق: معاونت پژوهش پایگاه اینترنتی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

چند نکته درباره «رویت هلال»

چکیده :

اين نوشتار عمدتاً به اصل مسأله «رؤيت هلال» و سپس به مسأله «رؤيت هلال با تلسكوپ» و بعد به مسأله «اتّحاد افق» می پردازد. ولى قبل از همه به مسألهاى كه شايد مهمتر از اينها باشد مىپردازيم و آن اختلاف اسفناكى است كه بارها در طىّ سالهاى اخير، در امر «رؤيت هلال شوال» رخ داده و شَهد شيرين عيد را در كام همه تلخ كرده است ...

چند نکته درباره «رویت هلال»

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ فصلنامه تخصصی فقه اهل بیت(علیهم السلام)، پاییز ١٣٨٤، شماره ٤٣.

اشاره:

با توجه به تقارن زمان انتشار این شماره از فصلنامه فقه اهل بیت(علیهم السلام) با ماه مبارک رمضان، بخشی از صفحات مجله به ویژه نامه «رویت هلال» اختصاص داده شده است. البته در سال های گذشته نیز مقالات فقهی ارزشمندی در شماره های مختلف همین مجله منتشر شده است. این بحث پرجدال فقهی به رغم غنای تئوریک و گستردگی کمّی و کیفی دامنه مباحث آن عملا به حل کاربردی مسأله نینجامیده است و با توجه به تعدد مبانی فقهی در این مسأله و مستدل بودن هر یک از این مبانی بر اساس اصول روش شناختی علم فقه، شاید نتوان به نتیجه واحد فقهی در این مسأله دست یافت، از این رو واقع بینانه تر آن است که به جای امید بستن به راه حل تئوریک این مساله به فکر راه حل عملی برای آن بود.

فصلنامه تخصصی فقه اهل بیت(علیهم السلام)

مقدمه

اين نوشتار عمدتاً به اصل مسأله «رؤيت هلال» و سپس به مسأله «رؤيت هلال با تلسكوپ» و بعد به مسأله «اتّحاد افق» می پردازد. ولى قبل از همه به مسألهاى كه شايد مهمتر از اينها باشد مىپردازيم و آن اختلاف اسفناكى است كه بارها در طىّ سالهاى اخير، در امر «رؤيت هلال شوال» رخ داده و شَهد شيرين عيد را در كام همه تلخ كرده است؛ گروهى امروز نماز عيد مىخواندند و مىگفتند «اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيداً...» و فردا گروه ديگرى در همان شهر و گاه در همان مسجد، عين همين عبارت را مىگفتند و معلوم نبود منظور از «المسلمين» در اين عبارات كيست؟! عدّهاى به هم تبريك عيد مىگفتند و جماعتى در حال روزه بودند و دعاى «يا عليّ يا عظيم... و هذا شهر عظّمته و كرّمته... و هو شهر رمضان...» مىخواندند و گاه در يك لحظه و حتّى يك خانه اين اختلاف جانكاه ديده مىشد، در حالى كه اسلام دين «توحيد» در تمام زمينههاست و خواهيم ديد حتّى با وجود اختلاف فتاوی هيچ موجبى براى اين اختلافها نيست.

مردم از اين بيم دارند كه در سالهاى بعد نيز اين امر تكرار شود، و در نتيجه بعضى از ناآگاهان تعليمات اسلام را زير سؤال ببرند. اين امر هنگامى نگران كنندهتر مىشود كه مىبينيم در اغلب كشورهاى اسلامى مسأله «رؤيت هلال» حل شده و لااقل اهل يك كشور با يكديگر هماهنگ هستند، ولى در كشور ما چگونه است؟ شايد تنها ما هستيم كه اين مسأله را حل نكردهايم، با اين كه فقهاى قوى و آگاهى داريم. مشكل اصلى در اين است كه با مسأله رؤيت هلال كه از «موضوعات» است مانند يك مسأله فقهى و «حكمى از احكام شرع» برخورد مىكنيم. در حالى كه مىدانيم مردم هر چند در مسائل و احكام فقهى يا بايد مجتهد باشند يا از مجتهدى پيروى كنند، ولى در موضوعات (مانند رؤيت هلال) هر كس مىتواند به يقين و اطمينان خود عمل كند.

توضيح اين كه: وجوب روزه ماه مبارك رمضان از ضروريّات اسلام و واضحات قرآن است و هيچ كس در آن ترديد ندارد، و چون اصل وجوب از ضروريّات دين است، طبعاً تقليد هم در آن راه ندارد؛ ولى در احكام، جزئيات، شرايط و موانع روزه بايد يا مجتهد بود يا از مجتهدان آگاه تبعيّت كرد. امّا اين كه امروز ماه مبارك رمضان است، يا نيست، از «موضوعات» است كه هركس مىتواند در آن به تشخيص خود عمل كند، يعنى هر گاه بر كسى ثابت شد كه روز اوّل ماه رمضان است مىتواند روزه بگيرد و اگر عيد ثابت شد، افطار كند. گرچه مردم روى اعتمادى كه به مراجع دارند در اين گونه موضوعات مهم نيز به سراغ مراجع مىروند تا بهتر تشخيص دهند، اما مراجع از نظر شرعى هيچ الزامى به نظر دادن درباره اين موضوع ندارند و مىتوانند بگويند اين مسأله از موضوعات است و خودتان تحقيق كرده و عمل كنيد.

از سوى ديگر اگر هر يك از مردم در اين مسأله كه جنبه عمومى و اجتماعى دارد، جداگانه به تحقيق پردازند، اختلافات زيادى به خاطر تعدّد منابع تحقيق به وجود مىآيد كه با روح اسلام سازگار نيست. همان گونه كه رجوع به مراجع به طور جداگانه نيز از اين مشكل دور نخواهد بود؛ زيرا ممكن است چند نفر از شهود نزديك مرجع بزرگوار به گونهاى گواهى دهند و چند نفر به شكل ديگر نزد مرجع بزرگوار ديگرى، يا شهودى كه نزد يك مرجع گواهى مىدهند، ممكن است مورد اعتماد ديگرى نباشند، يا اصلاً شهودى كه نزد اين مرجع مىروند، موفّق به درك محضر مرجع ديگر نشوند. اين امور سبب مىشود هلال ماه بر يكى ثابت شود، و بر ديگرى ثابت نگردد، و اختلاف جانكاه و نگران كنندهاى ميان مردم پيدا شود و عظمت عيد و ماه مبارك و شعائر مربوط به آن زير سؤال رود و حتّى به يك شهر و در يك خانه نيز كشيده شود.

شوراى «رؤيت هلال»

در اين جا راه روشنى وجود دارد كه مىتواند به اين اختلافات پايان دهد و لااقل اهل يك كشور، مسير واحدى را طى كنند و عظمت و شكوه اين برنامه اسلامى را حفظ كنند؛ و آن اين كه شورايى براى مسأله رؤيت هلال از آگاهان اين فن و نمايندگان مراجع تشكيل گردد و تمام اطلاعاتى كه درباره رؤيت هلال از هر طرف مىرسد، چه از طریق شهود عينى يا از طرف خبرگان فنّ نجوم -كه ممكن است نظرات آنها به عنوان مؤيّد مورد توجه قرار گيرد- گرد آورى كنند و بعد از جمع بندى آنها، نظر واحدى ابراز دارند.

ممكن است گفته شود: هرگاه اعضاى شوراى رؤيت هلال نظر واحدى نداشته باشند (خواه به خاطر جرح و تعديل شهود باشد، يا غير آن) چه خواهد شد؟ پاسخ اين است كه نظر اكثريّت مىتواند معيار باشد؛ چراكه براى غالب مردم اطمينان بخشتر خواهد بود و به يقين «اقربيّت به واقع» دارد و چون همان طور كه اشاره شد، بحث تشخيص موضوع است نه تشخيص حكم، مشكلى ايجاد نمىكند.

سؤال ديگرى كه ممكن است مطرح گردد اين كه: گاه مراجع در پارهاى از احكام مربوط به رؤيت هلال اختلاف فتوى دارند كه در مسأله تأثير گذار است؛ به عقيده ما اين نيز مشكل مهمّى ايجاد نمىكند و ما راه حلّ آن را نيز يافتهايم، كه شرح آن از عهده اين مختصر بيرون است. در هر صورت شرعاً مىتوان نظر اكثريت شوراى رؤيت هلال را كه با دقّت كامل همراه باشد، پذيرفت و به آن اعتماد كرد. به يقين حضرت ولى عصر(ارواحنا فداه) راضى نيست كه پيروان او در يك چنين امر مهمّى گرفتار تشتّت و تفرقه -حتّى در يك شهر و يك خانه- شوند و قدرت و قوّت آنها به ضعف گرايد و در برابر دشمنان سر شكسته گردند.

هنگامى كه ائمّه اهل بيت(علیهم السلام) براى حفظ شوكت مسلمين اجازه مىدهند پيروان آنها در نماز جماعت اهل سنّت شركت جويند، با اين كه اختلافاتى در بسيارى از فروع نماز با آنها دارند، چگونه راضى مىشوند مسأله رؤيت هلال موجب آن همه تشتّت گردد؟ آن هم در جهان امروز كه اخبار به سرعت از نقطهاى به نقاط ديگر منتقل مىگردد. واز عجايب روزگار اين كه به خاطر نبودن يك شوراى متمركز دقيق براى رؤيت ماه و اعتماد بر شهود غير خبره، سالهاست كه مردم ماه مبارك را ٢٩ روز روزه مىگيرند و كمتر كسى به خاطرش مىآيد كه ماه مبارك را ٣٠ روز روزه گرفته باشد (جز در موارد بسيار نادر) و اين از نظر علمى غير ممكن است و معلوم نيست چه كسى در برابر اين امر مسؤول است؟ اميد است صاحب نظران به مسأله «شوراى رؤيت هلال» بيشتر بينديشند و راهكارهاى آن را روشنتر سازند.

آيا رؤيت ماه با «تلسكوپ» كافى است؟

مشهور در ميان مراجع اين است كه رؤيت هلال، بايد با چشم «غير مسلّح» باشد ولى بعضى از فقهاى معاصر قائل به كفايت مشاهده با تلسكوپ شدهاند. با دقّت در ادلّه ثابت مىشود كه -با احترامى كه به همه آراء مجتهدين مىگذاريم- اين رأى موافق با ادلّه و قواعد فقه نيست؛ زيرا:

اوّلاً: در روايات متواتر، معيار ثبوت ماه، «رؤيت» ذكر شده است؛ از جمله در باب سوم از ابواب شهر رمضان وسائل الشيعه، ٢٨ روايت نقل شده كه غالباً همين مضمون را دارد: «إذا رأيت الهلال فصم و إذا رأيته فافطر» يا «صم للرؤية و افطر للرؤية»؛ (هنگامى كه ماه را ديدى روزه بگير و هنگامى كه آن را [در پايان رمضان] ديدى افطار كن). در ابواب بعد از آن نيز رواياتى در اين زمينه ديده مىشود و هنگامى كه سخن از رؤيت به ميان مىآيد منصرف به رؤيت متعارف است كه رؤيت با چشم غير مسلّح مىباشد؛ زيرا فقها در تمام ابواب فقه، اطلاقات را منصرف به افراد متعارف مىدانند، مثلاً:

١. در باب وضو مىگويند: «حدّ صورت كه بايد شسته شود آن مقدارى است كه ميان رستنگاه مو و چانه (از طرف طول) و آن مقدارى كه ميان انگشت شست و انگشت ميانه قرار مىگيرد، از طرف عرض است». سپس تصريح مىكنند كه مدار بر افراد متعارف از نظر طول انگشتها و محلّ روييدن موى سر و مانند آن است، و افراد غير متعارف بايد مطابق افراد عادى عمل كنند.

٢.در باب مقدار «آب كُر» كه آن را به وجب تعيين مىكنند، مدار وجبهاى متعارف است و آنچه خارج از متعارف مىباشد از نظر فقها معيار نيست.

٣. در باب مقدار مسافت هايى كه در فقه با قدم تعيين مىشود، مدار بر قدم متعارف است.

٤. در نماز و روزه در مناطق قطبى يا نزديك به قطب كه روزها يا شبها بسيار كوتاه و غير متعارف است، بسيارى از فقها مدار را بر مناطق متعارف مىگذارند.

٥. در مسأله «حدّ ترخّص»؛ (ديدن ديوارهاى شهر، يا شنيدن اذان) تصريح مىكنند معيار چشمهاى متوسّط (نه زياد تيزبين، نه فوق العاده ضعيف) و صداهاى متعارف و گوشهاى متعارف است و آنچه خارج از متعارف باشد معيار نيست(١) و بزرگان فقهاى معاصر با متن كاملاً موافق هستند.

٦. در مورد منكراتى كه حدّ آن «جلد»؛ (شلاّق) است گفتهاند شلاّق بايد متعارف باشد و از شلاّقهاى سنگين و پرفشار وغير متعارف بپرهيزند، همچنين از شلاّقهاى بى اثر يا كم اثر.

٧. در ابواب «نجاسات» مىگويند اگر جِرم نجاست (مثلاً خون) ظاهراً زايل شود ولى رنگ يا بوى آن بماند پاك است، حال اگر كسى با ميكروسكوپ ذرّات كوچكى از خون را ببيند كه حتماً مىبيند (چون رنگ و بو با اجزاء همراه است)، چون اين مشاهده خارج از متعارف است مدار احكام نيست.

٨. هرگاه مادّه نجس (مانند خون) در آب كُر مستهلك شود همه مىگويند پاك است با اين كه با ميكروسكوپ مىتوان ذرات خون را در آب مشاهده كرد.

علاوه بر اين «هشت مورد» موارد متعدد ديگرى در سراسر ابواب فقه وجود دارد كه كلام شارع و لسان آيه يا روايت «مطلق» است و فقها آن را منصرف به «فرد متعارف» مىدانند. به يقين در مورد «رؤيت هلال» كه در روايات متواتر وارد شده نيز معيار رؤيت متعارف است يعنى چشم غير مسلّح، و چشمهاى مسلّح خارج از متعارف است و مقبول نيست. ما نمىتوانيم همه جا در فقه در مطلقات ادلّه به سراغ افراد متعارف برويم، ولى در رؤيت هلال فرد كاملاً غير متعارفى را ملاك حكم قرار دهيم.

ثانياً: بعضى مىگويند معيار در آغاز ماه، «تولّد ماه در واقع» است و رؤيت و مشاهده جنبه «طريقى» دارد نه «موضوعى». بنابر اين اگر با وسيله غير متعارف از تولد ماه آگاه شويم، كافى است.

در پاسخ مىگوييم: به يقين ظاهر روايات اين است كه قابليّت رؤيت با چشم عادّى، جنبه موضوعى دارد (تكرار مىكنم قابليت رويت با چشم عادى) زيرا: اگر معيار تولّد واقعى ماه باشد مشكل مهمّى پيش مىآيد كه نمىتوان به آن تن درداد و آن اين كه غالباً تولّد ماه قبل از امكان رؤيت با چشم عادى صورت مىگيرد، و به عبارت ديگر در بسيارى از موارد ماه در آسمان ظاهر مىشود و هيچ كس با چشم عادى آن را نمىبيند و شب بعد قابل رؤيت است. بنابراين بايد قبول كرد كه ماه واقعاً در بسيارى از موارد يك شب جلوتر متولّد شده منتها چون مردم با چشم عادى آن را نديدهاند، شب دوم ماه را شب اوّل ماه پنداشتهاند. درست است كه بر اثر نديدن و ندانستن معذور بودهاند ولى آيا مىتوان قبول كرد كه مسلمين جهان از آغاز بعثت پيامبر(صلی الله علیه واله) تاكنون و حتّى در عصر آن حضرت مكرّر بر مكرّر اوّل ماه را اشتباه گرفتهاند، و از فضل شبهاى قدر محروم بوده و روز عيد را روزه گرفته و به خاطر نداشتن تلسكوپ روز بعد نماز خواندهاند (چون ماه قبلاً متولّد شده اما با چشم غير مسلح قابل رؤيت نبوده). حتّى كسانى كه فعلاً تلسكوپ را براى رؤيت ماه كافى مىدانند بايد بپذيرند كه در بسيارى از سالهاى گذشته، خود آنان و مقلّدانشان دوم ماه مبارك را آغاز ماه و دوم شؤال را اوّل شوال حساب كردهاند؛ زيرا از تلسكوپ بهره نگرفتهاند و اگر مىگرفتند مىدانستند اوّل ماه يك روز جلوتر بوده و شبهاى قدر نيز در جاى خود قرار نگرفته و از دست رفته است.

اينها همه گواهى مىدهد كه معيار تولّد واقعى ماه نيست، بلكه معيار قابليّت رؤيت با چشم عادى است. اساساً در علم اصول گفتهايم «اماره» و «طريق» شرعى نمىتواند كثير الخطاء باشد؛ زيرا مردم از درك واقع محروم خواهند شد و در مواردى كه اماره كثير الخطاء باشد بايد گفت خود اماره موضوعيت دارد.(دقت كنيد) اين باور كردنى نيست كه در گذشته حتّى در زمان پيغمبر اكرم(صلی الله علیه واله) و ساير معصومين(علیهم السلام) مردم از درك عيد و ليالى قدر محروم بودهاند، بلكه به عكس ما معتقديم استفاده از تلسكوپ براى رؤيت ماه سبب مىشود كه مردم از آغاز و پايان ماه محروم شوند! زيرا معيار واقعى چشم غير مسلّح است. ممكن است بعضى تصوّر كنند كه با استفاده از تلسكوپ بساط اختلافات برچيده مىشود در حالى كه اين كار هيچ اثرى در اين امر ندارد؛ چرا كه قدرت تلسكوپها كاملاً با هم فرق دارد و مناطقى كه در آن نصب مىشود از حيث وجود غبار و بخار آب در افق متفاوتند. بنابراين ممكن است بعضى با تلسكوپ خود آن را ببينند و بعضى نبينند و انكار كنند و سفره اختلاف دگر بار گسترده مىشود.

آيا وحدت افق شرط است؟ هرگاه در نقطهاى از جهان هلال ماه رؤيت شود آيا براى ساير نقاط كافى است؟

مشهور در ميان فقهاى گرامى اين است كه اتّحاد افق شرط است. مرحوم «محقق يزدى» مسأله را در «عروة» مطرح كرده و تقارب بلاد يا وحدت افق را شرط دانسته و اكثريت قريب به اتفاق محشّين، آن را پذيرفتهاند. ولى بعضى از بزرگان پيشين و معاصر آن را شرط ندانسته و رؤيت هلال را در يك نقطه از جهان كافى براى مناطق ديگر دانستهاند، مشروط بر اين كه لااقل در جزئى از شب با هم مشترك باشند. آغازگر اين فتوا در عصر ما مرحوم آية اللّه العظمى خويى(ره) بود، سپس جمعى ديگر از شاگردان ايشان به ايشان تأسّى جستند.

عمده دليلى كه بر آن اعتماد مىكنند دو چيز است:

١. طلوع ماه و تولّد آن (و خروج از تحت الشعاع) يك پديده آسمانى است كه مربوط به مقابله خورشيد با ماه است. هرگاه آن نيم كره ماه كه دائماً مقابل ما قرار گرفته از تاريكى خارج شود و كمى از آن در برابر خورشيد قرار گيرد، ماه نو آغاز شده است و ارتباطى با مناطق مختلف زمين ندارد و اين يك امر آسمانى است نه زمينى. در تقريرات درس حضرت آية اللّه خويى آمده است: «تكوّن الهلال عبارة عن خروجه عن تحت الشعاع بمقدار يكون قابلاً للرؤية و لو في الجملة و هذا كماترى أمر واقعي وحداني لايختلف فيه بلد عن بلد ولاصقع عن صقع لانّه كما عرفت نسبة بين القمر و الشمس لا بينه و بين الأرض فلا تأثير لاختلاف بقاعها في حدوث هذه الظاهرة الكونيّة في جوّ الفضاء».(٢) ولى اين سخن موافق با مسطّح بودن زمين و نفى كرويّت آن است. در حالى كه امروز كرويّت زمين از امور محسوس است. اگر در گذشته مىبايست با ادلّه نظرى كرويّت زمين اثبات شود، امروز ماهوارهها از تمام زمين عكسبردارى كرده و براى ما مىفرستند و مسافران فضا نيز زمين را كروى مىبينند و كاملاً يك امر محسوس است.

به عبارت ديگر، تكوّن و تولّد ماه مربوط به سه چيز است: «ماه»، «خورشيد» و «زمين» زيرا تولّد ماه به اين است كه خط باريكى از بخش نورانى ماه در برابر اهل زمين قرار گيرد، به يقين اين بخش نورانى را كسانى كه در بخشى از كره زمين كه محاذى با آن است، زودتر مشاهده مىكنند. اين مطلب را مىتوان با يك آزمايش حسّى نشان داد. سه كره تهيه كنيم يكى نورانى مانند يك لامپ روشن و دو كره غير نورانى. به خوبى ملاحظه مىكنيم كه اگر كره اوّل ظلمانى را چنان در مقابل كره نورانى قرار دهيم كه فقط يك نوار باريك نورانى به طرف كره سوم باشد، كسانى كه در بخش محاذى آن نقطه نورانى قرار دارند، آن را مىبينند و كسانى كه محاذى نيستند نمىبينند. چيزى كه با تجربه حسّى قابل درك است، نياز به توضيح بيشترى ندارد، آرى اگر زمين مسطّح بود گفتار بالا صحيح بود، ولى قطعاً مسطّح نيست.

ايراد ديگرى كه بر اين سخن وارد مىشود اين كه آنها مىگويند تمام بلادى كه در قسمتى از شب با نقطه رؤيت ماه مشترك هستند، اوّل ماه آنها يكى است. مفهوم اين سخن آن است كه اگر مثلاً هنگام غروب آفتاب در مكّه ماه تولّد يابد، و مشاهد شود، مناطقى كه در شرق آن قرار دارد و چندين ساعت از شب آنها گذشته يا حتّى نيمه شب يا اواخر شب آنهاست، ماه براى آنها عوض مىشود يعنى تا نيمه شب يا اواخر شب، براى آنها شب آخر ماه رمضان بوده چون ماه شوّال متولّد نشده بوده و دعاهاى شب آخر را مىخواندند. ناگهان از نيمه شب، شب اوّل ماه شوال مىشود، چون به هنگام غروب آفتاب «مكّه» ماه در آن ساعت تولّد يافته است! اين امر عجيب و غير قابل قبول است، زيرا قبل از آن ساعت (غروب آفتاب مكه در مفروض بحث) قطعاً ماه از تحت الشعاع خارج نشده بود و پس از خروج، اول ماه شروع شده، يعنى براى بعضى مناطق از نيمه شب يا آخر شب، ماه شوّال شروع مىشود، و قسمت مهمّى از شب آنها، شب آخر ماه رمضان بوده است.

اگر گفته شود از اوّل شب براى همه اين مناطق ماه شوّال بوده، قابل قبول نيست، چون فرض بر اين است كه تا آن ساعت ماه از تحت الشعاع خارج نشده بوده و قطعاً ماه شوّال نبوده است. پس از خروج و تولّد ماه، براى تمام اين مناطق اوّل ماه است، يعنى واقعاً نيمى از شب، شب آخر رمضان و نيمى از آن واقعاً شوّال است. بديهى است براى مناطق دورتر كه در شب با آنجا اشتراك ندارند (مانند كانادا و آمريكا) اوّل ماه يك روز بعد از آن خواهد بود. (دقت فرماييد)

٢. دليل دوم طرفداران عدم اختلاف آفاق، اطلاق روايات، مخصوصاً صحيح هشام بن حكم است كه نشان مىدهد اگر در يك منطقه ماه رؤيت شود براى همه مناطق كافى است. روايت چنين است: «هشام بن الحكم عن أبي عبداللّه(ع) أنّه قال في من صام تسعة و عشرين قال: إن كانت له بيّنة عادلة على أهل مصر أنّهم صاموا ثلاثين على رؤيته قضى يوماً».(٣) آنها معتقدند اطلاق روايت دلالت دارد در هر شهرى از شهرهاى دنيا ماه ديده شود، براى شهرهاى ديگر كافى است خواه بسيار دور باشد يا نزديك. همچنين بعضى روايات ديگر.

پاسخ: اين سخن قابل مناقشه است؛ زيرا اطلاق اين روايات منصرف به بلادى است كه اطلاع رسانى در آن زمان نسبت به آن معمول بوده است نه بلادى كه چندين ماه با آنها دور بوده است و كمتر خبرى از آن مىرسيده است. به عبارت ديگر اين روايات ناظر به بلاد متقاربه از نظر افق است كه گاه با وسايل آن زمان يك هفته يا يك ماه طول مىكشيد تا از يكى به ديگرى مسافرت كنند، ولى «بلاد غير هم افق» را كه گاه چندين ماه با وسايل آن زمان طول مىكشيد تا خبرش برسد شامل نمىشود، زيرا كمتر اتّفاق مىافتاد كسى بعد از چند ماه به فكر خبر رسانى و فحص و بحث درباره ماه رمضان گذشته بيفتد. حتّى اگر شك در اطلاق (و تحقق مقدمات حكمت) در اينجا داشته باشيم، مساوى با عدم اطلاق است (همان گونه كه در اصول آمده است) بنابراين با اين گونه روايات جز حجيّت شهادت به رؤيت در بلاد نزديك و هم افق را نمىتوان اثبات كرد.

جالب اين كه بعضى از گذشتگان به لزوم وحدت شب قدر و تعيين مقدّرات در يك شب معيّن و فضيلت آن، استناد جستهاند در حالى كه طرفداران اين عقيده، وحدت اوّل ماه را تنها در مناطقى پذيرفتهاند كه در مقدارى از شب با منطقه رؤيت هلال مشترك باشد، يعنى براى مناطق ديگر زمين كه به هنگام رؤيت هلال روز است (مانند كشورهاى كانادا و آمريكاى شمالى و جنوبى) به ناچار شب قدر ديگرى قائل هستند و اوّل ماه آن مناطق را يك روز متفاوت مىدانند! و از آن جالبتر قول كسانى است كه مىگويند كشورهاى اسلامى در منطقهاى قرار دارند كه در مقدارى از شب با هم مشتركند. در حالى كه در كشورهاى دور دست ميليونها مسلمان زندگى مىكنند، به علاوه ما معتقديم كه اسلام و احكام آن سرانجام تمام كره زمين را فرا خواهد گرفت، تكليف مسلمانان در آن زمان چه خواهد بود؟

كوتاه سخن اين كه همان گونه كه مشهور فقهاى ما پذيرفتهاند و دلايل مختلف نيز گواهى مىدهد، اتّحاد افق در رؤيت هلال شرط است، و اين امر نتيجه كرويّت زمين است، همان گونه كه اختلاف در اوقات نماز و شب و روز ناشى از آن است و اگر منظور، حفظ وحدت ميان مسلمين است (با وجود كرويّت زمين)، وحدت تنها در يك منطقه امكانپذير است نه در تمام دنياى اسلام، زيرا مسلمانانى در نيم كره ديگر زمين زندگى مىكنند كه حتّى مطابق قول «عدم لزوم وحدت افق» عيد جداگانهاى دارند؛ البته شرح مسائل فوق مجال و بحث وسيعترى را مىطلبد.

واللّه العالم بحقائق أحكامه

پی نوشت:

(١). رجوع شود به مساله ٦٤ از مسائل صلوة المسافر در کتاب عروة الوثقی.

(٢). المستند فی شرح العروة الوثقی، بروجردی، ج ١٢، ص ١١٨.

(٣). وسائل الشيعه، ج ١٠، كتاب الصوم، باب ٥ از ابواب احكام شهر رمضان، ص ٢٦٥، ح ١٣، چاپ آل البيت(علیهم السلام).

----------------------------------------

معرفی کتاب

سیری در کتاب «انوار هدایت: مجموعه مباحث اخلاقی»

اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی)

انسان در ساحت زندگی فردی و اجتماعی خود، همواره نیازمند آموزه ها و تعالیم اخلاقی و تربیتی است؛ چرا که تخلق به اخلاق الهی و بهره گیری از آن در زندگی، زمینه ساز نیل به کمالات انسانی و در نتیجه کسب سعادت دنیا و آخرت است و از این رهگذر، رستگاری انسان در سایۀ تهذیب و خودسازی حاصل می شود.

علاوه بر نیازمندی آحاد مردم به تعالیم اخلاقی، نهادهای متعدد اجتماعی به خصوص نهاد های سیاستگذار در امور فرهنگی و تربیتی، به دریافت آموزه های اخلاقی نیازمندند؛ چرا که باید پیام ها و نکات اخلاقی با نظام آموزشی کشور هم چون حوزه و دانشگاه عجین گردد تا جان و قلب طالبان علم و دانش به معارف اخلاقی خو گرفته و اینچنین تعالی روحی و معنوی در سایۀ آن آموزه های اصیل و بی بدیل فراهم گردد.

در این میان، آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی) در خصوص اهمیّت و جایگاه درس اخلاق و لزوم بیان نکات اخلاقی و تربیتی در کلاس های درس به ویژه در حوزه های علیمه فرمودند: « به همان اندازه که برای مسائل علمی ارزش قائلیم، باید برای مسائل اخلاقی هم ارزش قائل باشیم، چرا که علم و اخلاق کنار هم است، لذا مباحث اخلاق در حوزه خیلی ضرورت دارد؛ اما بر خلاف ضرورت والای آن، اهمیت لازم به آن داده نمی شود، سابق بر این هم استاد، اسوه و الگو بود و هم درس های اخلاق بیشتر بود و هم فضای جامعه به خاطر فضای مجازی و رسانه های آلوده مسموم نبود. حال وقتی فساد در جامعه زیاده شده، باید برنامه های اخلاق هم فزونی پیدا کند؛ البته این کار لوازمی دارد، اگر اساتید این طور که ما انجام می دهیم نصف درسشان، چهارشنبه ها اخلاق (علاوه بر درس اخلاق عمومی) باشد کار خوبی است».

لذا ضرورت طرح آموزه های اخلاقی و شرح آیات و روایات تربیتی در خلال دروس اساتید اخلاق، به عنوان یکی از بهترین راه های تعالی اخلاقی جامعه و تربیت و تهذیب نفوس طلاب و دانش پژوهان مورد توجه قرار گرفته است.

اهتمام معظم له در خصوص شرح احادیث اخلاقی به صورت کوتاه و کاربردی به منظور ترویج و گسترش آموزه ها و معارف اخلاقی و تربیتی و فرهنگ سازی این امر خطیر، ضرورت بهره گیری از تأکیدات و منویات معظم له نسبت به مسائل اخلاقی به ویژه اهتمام به اخلاق عملی و پیاده سازی آن در زندگی فردی و اجتماعی را دو چندان می سازد که تألیف کتاب «انوار هدایت: مجموعه مباحث اخلاقی» از سوی معظم له، در راستای تحقق این مهم تعریف می گردد.

انوار هدایت در یک نگاه

«انوار هدایت» مجموعه روایت های اخلاقی جهت پیشرفت در تهذیب نفس و خودسازی است که در درس خارج فقه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی) مطرح و توسط برخی از فضلا در قالب سلسله درس ها و توصیه های اخلاقی به رشتۀ تحریر در آمده است.

مولّف در چگونگی تألیف کتاب در مقدمۀ اثر می نویسد: اين جانب به حكم احساس وظيفه، سال ‏هاست كه سعى مى‏كنم روزهاى چهارشنبه كه روز آخر درسى هفته است، يكى از روايات ناب معصومين عليهم السلام را در زمينه تهذيب نفس و پرورش اخلاق، از منابع معتبر براى طلّاب عزيز درس خارج مطرح كرده و به ذكر دقايق و نكات و محتواى آن بپردازم، تا هم‏ گوينده‏ از آن‏ پند گيرد و هم شنونده راه و رسم اخلاق را بياموزد.

تدوین کنندۀ اثر نیز در پیشگفتار کتاب، درس‏ های اخلاقی روزهای چهارشنبه را گنجينه و توشه گران بهايى بر می شمرد که عطش تشنگان معارف الهى را فرو مى‏نشاند و طلاب را به تزكيه همراه با تعليم و تعلم فرامى‏خواند، لذا بايد از آنها براى تهذيب نفس بهره برد و اهل منبر و وعظ و خطابه را به استفاده از مطالب آن براى پربار ساختن سخنان خود فراخواند.

وجه نامگذاری اثر

درباره علت نامگذاری این کتاب می خوانیم: از آنجا كه معصومين عليهم السلام مصاديق بارز و اكمل انوار الهى و واسطه‏ هاى فيض او هستند و بالطبع آنچه از زبان مباركشان جارى مى‏شود نور است، اين كتاب را انوار هدايت‏ ناميديم.

ساختار اصلی کتاب

كتاب حاضر، از مقدمه و پیشگفتار و سه بخش اصلی تشکیل شده و موضوعات متعدد و متنوعی را در زیر مجموعۀ فصول سه گانه خود جای داده است.

عوامل شکست، غرور و غفلت، شش برنامه سعادتبخش، مراتب کمال ایمان، عواقب و آثار گناه، قدرت زبان، عفو و گذشت، چشمچرانی، تقوا، توصیف ایمان، قساوت قلب، بیماری وسواس، عجب، ترک حج و دعا، عالم بی عمل،خطر تصوف.. عناوین برخی از مباحث مطرح شده در این اثر است.

مهم ترین ویژگی های کتاب

«انوار هدایت» به سبب فصل‏بندى، سادگى بيان و همه‏فهم بودن، اثری اجتماعی و تربیتی است که همگان حتى مردم عادى مى‏توانند از آن بهره ببرند.

در واقع تلاش مولّف بر این امر استوار شده است که محتوای روایات را توأم با استحکام و اتقان علمی، برای عموم مردم تبیین کند، در این میان ذوق و قریحۀ سرشار معظم له در بیان متنوع موضوعات مورد نیاز جامعه، مثال زدنی است به نحوی که ساختار موضوعات کتاب با ابتکار و خلاقیت معظم له در برداشت های موثر اخلاقی و انطباق با دغدغه های اخلاقی و تربیتی جامعه همراه شده است.

روش شناسی نگارش اثر

شرح و توضیح، استخراج منابع قرآنی و روایی و اشاره به نکات تفسیری آیات مربوطه، کاری است که در تدوین مطالب افزوده شده است.

در وهلۀ نخست محقق اثر، برخى مطالب را كه در درس معظم‏له اجمالاً بيان شده بود را شرح داده و براى توضيح آنها از منابع متعدد خصوصاً از تفسير نمونه بهره برده است.

هم چنین نشانى آيات و رواياتی که مولّف در ضمن سخنانشان بحث کرده اند در پانوشت ذکر شده است.

انوار هدایت به مثابۀ فقه الحدیث

روايات کتاب، مجموعه‏ هايى از احاديث بحارالانوار ، روضه كافى يا نهج‏البلاغه يا تحف‏العقول را شامل می شود و داراى يك تسلسل جالب و منطقى است و چون به زبان ساده مطرح مى‏شود براى همگان مفيد است؛ به نحوی که این بحث ‏هاى كوتاه اخلاقى معظم‏له را مى‏توان نوعى‏ فقه‏الحديث ‏ شمرد.

اهمیت این مسأله وقتی دو چندان می شود که بدانیم مولّف به سبب آشناسی با حوزۀ معنایی کلام ائمۀ معصومین علیه السلام و چگونگی بهره گیری از این سخنان، ژرف ترین معارف هستی شناسی، از خدا تا انسان و از دنیا تا معاد و نکته های نغز اخلاقی و راهنمایی های تربیتی و عملی را در ابعاد فردی و اجتماعی، از بطن تعالیم و معارف روایی استخراج کرده و به مخاطبان علاقمندان به معارف اخلاقی ارائه کرده است.

گزارش محتوایی اثر

سیمای دنیا در انوار هدایت

مولف در این نوشتار سعی کرده است از یک جانبهنگری پرهیز، و با استناد به احادیث و قرآن کریم، نگاه جامعی نسبت به دنیا ارائه دهد.

بررسی سایه روشن های ابعاد و زوای مفهوم دنیا در کتاب انوار هدایت در عناوینی هم چون دگرگونی های دنیا، استفاده از لحظه های دنیا، جایگاه انسان در دنیا و آخرت، ، عبرت از سرنوشت گذشتگان، هشدار و آمادگی، پیوند دین و دنیا، بیان حضرت از کوتاهی عمر دنیا، توصیف دنیا، دنیا معدن جواهر، دنیا و آخرت از دو منظر، آثار روانی دنیا پرستی، آرزوهای طولانی بی پایان، دنیا و وظیفۀ ما در آن، و عوامل تسویف به خوبی مورد توجه مولّف قرار گرفته است.

مولف بحث از دنيا را بحث دامنه‏دارى توصیف می کند اما مولف در نگاهی اجمالی، دنيا را تجارتگاه وسجده‏گاه اولياى الهى بر می شمرد که مى‏توان از آن به‏طور صحيح بهره برد و نردبانى براى عروج به ملكوت ساخت.

مرگ و مرگ اندیشی

مرگ و زندگی مهم ترین مسأله انسان در طول تاریخ است.آدمی فطرتاً طالب زندگی است و به شدت از مرگ فراری است، لذا مرگ، جدی ترین مسأله و دغدغه زندگی بشر را به خود اختصاص می دهد، مولّف نیز با توجه به این دغدغه عمومی درصدد برآمده، تا نوع نگاه انسان به مرگ در قالب مرگ اندیشی ارتقا بخشد.

قانون عمومی مرگ، دستور توبه، فرار از مرگ، عبرت سرنوشت گذشتگان، سفر آخرت و یادمرگ، بیداری و آمادگی وحیات و مرگ دل ها... از جمله عناوین مهم در موضوع مرگ و مرگ اندیشی در کتاب است.

معظم له در فرازی از اثر اینگونه می نویسد: انسان بايد به‏گونه ‏اى باشد كه وقتى صبح كرد به خود وعده ندهد كه تا شب زنده مى‏ماند... بلکه بايد بداند كه هر لحظه در معرض خطر است. ممكن است بر اثر لقمه‏ اى بميرد... خلاصه مردن خيلى ساده است. وقتى انسان بداند كه زندگى اين‏قدر بى‏اعتبار است چرا انواع گناهان را مرتكب شود. ازاين‏روست كه به ياد مرگ بودن مى‏تواند ترمزى بسيار قوى باشد تا انسان گناه نكند.

تشریح ابعاد و زوایای اخلاق فردی

اخلاق مهم ترین دغدغه مولف در نگارش اثر به شمار می آید، نگرانی نسبت به شدت وضعف اخلاق در جامعۀ اسلامی و نسبت آن با فرد و جامعه، حج عظیمی از محتوای کتاب را به خود اختصاص داده است، در این میان مبادی و مبانی اخلاق و بنیان های فکری و نظری و نیز مفاهیم اخلاقی به طور گسترده در کتاب مورد توجه قرار گرفته و در ادامه اخلاق فردی و اجتماعی مورد نظر قرار گرفته است.

اخلاق فردی از جمله ارزش های اخلاقی است که حیات فردی انسان ها را فارغ از رابطه با غیر در بر می گیرد، مولّف نیز به انحاء مختلف در موضوعات متعدد، مفاهیم و مصادیق اخلاق فردی را در آن اثر فاخر در موضوعاتی هم چون تلاش و کوشش، پیامد های پرخوری و شهوت رانی، هوای نفس، انتخاب الگو، اسراف، تبذیر، صبر، خودشناسی، حکمت، خودسازی، توکل، اخلاص، عزت نفس، در قالب عناوینی هم چون تربیت نفس، راه رهایی از شبهات و شهوات،پرخوری و چشم چرانی، بیداری و آمادگی، قساوت قلب، ترس از خدا و نظم در زندگی...مورد توجه قرار داده است.

به عنوان نمونه مولف در بیان جایگاه خودشناسی می نویسد: هر كس بايد خودش ببيند كه به چه چيز حرامى تمايل دارد تا آن را ترك كند. البتّه شناخت‏ خويشتن كار آسانى نيست. گاه صفاتى در انسان است كه شصت سال از سنّ او مى‏گذرد ولى خبر ندارد، چرا كه هيچ‏كس با چشم انتقاد به خود نمى‏نگرد. اگر كسى مى‏خواهد در امور معنوى پيشرفت كند و به درجه‏ هاى عالى برسد بايد با بدبينى به خود بنگرد تا نقاط ضعف خود را بشناسد.

و یا در فرازی از اثر، مولف از اخلاص به عنوان مهم ‏ترين مسأله در تربيت نفوس یاد می کند به نحوی که هرچه اخلاص‏ بيشتر باشد اثر تربيتى آن بر جان و فعل آدمى بيشتر است‏.

اخلاق اجتماعی به مثابۀ چگونه زیستن

ارزش ها و ضدارزش های حاکم بر رابطه فرد با سایر انسان ها، اخلاق اجتماعی را شکل می دهد، مولّف نیز با ارزش گذاری دربارۀ اجتماعی زیستن و کسب تکامل معنوی، بسیاری از فضیلت ها را به ساحت اجتماع منتقل ساخته و آن فضائل اخلاقی را تحت تأثیر عوامل و انگیزه های مختلف مورد بررسی قرار داده و در نهایت با بهره گیری از آموزه های ائمۀ معصومین به عنوان بهترین الگو های چگونه زیستن، زندگی اجتماعی و روابط مطلوب وارزش محور میان آحاد جامعه را در این اثر در قالب موضوعاتی هم چون، خوشاخلاقی، خیرخواهی، مردمداری، مردمیاری، رعایت حقوق مردم، معاشرت نیکو، عدل، احسان، حسد و تکبر، عفو و بخشش، امربه معروف و نهی از منكر... به خوبی ترسیم کرده است.

عفوو گذشت، امت پیامبر سه دسته اند، امر به معروف و نهی از منکر، فروبردن خشم، بدترین مردمان، بداخلاقی، عذرخواهی و قبول عذر، اموری که امت طاقت آن را ندارند، برترین اعمال، سه صفت مهم، عجب و خودپسندی، یتیم نوازی، رباخواری، مزاح، تنبلی و سستی، غیبت و سخن چینی... از جمله عناوین فهرست کتاب است که به نحو مستقیم به اخلاق اجتماعی اشاره دارد.

مولف در بخش از کتاب می نویسد: توجّه به پيوند هاى اجتماعى و اينكه هيچ كار بدى در اجتماع انسانى در نقطه خاصّى محدود نمى‏شود، بلكه هر چه باشد همانند آتش ممكن است به نقاط ديگر سرايت كند، عقلى بودن فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر را مشخّص مى‏سازد. به عبارت ديگر، در اجتماع چيزى به‏عنوان «ضرر فردى» وجود ندارد و هر زيان فردى امكان دارد كه به صورت «زيان اجتماعى» درآيد؛ به همين دليل، منطق و عقل به افراد اجتماع اجازه مى‏دهد در پاك نگاه داشتن محيط زيست خود از هر كوششى دريغ نكنند.

لازم به ذکر است اين اثر نفیس با تنظیم و تدوین حجه الاسلام فقیه نی ریزی، نخستین بار در سال ١٣٧٦ در ٢٥٦ صفحه، در قطع وزیری از سوی انتشارات امام علی بن ابی طالب علیه السلام به رشتۀ تحریر در آمده که تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.

----------------------------------------

معارف اسلامی

چرایی لذّت نبردن از عبادت؟

پرسش :

چرا گاهی از عبادت لذّت نمی بریم؟ چه راه حلّی برای لذّت بردن از عبادت وجود دارد؟

پاسخ اجمالی:

لذّت بخش بودن ارتباط با پروردگار امری است منوط به رعایت برخی از شرایط و مرتفع نمودن برخی از موانع که در آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع) نیز بدان اشاره شده است. برخی از آن شرایط و موانع عبارت اند از: ١. کسب معرفت و شناخت نسبت به پروردگار. ٢. آشنایی با آداب، معارف و مفاهیم نماز و رعایت آنها. ٣. ترک گناه و معصیت، و دوری از محرّمات، به ویژه لقمه حرام. ٤. خشوع و حضور قلب در نماز. ٥. حفاظت از عبادت و عدم سستی در آن.

پاسخ تفصیلی:

عبادت و پرستش خداوند متعال به عنوان متعالی ترین نمود مناجات و ارتباط با پروردگار باید عملی لذّت بخش باشد. انسان به عنوان موجودی محدود و ممکن الوجود و سراسر نیاز، هنگامی که با خالق واجب الوجوب و بی نیاز خویش سخن می گوید، به واسطه این ارتباط احساس بی نیازی و استغنا می کند و لذّتی معنوی سراسر وجودش را می گیرد که حسّ رضایت و آرامش را به دنبال دارد. با این وجود، گاهی در عبادات فردی و جمعی فقدان چنین لذّتی احساس می گردد! چرا این احساس ناب در همه عبادات پدید نمی آید و تجربه نمی گردد؟ چه موانعی لذّت عبادت را از ما سلب می نماید، و بال عروج به ملکوت را به حرکاتی بی روح بدل می کند؟

در این مطلب می کوشیم به صورتی اجمالی این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.

باید توجّه داشت که نماز نیز همانند هر عمل دیگری نیازمند دقّت نظر و توجّه است. با توجّه به سفارشاتی که در کلام معصومین(علیهم السلام) در رعایت آداب نماز بیان شده است، نمی توان انتظار داشت بدون توجّه به این سفارشات از حال و کیفیّت نمازمان احساس رضایت و انتظار اثر داشته باشیم. به عبارتی، لذّت بخش بودن ارتباط با پروردگار امری است منوط به رعایت برخی از شرایط و مرتفع نمودن برخی از موانع که در آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع) نیز بدان اشاره شده است. برخی از آن شرایط و موانع عبارت اند از:

١. کسب معرفت و شناخت نسبت به پروردگار

هر چه شناخت و معرفت انسان نسبت به پدیده ای بیشتر گردد، اشتیاقش نسبت به آن مضاعف خواهد شد. یعنی اشتیاق به هر پدیده ای نتیجه شناخت آن است. به همین دلیل است که در آموزه های اهل بیت(علیهم السلام) به کسب معرفت و شناخت نسبت به پروردگار تاکید شده است. حضرت امام حسين(عليه السلام) در ميان اصحاب خود فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ‏ إِنَ‏ اللَّهَ‏ جَلَ‏ ذِكْرُهُ‏ مَا خَلَقَ‏ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ‏ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاه‏»(١)؛ (اصحاب من! خداوند مردم را آفريد تا او را بشناسند، وقتى شناختند او را مى پرستند، وقتى او را پرستيدند، از پرستش ديگران دست مي كشند).

بنابراین می بینیم که شناخت خداوند متعال تأثیر بسزایی در عبادت ما نسبت به آن وجود مقدس دارد. وقتی ما بدانیم در عبادت با چه وجود مقدّس، مهربان، رئوف و قادری سخن می گوییم، انگیزه، نگاه و توجّه ما نسبت به عبادت متفاوت خواهد شد. شاید

بر همین اساس است که در روايتی، امام علی(علیه السلام) عبادت كنندگان را به لحاظ انگيزه به سه گروه تقسيم می نماید: «إِنَّ قَوْمًا عَبَدُو اللّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجّارِ وَ إِنَّ قَوْمًا عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبيدِ، وَ إِنَّ قَومًا عَبَدُوا اللّهَ شُکْرًا فَتِلْکَ عِبادَةُ الاَحْرارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ الْعِبادَةِ»(٢)؛ (گروهی خدا را از روی ميل و رغبت [به بهشت] عبادت می کنند که اين عبادت تاجران است و گروهی خدا را از روی ترس [از دوزخ] می پرستند و اين عبادت بندگان است و گروهی خدا را از روی شکر [و شايستگی پرستش] عبادت می کنند و اين عبادت آزادگان است که بهترين عبادت است).

مسلما آنچه موجب شده تا انگیزه های متفاوتی از عبادت وجود داشته باشد، چیزی جز تفاوت در میزان معرفت نیست؛ یک کودک ممکن است از مراجعه به پزشک هراسان باشد و یا اگر هم هراسان نباشد مشتاق ملاقات با او نیست؛ امّا همین کودک وقتی بزرگ و بالغ می گردد، هنگام بیماری با رغبت و علاقه و با پای خود نزد پزشک می رود. دلیل چنین رفتار متفاوتی، تفاوت در میزان شناخت است. به همین خاطر است که می گوییم، تفاوت دیدگاه ها موجب تفاوت عملکردها می گردد.

٢. آشنایی با آداب، معارف و مفاهیم نماز

بعد از شناخت معبود، عامل دیگری که تأثیر بسیار زیادی در کیفیّت عبادت و احساس رضایت از آن دارد، «شناخت آداب، معارف و مفاهیم نماز» است. در صورتی که نسبت به حقیقت و مفاهیم نماز آشنا نباشیم، تنها خود را به انجام اعمالی ظاهری عادت داده ایم؛ اعمالی که برایمان معنا و مفهومی نخواهند داشت و بزودی نسبت به آن بی تفاوت خواهیم شد. وقتی شخص با مفاهیم، عبارات و اذکار نماز آشنا باشد و معانی آنها را بداند، آن اذکار صرفا لقلقه زبان نخواهند بود. مگر می شود تصوّر کرد که شخصی با کسی سخن بگوید ولی نداند چه بر زبان می آورد! ما در نماز و عبادت با خداوند سخن می گوییم پس باید بدانیم چه جملاتی را با خداوند نجوا می کنیم. این مطلب نسبت به سایر آداب و مستحبات مرتبط با نماز نیز صدق می کند که هر یک فلسفه و حکمتی دارد. عطر زدن یا پوشیدن لباس های تمیز، و توجّه به زمان و مکان نماز، هر یک دارای حکمتی است که توجّه به آن علاقه انسان را نسبت به عبادت متفاوت می کند. لقمان حکیم در نصایحش به فرزندش می گوید: «يَا بُنَىَّ اِذَا امتَلأَتِ المَعِدَةُ نَامَتِ الفِكرَةُ وَ خَرِسَتِ الحِكمَةُ وَ قَعَدَتِ الاَعضَاءُ عَنِ العِبادَةِ»(٣)؛ (فرزندم هرگاه شكم پر شود فكر به خواب مى ‏رود و حكمت از كار مى‏ افتد و اعضاى بدن از عبادت باز مى ‏مانند).

بی گمان یکی از مهم ترین دلایل این سفارشات، جلوگیری از پدید آمدن موانع بروز و ظهور حلاوت و لذّت مناجات است.

٣. ترک گناه و معصیت

ارتکاب معصیت و گناه و آلوده شدن قلب به غفلت یکی از عوامل مهمّی است که «حلاوت عبادت» را از انسان می گیرد. هرگاه حجاب گناه و غفلت بر قلب سایه افکند، قلب در تاریکی و جمود و سکوتی مرگبار فرومی رود و از درک روشناسی و نور و احساس تقرّب الی الله محروم می ماند. امام صادق(علیه السلام) در این باره می فرماید: «وَقْفُ القلب، فى الغَفْلَةِ عَنِ اللّه... و علامةُ الوَقْف، ثَلاثَةُ اشياء، زَوال حلاوةِ الطّاعَة ...»(٤)؛ (توقف و سكون قلب، در غفلت از خداوند است... و نشانه توقف قلب سه چيز است، [که یکی از آنها] برطرف شدن حلاوت طاعت است...).

بنابراین گناهان و زشتی ها لذّت عبادت را از انسان می گیرد؛ رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در حدیثی می فرمایند: «الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ»(٥)؛ (عبادت همراه با خوردن مال حرام، همچون ساختن بنایی در [سستی های] شن زار است). ایشان در حدیث دیگری می فرمایند: «مَنْ أَكَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»(٦)؛ نماز کسی که لقمه ای حرام خورده باشد تا چهل شب پذیرفته نمی شود).

خداوند در آیه ٢٠ سوره انبیاء در بیان کیفیت عبادت فرشتگان که از شهوت و هوس تهی می باشند، می فرماید: «يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُون»؛ ([تمام] شب و روز را تسبيح مى گويند و سست نمى گردند). شاید اگر ما هم روزی همچون فرشتگان بتوانیم از هوای نفس و معصیت عاری شویم، آن قدر از عبادتمان لذت ببریم که شبانه روز دست از انجامش برنداریم و خسته نشویم.

در نتیجه، هر چه از گناه و غفلت دور شویم، حلاوت عبادت را بیشتر خواهیم چشید؛ لذا باید از محرّمات، به ویژه لقمه حرام دوری کرد.

٤. خشوع و حضور قلب در نماز

یکی دیگر از مهم ترین عوامل لذّت بخش در عبادت مسأله «حضور قلب و خشوع» و توجه مداوم و کامل به معبودی است که هنگام عبادت آدمی رو به سوی او می ایستد. در آیه ٢ سوره مومنون و درباره اوصاف مؤمنان می خوانیم: «الَّذينَ هُمْ في‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُون»؛ (آنها كه در نمازشان خشوع دارند). «خاشعون» از ماده «خشوع» به معنى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است.(٧) در اينجا قرآن «اقامه صلاة» را نشانه مؤمنان نمى شمارد؛ بلكه خشوع در نماز را از ويژگی هاى آنان مى داند. اشاره به اينكه نماز آنها الفاظ و حركاتى بى روح و فاقد معنا نيست؛ بلكه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پروردگار در آنها پيدا مى شود كه از غير او جدا مى گردند و به او مى پيوندند. چنان غرق حالت تفكر و حضور و راز و نياز با پروردگار مى شوند كه بر تمام ذرات وجودشان اثر مى گذارد. خود را ذره اى مى بينند در برابر وجودى بى پايان و قطره اى در برابر اقيانوسى بی كران. لحظات اين نماز هر كدام براى او درسى است از خودسازى و تربيت انسانى و وسيله اى است براى تهذيب روح و جان.

در حديثى مى خوانيم كه پيامبر(صلی الله علیه وآله) مردى را ديد كه در حال نماز با ريش خود بازى مى كند فرمود: «أَمَا إِنَّهُ لَوْ خَشَعَ قَلْبُهُ لَخَشَعَتْ جَوَارِحُهُ»(٨)؛ (اگر او در قلبش خشوع می داشت، اعضاى بدنش نيز خاشع مى شد). اشاره به اينكه خشوع يک حالت درونى است كه در برون اثر مى گذارد.(٩) چنین توجهی به مبدأ و چنین ارتباطی با معبود حقیقی حتما برای آدمی ابتهاج آفرین و لذت بخش است. موضوعی که فقدان آن نیز مستقیما نماز را به امری عادی و معمولی و روزمره و سنگین برای انسان تبدیل می کند؛ آن چنان که در آیه ٤٥ سوره بقره می خوانیم: «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعين»؛ (از صبر و نماز يارى جوييد و اين كار جز براى خاشعان گران است).

٥. حفاظت از عبادت و عدم سستی در آن

در کنار نکات فوق، باید نسبت به نماز و عبادت مواظبت کنیم. زیرا در سخنی از حضرت رسول(صلوات الله علیه وآله) می خوانیم که: «آفَةُ الْعِبَادَةِ الْفَتْرَة»(١٠)؛ (آفت عبادت سستی است). در قرآن مجید نیز آیات متعدّدی داریم که آدمی را توصیه به مداومت بر عبادت نماز و عدم سستی در آن می کند. آیاتی مانند آیه ٢٣٨ سوره بقره که با دعوتی همه جانبه می گوید: (در انجام همه نمازها [به خصوص] نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد)؛ «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی». زیرا در نیمه روز که انسان مشغول امور روزمره و کسب و کار است امکان عدم توجه و فراموش نمودن نماز بیشتر است. آیه ٣٤ سوره معارج نیز یکی از اوصاف رستگاران در بهشت را این گونه بیان می فرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ»؛ (و آنها كه بر نماز مواظبت دارند). علاوه بر این، آیه ٩ سوره مؤمنون نیز بیان می کند که یکی از اوصاف مومنان اینست که (آنها بر نمازهایشان مواظبت می نمایند)؛ «الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُون». طبق آیه ٢٣ سوره معارج نیز مومنین و نماز گزاران حقیقی (کسانی هستند که نمازهایشان را دائماً به جا مى آورند)؛ «الَّذِینَ هُمْ عَلَی صَلاَتِهِمْ دَائِمُونَ».

بی گمان یکی از مهم ترین آثار چنین انس طولانی مدّت و همیشگی با این عمل عبادی، شور و ابتهاج شیرینی است که از انجام آن به کام آدمی می نشیند و آن را با هیچ کدام از لذّت های مادّی دنیا عوض نمی کند. این به آن خاطر است که ارتباط مستمر با درگاه پروردگار متعال انسان را از فحشا و منكر باز مى دارد، روح و جانش را پرورش مى دهد و او را همواره به ياد خدا مى دارد. اين توجه مستمر مانع از غفلت و غرور و فرو رفتن در درياى شهوات و اسارت در چنگال شيطان و هواى نفس مى شود. اصولا هر كار خيرى آن گاه در انسان اثر مثبت مى گذارد كه تداوم داشته باشد.(١١)

خوشا آنان که اللّه یارشان بی

به حمد و قل هو اللّه کارشان بی

خوشا آنان که دایم در نمازنند

بهشت جاودان بازارشان بی(١٢)

در نتیجه، درک حلاوت و لذّت عبادت امکان پذیر است؛ ولی لازم است در تداوم و رعایت نکاتی که گفته شد بکوشیم.

پی نوشت:

(١). بحار الانوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت، ١٤٠٣هـ ق، چاپ دوم، ج ٥، ص ٣١٢.

(٢). نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين‏، محقق/ مصحح: فيض الإسلام‏، نشر هجرت، قم، ١٤١٤هـ ق، چاپ اول، ص ٥١٠.

(٣). مجموعة ورّام‏، ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى‏، مکتبه فقیه، قم، ١٤١٠هـ ق، چاپ اول‏، ج ١، ص ١٠٢.

(٤). مصباح الشريعة، منسوب به جعفربن محمد(عليه السلام)، چاپ اعلمی، بیروت، ١٤٠٠هـ ق، چاپ اول، ص ١٢٢.

(٥). بحارالانوار، همان، ج ٨١، ص ٢٥٨.

(٦). همان، ج ٦٣، ص ٣١٤.

(٧). مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، حسین بن محمد، دار القلم، بیروت، ١٤١٢هـ ق، چاپ اول، ج ١، ص ٢٨٣؛ لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، تحقیق: میردامادی، جلال الدین، دار صادر، بیروت، ١٤١٤هـ ق، چاپ سوم، ج ٨، ص ٧١؛ مجمع البحرین، طریحی فخرالدین، محقق: حسینی اشکوری، احمد، نشر مرتضوی، تهران، ١٣٧٥هـ ش، چاپ سوم، ج ٤، ٣٢٠.

(٨). بحارالانوار، همان، ج ٨١، ص ٢٢٨.

(٩). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ١٣٧٤هـ ش، چاپ اول، ج ١٤، ص ١٩٥.

(١٠). تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، انتشارات جامعه مدرسين‏، قم، ١٤٠٤هـ ق، چاپ دوم، ص ٦.

(١١). تفسیر نمونه، همان، ج ٢٥، ص ٣٠.

(١٢). بابا طاهر، دوبیتی ها، چاپخانه پیام، انتشارات باقر العلوم، تهران، ١٣٧٤هـ ش، ص ١٠٦.

----------------------------------------

احکام شرعی

محاسبه زکات بعد از کسر مخارج

آیا می توان مخارج را قبل از محاسبه زکات کسر نمود؟

ابتدا مخارج را کسر کنند؛ اگر باقیمانده به اندازه نصاب بود زکات را محاسبه کنند.

معيار تعيين خوراک برای پرداخت فطره

آیا در پرداخت زکات فطره خوراک شخصی خود انسان ملاک می باشد؟

در زكات فطره خوراك شخصى خود انسان ملاك نيست بلكه خوراك معمولى اهل شهر و يا محل ملاك است؛ بنابراين، كسى كه هميشه برنج مى‏خورد مى‏تواند زكات فطره را از گندم بدهد.

وقت اداى زكات فطره

وقت پرداختن زکات فطریه چه زمانی است؟

وقت اداى زكات فطره، روز عيد فطر قبل از انجام نماز است؛ بنابراين، كسى كه نماز عيدفطر را مى‏خواند بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد، ولى اگر نماز عيد را نمى‏خواند مى‏تواند تا ظهر روز عيد تأخير بيندازد.

استحباب پرداخت زکات فطره توسط فقير

پرداخت زکات فطره توسط شخص فقیر چه حکمی دارد؟

مستحب است شخص فقيرى كه فقط به اندازه يك صاع (تقريباً سه كيلو) گندم يا مانند آن دارد زكات فطره را بدهد و چنانچه عيالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را بپردازد، مى‏تواند آن يك صاع را به قصد فطره به يكى از آنان بدهد و او هم با همين قصد به ديگرى مى‏دهد، تا نفر آخر و بهتر است بعداً آن را به كسى بدهند كه از خودشان نباشد و اگر يكى از آنها صغير است ولى او به جاى او بگيرد و بعد به شخص ديگرى دهد.

اعتبار قصد قربت در زکات فطره

آیا باید در هنگام پرداخت زکات فطره، قصد قربت نمود؟

در زكات فطره مانند زكات مال قصد قربت لازم است، يعنى بايد براى اطاعت فرمان خدا زكات فطره بدهد و نيّت فطره نيز شرط است.

شرایط وجوب زکات فطره

زکات فطره به چه شرایطی واجب می گردد؟

زكات فطره بر تمام كسانى كه قبل از غروب شب عيد فطر بالغ و عاقل و غنى باشند واجب است، يعنى بايد براى خودش و كسانى كه نانخور او هستند، هر نفر به اندازه يك صاع (تقريباً سه كيلو) از آنچه غذاى نوع مردم آن محل است، اعم از گندم و جو يا خرما يا برنج يا ذرت و مانند اينها به مستحق بدهد و اگر پول يكى از اينها را بدهد كافى است.

دستهها: کسانی که زکات فطره بر آنان واجب است

حکم زکات فطره دانشجویان خوابگاهی

زکات فطره دانشجویان خوابگاهی داخل و خارج کشور که در دانشگاه ها تغذیه مى شوند؛ بر عهده چه کسی است؟

با توجّه به این که دانشجویان محترم معمولا غذا خریدارى مى کنند، هر چند با قیمت نازل باشد، زکات فطره بر خودشان است، یا بر کسى که خرجى آنها را مى دهد.

دستهها: کسانی که زکات فطره بر آنان واجب است

حکم زکات فطره ی سربازان

زکات فطره سرباز به عهده کیست؟

مخارج سربازها در سربازخانه‏ ها يا ميدان جنگ بر عهده دولت است، ولى فطره آنها بر دولت واجب نيست و اگر شرايط در خودشان جمع است بايد زكات فطره خود را بدهند.

فطره کارگران و کارمندان

زکات فطره کارمندان و کارگران به عهده کیست؟

هرگاه انسان كسى را اجير كند و شرط نمايد كه مخارج او را نيز بدهد (مانند خدمتكار) بايد فطره او را هم بدهد، ولى در مورد كارگرانى كه مخارج آنها بر عهده صاحب كار است و اين مخارج جزئى از مزد آنها محسوب مى‏شود، فطره آنها بر صاحب كار واجب نيست، همچنين در ميهمانخانه‏ ها و مانند آن، كه معمول است كاركنان غذاى خود را در همان‏جا مى‏خورند و اين در حقيقت جزء حقوق آنها محسوب مى‏شود، فطره آنها بر خودشان است، نه بر صاحب كار.

حکم زکات فطره طفل شير خوار

زکات فطره طفل شیر خوار به عهده کیست؟

طفل شير خوارى كه از مادر يا دايه شير مى‏خورد، فطره او بر كسى‏ است كه مخارج مادر يا دايه را مى‏پردازد و اگر از اموال خود آن طفل خرجش را بردارند فطره او بر كسى واجب نيست، نه بر خودش و نه بر ديگرى.

دستهها: کسانی که زکات فطره بر آنان واجب است

تعریف شخص غنیّ در احکام شرعی

در احکام شرعی به چه کسی غنىّ گفته می شود؟

غنى كسى است كه مخارج سال خود و عيالاتش را دارد، يا ازطريق كسب و كار به دست مى‏آورد و اگر كسى چنين نباشد فقير است، زكات فطره بر او واجب نيست و مى‏تواند زكات فطره بگيرد.

حکم زکات فطره زن در صورت عدم دریافت نفقه از شوهر

زکات فطره زنی که شوهرش نفقه او را نمی دهد بر عهده کیست؟

زنى كه شوهرش مخارج او را نمى‏دهد و نانخور ديگرى است فطره‏اش بر عهده كسى است كه نانخور او مى‏باشد و اگر زن غنى است و از مال خود خرج مى‏كند بايد شخصاً فطره را بدهد.

وظیفه شخص در صورت عدم پرداخت فطریّه او که بر دیگری واجب شده

اگر زکات فطره انسان بر دیگری واجب شده باشد ولی او نپردازد تکلیف چه می باشد؟

اگر زكات فطره انسان بر ديگرى واجب باشد، بر خود او واجب نيست، ولى اگر كسى كه بر او واجب است نپردازد احتياط واجب آن است كه اگر مى‏تواند خودش بدهد.

حکم فطریّه در صورت رفع موانع آن قبل یا بعد از غروب

اگر کسی قبل یا بعد از غروب آفتاب، بالغ یا غنی شود زکات فطره بر او واجب می باشد؟

اگر پيش از غروب، بچه بالغ شود، يا ديوانه عاقل گردد، يا فقير غنى‏ شود، بايد زكات فطره را بدهد، ولى اگر بعد از غروب باشد زكات فطره بر او واجب نيست، هر چند مستحب است اگر تا پيش از ظهر روز عيد شرايط حاصل شود زكات فطره را بدهد.

پی نوشت:
  
    
تاریخ انتشار: « 1399/04/04 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 2586