مباحث خیارات - جلسه 072 - 96/11/04

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

مباحث خیارات - جلسه 072 - 96/11/04

پیغمبر اکرم (ص) در حدیثی می فرماید: أشدّ النّاس‌ عذابا للنّاس‌ في الدّنيا أشدّ النّاس عذابا عند اللَّه يوم القيامة.

بحث اخلاقی:

پیغمبر اکرم (ص) در حدیثی می فرماید: أشدّ النّاس‌ عذابا للنّاس‌ في الدّنيا أشدّ النّاس عذابا عند اللَّه يوم القيامة.[1]

مردم آزارترین فرد در دنیا عذابش در روز قیامت از بقیه شدیدتر است. اسلام به مسأله ی مردم آزاری اهمیت بسیاری می دهد. مناسب است که شاخه هایی از مردم آزاری را بیان کنیم تا معنای حدیث بهتر فهمیده شود:

اولین دسته کسانی هستند که توهین، هتک، دروغ و تهمت نسبت به سایر اشخاص می زنند. مخصوصا امروزه در فضای مجازی این قبیل کارها در سطح وسیعی انجام می گیرد. بازی کردن با آبروی مردم مانند بازی کردن با خون مردم است.

نوع دیگر، پخش شایعات دروغین در مورد افراد است. در اواخر سوره ی احزاب تهدید شدیدی بر علیه این گونه افراد دیده می شود آنجا که خداوند می فرماید: ﴿لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‌ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ‌ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فيها إِلاَّ قَليلا﴾[2] ؛ (اگر منافقان و بيماردلان و آنها كه اخبار دروغ و شايعات بى‌اساس را در مدينه پخش مى‌كنند دست برندارند، تو را بر ضدّ آنان مى‌شورانيم، سپس‌جز مدّت كوتاهى نمى‌توانند در كنار تو در اين شهر بمانند.)

حتی برای پخش بعضی از شایعات که مصداق تفرقه و فساد فی الارض می شود حکم اعدام در نظر گرفته شده است.

قسم سوم آوردن اجناس قاچاق که جلوی تولیدات داخلی را می گیرد و به کسانی که تولید می کنند و کارگر هستند صدمه وارد می کند.

نوع دیگر از شاخه های مردم آزاری این است که ما به سنگین کردن تشریفات عروسی و امثال آن دامن زنیم که در نتیجه جوانان نمی توانند به آسانی ازدواج کنند.

از دیگر شاخه های آن آلوده کردن محیط زیست است. نعمت هایی که خداوند در زمین آفریده است نامحدود نیست و اگر درست مدیریت نشود، عده ای به زحمت می افتند. اکسیژن هوا، آب، جنگل و امثال آن همه محدود هستند و اگر کسی در این موارد اسراف کند به دیگران ضرر وارد می کند. همچنین است در مورد کثیف کردن محیط زیست. همچنین محیط زیست فقط مال نسل موجود نیست بلکه آیندگان هم سهم دارند و باید سهم آنها حفظ شود.

از دیگر شاخه های مردم آزاری که در روایات به آن اشاره شده این است که مسیر و جاده ی مسلمین را با موانعی روبرو کنند مثلا در جاده ای سنگ بگذارد. از نظر فقه اسلامی اگر کسی چنین کند و کسی صدمه ببیند باید دیه ی آن را بدهد. صدمه زدن به دیگران گاه بالمباشرة است مانند خنجر زدن به دیگران و گاه بالتسبیب است مانند ایجاد مانع کردن در مسیر مردم که کسی پایش به آن می خورد و صدمه می بیند.

نوع دیگر مردم آزاری این است که مساجد گاه مزاحم همسایگان می شود. البته اذان را باید با بلندگوهای خارج بگویند ولی سایر برنامه ها را نباید چنین کنند. به نظر ما اذان صبح را باید ملایم تر بگویند بر خلاف اذان ظهر که می توانند صدا را کمی بلندتر کنند.

موضوع: جریان خیار شرط در قسمت

بحث در مورد عقودی است که باید ببینیم خیار شرط در آنها جاری می شود یا نه و به عقد قسمت رسیدیم.

مثلا ورثه مالی را با هم تقسیم کردند، آیا در حین تقسیم می توانند بگویند که تا یک هفته خیار داشته باشیم که اگر به آن راضی نبودیم آن را بر هم بزنیم؟

در جلسه ی گذشته قسمت را اندکی توضیح دادیم و گفتیم که اموال مشاع بالاخره باید روزی تقسیم شود زیرا به صورت اشاعه ماندن غالبا ضرر دارد زیرا کسی نمی تواند مستقلا از آن استفاده کند. البته گاه ممکن است تقسیم برای بعضی از افراد ضرر داشته باشد مثلا زمینی است که پانصد متر است و چهارصد و هشتاد مترش مال کسی و بیست متر آن مال دیگری است. اگر این زمین تقسیم شود بیست متر به کار کسی نمی آید.

در اینجا باید کل زمین را بفروشند و سهم هر کدام را بدهند زیرا اگر تقسیم نکنند، کسی که سهم بیشتری دارد متضرر می شود و اگر تقسیم کنند کسی که سهم کمتری دارد ضرر می کند و از باب جمع بین حقین و دفع ضررین چاره ای جز فروش آن نیست.

همچنین گفتیم که تقسیم گاه با رد است و گاه بدون رد.

علامه در تذکره می فرماید: و أمّا القسمة فإنّ خيار الشرط يدخلها سواء اشتملت على ردٍّ أو لا ؛ لعموم قوله: المؤمنون عند شروطهم.

وقال الشافعي : إن كان فيها ردّ ، فهي بيع (زیرا مشاع را به مفروز می فروشد و در تقسیم یک نوع بیعی همواره وجود دارد) يدخلها الخياران (خیار شرط و مجلس و اهل سنت بیشتر همین دو نوع خیار را عنوان می کنند). وإن لم يكن فيها ردّ (در این صورت دیگر بیع نیست و خیار هم در آن راه ندارد زیرا این دو خیار مختص به بیع است) فإن كان القاسمُ الحاكمَ (که حکام برای خود تقسیم کننده ای داشتند)، فلا خيار (زیرا چیزی که حاکم شرع در آن ورود پیدا می کند باید نزاع در آن تمام شود و از این رو اگر خیاری در کار باشد نزاع ادامه می یابد)؛ لأنّها قسمة إجبار. وإن كان (قاسم) الشريكين فإن قلنا : أنّها إفراز وتمييز، (و دیگر بیع نیست اما ما افراز را بیع می دانیم) فلا خيار. وإن قلنا : بيع ، ثبت فيها الخياران[3]

مرحوم شیخ انصاری این مسأله را مطرح کرده است و قائل است که اگر تقسیم به صورت انشاء لفظی باشد خیار شرط در آن جاری می شود ولی اگر تقسیم عملی باشد در اجرای خیار این اشکال وجود دارد که کار عملی با خیار شرط که لفظی است نمی تواند هماهنگ باشد. (نظیر همان اشکالی که در جریان خیار شرط در معاطات مطرح کرده بود.)

ما ان شاء الله در جلسه ی آینده نظر خود را بیان می کنیم.


پی نوشت:
     
    
تاریخ انتشار: « 1396/11/03 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 2499