حکم وکیل شدن یک نفربرای اجرای عقد از هر دو طرف
آیا براى خواندن عقد، یک نفر میتواند از طرف زوجین وکیل شود؟
انجام این کار اشکالی ندارد ولی احتياط مستحب آن است كه يك نفر از سوى دو همسر صيغه عقد را نخواند، يعنى دو طرف عقد دو نفر باشند.
انجام این کار اشکالی ندارد ولی احتياط مستحب آن است كه يك نفر از سوى دو همسر صيغه عقد را نخواند، يعنى دو طرف عقد دو نفر باشند.
براى خواندن صيغه عقد موقّت كافى است بعدازآنکه مدّت و مهر معيّن شد، زن بگويد: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِي فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (من خودم را به همسرى تو در مدّت معيّن با مهر معيّن درآوردم) مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ» (قبول كردم) يا اينكه وكيل زن بگويد: «مَتَّعْتُ مُوَكِّلَتِي مُوَكِّلَكَ فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (موكّله خودم را به ازدواج موكّل تو در مدّت معيّن با مهر معيّن درآوردم) وكيل مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَكِّلِي هَكَذا» (قبول كردم براى موكّل خودم همینطور).
براى خواندن صيغه عقد دائم كافى است كه زن بگويد: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِي عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (يعنى خود را به همسرى تو درآوردم به مهرى كه معيّن شده) و مرد هم بعدازآن بگويد: «قَبِلْتُ التَّزْويجَ» (يعنى قبول كردم اين ازدواج را) و اگر ديگرى را براى اين كار وكيل كنند كافى است كه وكيل زن بگويد: «زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتي مُوَكِّلَكَ عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (موكّله خودم را به همسرى موّكل تو با مهر معلوم درآوردم) وكيل مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَكِّلي هَكَذا» (من نيز همينگونه از طرف موكّل خودم قبول كردم).
در صورت نبودن بیّنه شرعیِ یا قرائن قطعیّه، قول منکر نکاح مقدّم است.
هرگاه زن، كسى را وكيل كند كه او را مثلاً براى ده روز يا دو ماه به عقد مردى درآورد و ابتداى آن را معيّن نكند بايد آغاز آن را از روز و ساعتى كه عقد میکند قرار دهد.
هرگاه زن و مردى به كسى وكالت دادهاند صيغه عقد آنها را بخواند تا يقين نكنند كه وكيل صيغه را خوانده بر يكديگر حلال نمیشوند، ولى اگر وكيل مورد اعتماد باشد و بگويد خواندهام كافى است.
وكالت مرد از طرف زن، يا زن از طرف مرد، براى خواندن صيغه مانعى ندارد.
در عقد ازدواج خواه دائم باشد يا موقّت، خواندن صيغه لازم است و رضايت طرفين بهتنهایی كافى نيست و صيغه عقد را طرفين يا وكيل آنها میتوانند بخوانند.
ازدواج موقّت به عقدی گفته میشود كه بین زن و مرد نامحرم براى مدّت معيّنى خوانده میشود، خواه اين مدّت كوتاه باشد يا طولانى (البته نباید به مقداری باشد که تمام مدت عمر مرد و زن را شامل شود) و آن را «متعه» و «صيغه» نيز مینامند.
عقد دائم به عقدی گفته میشود که مرد زن را برای همیشه به عقد خود درآورده و زنى را كه به اين عقد درمیآید «دائمه» گويند.
چیزى به نام صیغه برادرى و خواهرى نداریم، صیغه محرمیت یا بهوسیله ازدواج دائم و یا ازدواج موقّت حاصل میشود (البتّه با شرایطش، خصوصاً اذن پدر دختر) و غیر آن ممنوع است.
بهواسطهی خواندن خطبهی عقد ازدواج (آنهم با شرایط آن) زن و مرد به هم حلال میشوند و آن بر دو قسم است: ازدواج دائم و موقت.
سنّ نُه و پانزدهسالگی سنّ تکلیف است و الزاماً سنّ ازدواج نیست، توضیح اینکه: ازدواج در صورتى جایز است که دختر یا پسر رشد جسمانى کافى براى ازدواج داشته باشد، البته درصورتیکه کارشناسان بهطور خاص یا بهطور عام تأیید کنند که فلان دختر یا پسر یا عموم دختران در محیط ما، در فلان سن، رشد جسمانى کافى براى ازدواج ندارند، ازدواج در چنین سنّى حرام است، به تعبیر دیگر، بلوغ بهحسب ادلّه شرع، چهار مرحله دارد:الف) بلوغ به معناى سنّ تکلیف و رعایت واجب و حرام و انجام نماز و مانند آن.ب) بلوغ به معناى آمادگى براى روزه، بهطوریکه مایه ضرر و زیان و بیمارى پسران و دختران نشود.ج) بلوغ براى ازدواج، بهطوریکه دختران ازنظر جسمى آمادگى کافى داشته باشند و خطر إفضاء و نقایص دیگرى در کار نباشد.د) بلوغ و رشد براى مسائل اقتصادى و مالى، بهطوریکه در معاملات مغبون نشوند. ازآنچه در بالا گفته شد، جواب سؤال روشن شد.
ازدواج از مستحبات است و اگر كسى بترسد كه با ترك ازدواج در حرام بيفتد ازدواج بر مواجب است و کسانی که توانایی ندارند: نخست به نامزدى مشروع (خواندن عقد ازدواج بهصورت شرعى و قانونى، بدون مراسم عروسى) اقدام كنند كه نياز به تشريفات و تجمّلات و هزینههای سنگين ندارد سپس با فراهم شدن امكانات در اولین فرصت مراسم ازدواج و عروسی را بهطور ساده و آبرومند برگزار كنند.