هبه بودن آنچه که زن بذل می کند
آیا بذلى که در طلاق خلع از سوى زوجه انجام مىشود، نوعى هبه است؟ یا اینکه از لحاظ فقهى عنوان دیگرى دارد؟
بذل زوجه نوعى هبه معوّضه است، ولى احکام مخصوص به خود را دارد.
بذل زوجه نوعى هبه معوّضه است، ولى احکام مخصوص به خود را دارد.
بر عهده کسی که مال را بهعنوان رهن میدهد است مگر اینکه منافع آن را به گیرنده مال رهن واگذار کند.
ديوانه و بچه نابالغ نمىتوانند مال خود را عاريه دهند امّا اگر ولى اجازه دهد و اين كار به نفع آنها باشد مانعى ندارد.
بنا بر احتياط واجب سادات نمىتوانند بيش از مخارج يك سال خود را از خمسبگیرند.
درصورتیکه قبل از تعلّق زکات، به پسرانش واگذار کند و سهم هر یک از آنان به حدنصاب برسد، زکات دارد ولی در غیر این صورت زکات واجب نیست؛ ضمناً اگر بعد از شروع رسیدن خرما واگذار کند باید زکات آن را بپردازند.
هرگاه عاريه دهنده بميرد بايد چيزى را كه عاريه شده به ورثه او بدهند و اگر عاريه دهنده ديوانه شود بايد آن را به ولی او داد.
اشکال ندارد و فرار از خمس محسوب نمی شود.
در این موارد اگر مورددعوا باشد معیار علم قاضی است.
هر یک از دو شریک میتواند سهم خود را به دیگرى اجاره دهد و شریک دیگر حقّ ممانعت ندارد، وگرنه ضامن است مگر اینکه سبب ضرر و زیانى برطرف مقابل شود.
درصورتیکه راه دیگری برای رسیدن به این مقصود نباشد و آن وسیله از ضروریات زندگی بدهکار نباشد مانعی ندارد.
حکم مجهول المالک را ندارد، بلکه مال عنوان دولت است نه ملک اشخاص.
جراحات وارده بر سر و صورت را شجاج گویند.
کسى که نمیتواند ایستاده نماز بخواند باید بنشیند، ولى اگر بتواند بایستد و به عصا یا دیوار و مانند آن تکیه کند، یا پاهایش را از هم دور بگذارد باید ایستاده نماز بخواند، مگر اینکه فوقالعاده براى او زحمت داشته باشد، همچنین مادام که میتواند نشسته نماز بخواند هرچند به چیزى تکیه کند باید خوابیده نماز نخواند و هرگاه نتواند باید به پهلوى راست بخوابد، بهطوریکه جلو بدن او روبهقبله باشد و اگر نتواند به پهلوى چپ و اگر آنهم ممکن نیست به پشت بخوابد بهطوریکه کف پاهاى او روبهقبله باشد.
اگر جاهل قاصر بوده نمازهای سابقش صحیح است.
بعد از اتمام نماز جمعه اشکالی ندارد.