خریدوفروش اجناس شانسی
خریدوفروش لپلپ و از این نمونه که شانسی است چه حکمی دارد؟
چنانچه پول، در مقابل مقدار معلوم باشد اشکالی ندارد.
چنانچه پول، در مقابل مقدار معلوم باشد اشکالی ندارد.
درصورتیکه مشتری راضی نباشد این کار جایز نیست مگر اینکه قولا یا عملاً بگوید جعبه نیز به قیمت آن جنس فروخته میشود.
هرگاه مشترى به پارچهفروش بگويد: پارچهای مىخواهم كه رنگ آن ثابت باشد و او پارچهای بدهد كه رنگ آن ثابت نيست، مشترى مىتواند معامله را فسخ كند.
هرگاه قصّاب گوشت ماده را به اسم گوشت نر بفروشد چنانچه آن گوشت را معيّن كرده و گفته است اين گوشت نر را مىفروشم مشترى مىتواند معامله را فسخ كند و اگر معيّن نكرده مشترى حق دارد آن را برگرداند و گوشت نر بگيرد.
خریدوفروش خوشه گندم و جو بعدازآنكه دانه آن بستهشده است اشكال ندارد، امّا فروختن آن به گندم و جو مشكل است، همچنين خود زراعت را مىتوان قبل از ظاهر شدن خوشهها خريدارى كرد، خواه شرط كند باقى بماند تا برسد، يا فقط از علف آن استفاده كند.
خریدوفروش محصولاتی مانند خيار و بادنجان و انواع سبزیها و مانند آنکه سالى چند مرتبه چيده میشود درصورتیکه ظاهر و نمايان شده باشد اشكال ندارد، ولى بايد معيّن كنند كه مشترى در سال چند دفعه آن را میچیند.
اگر بخواهند ميوهاى را كه بر درخت است پيش از آنكه گلش بريزد بفروشند احتياط واجب آن است كه چيزى از حاصل زمين مانند سبزیهای موجود را با آن بفروشند.
خریدوفروش محصولاتی مانند خرمايى كه زرد يا سرخشده، يا میوهای كه گل آن ريخته و دانه آن بسته، بهطوریکه معمولاً از آفت گذشته باشد صحيح است و همچنين فروختن غوره بر درخت اشكال ندارد، البتّه مقدار آنها بايد بهوسیله تخمين كارشناس معلوم شود.
هرگاه جنسى را در شهرى با وزن يا پيمانه معامله مىكنند و در شهر ديگر با شماره يا مشاهده، بايد در هرکدام طبق عرف آن محل رفتار نمايند.
جنسى را كه با ديدن معامله مىكنند، مانند خانه و اتومبيل و بسيارى از انواع فرشها، معامله آن بدون مشاهده صحيح نيست.
اگر هنگام بیع قطعی مغبون نبوده خریدار نمیتواند معامله را فسخ کند.
هرگاه جنس تقلّبى مانند روغنى را كه با چیزی غیر از روغن مخلوط كرده بفروشد، چنانچه آن را معيّن كرده، مثلاً بگويد اين روغن را مىفروشم مشترى هر زمان متوجّه شد مىتواند معامله را فسخ كند، ولى اگر آن را معيّن نكند، بلكه بگويد فلان مقدار روغن را مىفروشم امّا هنگام تحويل دادن جنس تقلّبى تحويل دهد، مشترى مىتواند آن را پس بدهد و جنس سالم بگيرد.
فروختن اجناس تقلّبى كه خريدار از وضع آن خبر ندارد موجب بطلان معامله میگردد مانند فروختن شير مخلوط با آب يا روغنى كه آن را با پيه يا چيز ديگرى مخلوط کردهاند که به اين عمل «غش» میگویند و يكى از گناهان كبيره است؛ از پيغمبر اكرم صلیالله عليه و آله نقلشده است كه فرمود: «كسى كه در معامله با مسلمانان غِش كند، يا به آنها ضرر برساند، يا تقلّب و حيله نمايد از ما نيست و هر كس با برادر مسلمانش غِش كند خداوند بركت را از روزى او مىبرد و راه معاش او را مىبندد و او را به خودش وامىگذارد.
اصل آن است که بعد از اتمام معامله، مبیع منتقل به ملک مشترى میشود، و اگر بایع در حفظ آن کوتاهى نکرده باشد، بهعنوان امانتدار، مسئول تلف آن نیست، و تلف از ملک مالک (یعنى مشترى) واقع خواهد شد. ولى شارع مقدّس در اینجا اصل را شکسته، و بایع را ضامن شمرده است.
اگر مشمول یکى از خیارات مانند غبن، خیار عیب و یا غیر آن بوده باشد میتواند، در غیر این صورت حقّ فسخ ندارد.