حکم جبیره نداشتن دست مصنوعی
آیا دست مصنوعى در حکم جبیره است، و در هنگام وضو باید دست مرطوب بر آن کشید؟
دست مصنوعى حکم جبیره ندارد.
دست مصنوعى حکم جبیره ندارد.
1-زمین موقوفه را نمی توان فروخت اما اگر شرعاً و عرفا حقی بر این زمین داشته آن حق قابل خریدوفروش است.2-به این حق خمس تعلق می گیرد.3-می توان حداکثر یک پنجم از خمس و خیرات را به افراد ضعیف از ورثه داد.4-وارثانی که فقیر نیستند نمی توانند چیزی از آن ببرند.
در فرض سؤال، خروج منی شرط نمی باشد و چنانچه به مقدار ختنه گاه و بیشتر دخول شود مرتکب امر حرام شده اند.
در طلاق خلع شرط است که زوج ما بذل را در برابر اجراى طلاق بپذیرد.
هرگاه بهطور غیرمعمول سجده كند مثلاً بخوابد و هفت عضو بدن را بر زمين بچسباند سجدهاش باطل است.
افراط در هيچ کاري خوب نيست؛ ولي چنانچه انسان اعمال خير بيشتري بهجا آورد و لطمهای به زندگي او نزد، افراط محسوب نمیشود.
بسيارى از فقها معاملات زير را مكروه شمرده اند و بهتر است از آنها اجتناب شود: صرّافى و هر كارى كه ممكن است انسان را به رباخوارى يا ساير اعمال حرام بكشاند. كفن فروشى هرگاه به صورت شغل و حرفه درآيد. معامله با افراد پست و كسانى كه اموالشان مشكوك است، هر چند ظاهراً اموالشان حلال باشد.4- معامله بين اذان صبح و اوّل آفتاب.5.هرگاه كسى اقدام به خريدن چيزى كرده و هنوز معامله او تمام نشده ديگرى داخل معامله او شود.
اگر یقین به این امر دارد نمازهایی که با این نوع وضو خوانده تدریجاً قضا کند و اگر یقین ندارد چیزی بر عهده او نیست.
می توانند همه را در یک قبر دفن کنند و در صورتی که جدا دفن کردن ضرورت دارد و به هیچ وجه امکان تشخیص نیست می توانند قرعه بزنند.
باوجود خواهرزاده به عموزادهها ارثى نمیرسد و اگر وارث دیگرى نیست، باید تمام مال را به همان خواهرزاده داد.
در صورتی که خانه را واگذار کرده ولی منافع آن را تا زمان فوت نگه داشته و برای بعد از فوت نیز شرطی قائل شده مانعی ندارد.
اين كودك فقط با آن زن محرم است، ولى ارث بردن او از آن زن ثابت نيست.
خروج معتكف از مسجد در موارد زير جايز است:الف) براى اداى شهادت در دادگاه.ب) براى شركت در نماز جمعه، ولى براى شركت در نماز جماعت با توجّه به اينكه نيازى به اين كار نمى باشد، جايز نيست; زيرا در مسجد جامع معمولا نماز جماعت برپا مى شود. ج) جهت حضور در تشييع جنازه مؤمنين و عیادت مریض؛ هر چند اين امور بر او واجب نشده باشد. د) در ساير ضروريات عرفيّه، يا شرعيّه واجب(مانند غسل)، چه مربوط به امور دنيايى باشد، يا مربوط به امور آخرت. چه به مصلحت خودش باشد، يا مصلحت ديگرى آن را اقتضا كند. و به فتواي ما به طريق اولي در مورد امتحانات سرنوشت ساز هم مجاز است؛ البته به طوري که صورت اعتکاف بهم نخورد مثلا حدود يکي دو ساعت و بیشتر نباشد. ولى در غير موارد مذكور نبايد از مسجد خارج شود.
حکم فاقد را ندارد و باید به ترتیب هر دو دست را بر آن بزند.