مراجعه به افراد مورد وثوق در انتخاب مرجع اعلم
آیا طلبههایی که سالهای اوّل طلبگى را میگذرانند، میتوانند با استفاده از معیارهاى فکرى خودشان، مجتهد اعلم را انتخاب کنند؟
کافى نیست; بلکه لازم است از افراد سابقهدار حوزه که مورد وثوق هستند، سؤال کنند.
کافى نیست; بلکه لازم است از افراد سابقهدار حوزه که مورد وثوق هستند، سؤال کنند.
تصریح به جواز عمل به رساله، دلیل بر نفى دیگران نیست، بلکه ممکن است دیگران هم در شرایط مساوى و هر دو یا هرچند نفر جایز التّقلید باشند. آرى اگر کسى در اوّل رساله خود بنویسد عمل به این رساله متعیّن است و عمل به غیر آن جایز نیست مفهومش نفى دیگران است درحالیکه هرگز ندیدهایم احدى در مقدمه رساله چنین چیزى بنویسد.
هرگاه شك در اعلم بودن چند مجتهد و عدم ترجيح یکی از آنها داشته باشد از هركدام بخواهد میتواند تقليد كند.
هر کس در تقلیدش آزاد است; باید تحقیق کند و مطابق آن تقلید نماید. لذا زن در انجام دستورات دينى خود كاملاً آزاد است و مجبور نيست از شوهر تبعیت كند.
تقلید از مجتهدی که در بعضی از ابواب اجتهاد دارد خالى از اشکال نیست.
درشت شدن صدا و روییدن موى درشت در صورت و پشت لب و مانند آن، دلیل بر بلوغ پسران نیست، مگر اینکه از این راه یقین به بالغ شدن حاصل شود.
دخترى که شک دارد که به سنّ بلوغ رسیده یا نه واجب نیست تحقیق کند، ولى اگر امکان تحقیق دارد، تحقیق کند.
رشد فکرى و جسمى دختران سریعتر از رشد پسران صورت میگیرد به همین سبب سنّ بلوغِ دختران پایینتر از پسران است.
رشد جسمانى، مانند افزایش طول قد، بزرگ شدن پستانها، باسنها و مانند آن، علامت بلوغ (دختران) محسوب نمیشود.
هرگاه دختران و پسران نابالغ هوشیارى کافى براى درک خوبى و بدى بعضى از کارها داشته باشند (مثلاً قُبح و زشتى قتل نفس، یا لزوم آگاه ساختن کسى که نابیناست و بر لب پرتگاه است را درک کنند) موظّف هستند که به حکم عقلشان عمل کنند.
درصورتیکه بهاندازه کافى شعور و تمییز داشته باشند که بتوانند عبادات را انجام دهند، مکلّف به تکالیف شرعیّه هستند.
درصورتیکه بهاندازه کافى شعور و تمییز داشته باشند که بتوانند عبادات را انجام دهند، مکلّف به تکالیف شرعیّه هستند.
در بلوغ سنّ خاصی معتبر است و باید از طرق معتبر اثبات شود. البتّه بلوغ علائم دیگرى نیز دارد.
بلوغ چهار مرحله دارد:مرحله اوّل: بلوغ در عبادات و رعايت واجبات و محرمات است؛ که حدّ آن اتمام سن 15 سال قمري در پسرها و نه سال قمري در دخترها و ديگر علائمي که در رساله توضيح المسائل (مسئله 1909) آوردهایم.مرحله دوم: بلوغ در نکاح است، يعني بايد رشد جسماني مناسب براي ازدواج و عمل زناشويي داشته باشد و اگر وضع او طوری است که آسیب به او میرسد، نکاح جايز نيست. البته خواندن صيغه بدون آثار ديگر ازدواج اشکال ندارد مرحله سوم: بلوغ اقتصادي است به اين معني که بتواند اموالش را سرپرستي کند و او را فريب ندهند. البته بلوغ اقتصادي داراي مراحلي است و به هراندازه که رشد اقتصادي پيدا کند، میتواند در اموالش تصرّف کند فرق است بين خريد نیازهای روزمره و معامله ملک و زمين و خانه و امثال آنمرحله چهارم: رشد براي مسائل حدود و قصاص و امثال آن است. البته در ديات نه علم شرط است نه عمد، بنابراين قتل خطا و شبه عمد دیه دارد. ولي در حدود و قصاص و امثال آن، چنانچه درکي از اين مسائل ندارد، نمیتوانیم آنها را بر او جاري کنيم.نتیجه اینکه در هر مورد رشد براي کاري نباشد، نمیتوان مسئوليت آن کار را تحميل کرد؛ و در صورت شک نيز اصل عدم جواز است.