حکم مراجعه به ساحر برای حل مشکلات
شخصى که زندگى عادى خود را میگذرانده، ناگهان دچار مشکلات عدیده میگردد؛ به یکباره افسردگى، ناراحتیهای عصبى، کمخوابی و بیحوصلگی، نظم زندگیاش را از هم میپاشد. با مراجعه به چند پزشک متخصّص اعصاب و روان، نهتنها هیچ گرهى از کار او گشوده نمیشود، بلکه روزبهروز حالش بدتر میشود تا بالاخره از مراجعه به پزشک ناامید و به یک ساحر معروف مراجعه میکند. وى پس از سعى و تلاش زیاد، میگوید: «کسى تو را سحر کرده، شاید بهزودی عمرت به سر آید!» ساحر معروف، با همدستی یک ساحر دیگر، چند عدد تعویذ و دعا را کشف میکند که اسم آن شخص روى آن نوشتهشده و همراه با اشیاى عجیب همچون فولاد، سوزن، استخوان و مانند آن، در یکجا قاب شده بود. ساحر با اینکه با آن شخص آشنا نیست، اسم کسى که این کارها را کرده به او میگوید، او هم بهیقین رسیده که عامل این سرگردانى و بدبختى همان شخص است. حال با توجّه به اینکه تمام زندگى وى ازهمپاشیده (البتّه بعد از پیدا شدن و پاره شدن کاغذهاى مذکور حالش بهتر شده است) و اگر کمک ساحران نبود تا چند روز دیگر رشته زندگیاش ازهمپاشیده میشد. با توجه به این مطلب، عامل این بدبختیها و رنجهای وى چه تاوانى باید بپردازد؟
قول ساحران اعتبارى ندارد، به آن اعتنا نکنید. دستورى به شما میدهم، اگر عمل کنید حال شما انشاء الله خوب خواهد شد: نمازها، مخصوصاً نماز صبح را اوّل وقت بخوانید و بعد از نماز صبح دست راست را روى سینه بگذارید و هفتاد مرتبه «یا فتّاح» بگویید. سپس 110 مرتبه صلوات بفرستید. در هر شبانهروز پنج مرتبه آیت الکرسى بخوانید و به خود بدمید؛ و هر وقت گرفتار ناراحتى فکرى شدید، ذکر «لا حول و لا قوّة الا باللّه» را بگوئید. این برنامه را تا چهل روز ادامه دهید، انشاء الله مشکل شما برطرف خواهد شد.
تصرف اموال محجور توسط فرزندان
شخصى که داراى مقداری پول نقد بوده سکته مغزى نموده و در اثر آن در مشاعر و حواسّ او اختلال پیشآمده، بهطوریکه عملاً سفیه شرعى محسوب شده و محجور میگردد; همسر و یکى از فرزندان او تصمیم میگیرند خانهای با همان پول خریدارى کنند تا این فرزندى که در سنّ ازدواج بوده در آن سکونت نماید; قابل توجّه اینکه شخص محجور، ولی خاصی ندارد و همسر و فرزندان او نیز از طرف حاکم شرع یا بهحکم قانون قیّم او نیستند و از طرف دیگر، هیچیک از همسر و دو فرزند مذکور قصد تملّک و خرید خانه براى خود نداشته و قصد قرض گرفتن پول را نیز نداشتهاند، حال در این صورت شرعاً چه کسى مالک آن خانه است؟ و چنانچه فرزندى که در آن خانه سکونت کرده و سند به نام اوست، مخارجى در آن منزل بنماید تکلیف این مخارج چیست؟
چنانچه خانه را با پول پدر گرفتهاند و او در آن زمان محجور بوده، معامله باطل است مگر اینکه قیّم شرعى آن را اجازه دهد که در این صورت خانه تعلّق به پدر دارد و هزینههایی که آن فرزند در آن منزل کرده از کیسه خود او رفته است، ولى اگر چیزهاى قابل انتقالى، مانند کابینت و امثال آن باشد، متعلّق به خود اوست.
دسترسی به آب مناسب جهت وضو بعد از تیمم
شخصى که به علّت بیمارى، براى انجام وضو و غسل، نمى تواند از آب سرد استفاده کند و آب گرم نیز در دسترس ندارد، چنانچه تیمّم نماید و نماز بخواند تکلیف او بعد از یافتن آب گرم، قبل از وقت نماز و بعد از آن چیست؟
اگر داخل وقت باشد احتیاطاً اعاده کند و اگر وقت گذشته است قضا لازم نیست.
قبله در قطب
شخصى که به طریقى یا براى سفر یا به عنوان کارى که ایجاب کرده است به قطب سفر کرده و مدّت مدیدى را قصد اقامت کرده (قابل توجّه این که در قطب شش ماه روز و شش ماه شب مى باشد) با توجّه به این مطلب نماز و روزه و قبله این شخص چگونه مى باشد؟ حال اگر شخصى قصد سفر کره ماه را داشته باشد نماز و روزه و قبله او در طول راه (و داخل سفینه) و در روى کره ماه چگونه مى باشد؟
باید مطابق مناطق معتدله عمل کند شرح این مطلب را در کتاب نماز و روزه در قطبین نوشته ایم امّا قبله در مناطق قطبى مشکل ندارد، به سمتى مى ایستد که نزدیکترین فاصله را با مکه داشته باشد و از این جا حکم نماز و روزه در سفرهاى فضایى روشن مى شود و قبله مسافران فضا آن سمت است که زمین و امتداد آن در آسمان قرار دارد. 
قبله در قطب
شخصى که به طریقى یا براى سفر یا بهعنوان کارى که ایجاب کرده است به قطب سفرکرده و مدّت مدیدى را قصد اقامت کرده (قابل توجّه اینکه در قطب شش ماه روز و شش ماه شب است) با توجّه به این مطلب نماز و روزه و قبله این شخص چگونه است؟ حال اگر شخصى قصد سفر کره ماه را داشته باشد نماز و روزه و قبله او در طول راه (و داخل سفینه) و در روى کره ماه چگونه است
باید مطابق مناطق معتدله عمل کند شرح این مطلب را در کتاب نماز و روزه در قطبین نوشتهایم امّا قبله در مناطق قطبى مشکل ندارد، به سمتى میایستد که نزدیکترین فاصله را با مکه داشته باشد و از اینجا حکم نماز و روزه در سفرهاى فضایى روشن میشود و قبله مسافران فضا آن سمت است که زمین و امتداد آن در آسمان قرار دارد.
حکم مطالبه مهریه از پدرشوهر در صورت فوت شوهر
شخصى که با پدرش زندگى میکرده، از دنیا رفته و هیچگونه مالى از خود نداشته است، آیا مهریّه زوجه چنین فردى به عهده پدرش است؟
مهریّه زن بر عهده شوهر است، نه پدر مگر اینکه پدرشوهر آن را تضمین کرده باشد، یا مزد کارهاى فرزندش را نداده باشد و آن مزد بهاندازه مهریه یا بیشتر از آن است.
وصول پول از صاحب چک مسروقه بابت معامله انجامشده
شخصى چکبانکی که به نام حامل است به کاسبى میدهد، کاسب هم به اعتبار کلمه حامل، که شامل همه افراد است، به مبلغ چک، جنس میدهد و بعد که براى وصول وجه به بانک مراجعه میکند معلوم میشود که چک مزبور مسروقه است، آیا صاحب جنس میتواند از صاحب اصلى چک وجه را بگیرد؟
اگر چک مسروقه بوده، باید آن را به صاحبش برگرداند، و پول خود را از مشترى مطالبه کند.
قضای نمازهای در حال کما
شخصى چندين ماه است كه در حال كما است، اگر از كما خارج شود قضاى نمازها و روزههای زمان كما بر او واجب است؟ و اگر به همان شكل فوت كند، پسر بزرگترش بايد آنها را قضا كند؟
نمازها و روزههای مذكور قضا ندارد؛ و بر پسرش نيز نسبت به آن زمان چيزى نيست.
رها کردن شوطی که صحیح انجامنشده و از سر گرفتن آن شوط
شخصى چند متر از يك شوط طواف را خراب كرده و چون محل دقيق آن را نمىدانسته آن را رها نموده و يك شوط ديگر از حجرالأسود شروع و به انجام ختم كرده است. اگر نيّت او اين باشد كه آنچه خرابشده به نحو صحيح انجام شود و زيادى قبلى و بعدى بهعنوان مقدمه علميّه باشد، طوافش چه حكمى دارد؟
طوافش صحيح است، مگر اینکه بعد از خراب شدن آن شوط، آن قسمت طواف را ادامه داده باشد كه در اين صورت طواف اشكال دارد.
وظیفه شخص در صورت شک در تعداد روزهای بطلان عمدی روزه
شخصى چند روز از ماه رمضان را عمداً افطار کرده است امّا تعداد دقیق آن را نمیداند وظیفه او چیست؟
به مقدارى که یقین دارد، روزههایى را که خورده باید هم قضا کند و هم براى هرروز کفّاره بدهد و چنانچه بار او سنگین شود و هیچیک از اين سه كار ممكن نشود هرچند «مُد» كه مىتواند به فقرا اطعام كند و اگر نتواند بايد 18 روز روزه بگيرد و اگر نتواند هرچند روز كه مىتواند بهجا آورد و اگر نتواند استغفار كند و همين اندازه كه در قلب بگويد: «استغفرالله» كافى است و واجب نيست بعداً كه قدرت پيدا كرد كفّاره را بدهد.
عدم جواز فروش موقوفه به خاطر ناتوانی واقف
شخصى چند اصله نخل وقف حضرت سید الشّهداء(علیه السلام) نموده و سالیان طولانى است که خرماى آن صرف عزادارى مى شود، امّا هم اکنون واقف پیر شده و توانایى سرپرستى نخل ها را ندارد و امکان دارد که نخل ها بر اثر بى سرپرستى از بین برود، آیا واقف مى تواند نخل ها را بفروشد و پول آن را خرج ساخت بناى حسینیّه نماید؟
لازم است آنها را به شخص امینى واگذار کند تا آنها را سرپرستى نماید، حتّى مى تواند از درآمد آن اجرتى براى او قرار بدهد; ولى فروش آن نخل ها جایز نیست.
اکتفا به گرفتن ناخن برای تقصیر حج
شخصى پس از قربانى قدرى از ناخن خود را گرفته و از احرام خارجشده و اعمال مکه را انجام داده است. سپس متوجه مىشود كه براى تقصير، گرفتن ناخن بهتنهایی كافى نبوده و بايد مقدارى از موى سرخود را نيز كوتاه مىكرده، وظيفه او چيست؟ آيا اعمال مکه او صحيح است؟
چنانچه در مکه متوجّه اين مطلب شود، تقصير را بهطور كامل انجام مىدهد و اگر بعد از خروج از مکه متوجّه اين مطلب شد و امكان بازگشت ندارد، همانجا تقصير مىكند و حجش صحيح است و اگر بتواند موى خود را به منى مىفرستد تا در انجام دفن كنند.
محرمیت ابدی مادرزن و عروس
شخصى پس از فوت همسرش دوباره ازدواجکرده و مادرزن اوّل او نیز دوباره ازدواجکرده است، آیا هنوز با مادرزن اوّل محرم است؟ در صورت طلاق چطور؟ اگر پسر کسى بمیرد و عروس او شوهر دیگرى کند یا عروسش طلاق بگیرد و با دیگرى ازدواج کند، آیا بازهم به پدرشوهر اوّل محرم است؟
مادرزن و مادر او درهرحال محرم است و عروس هم درهرحال به پدرشوهر و پدربزرگ شوهر محرم است.
بازگشتن به تقلید از مرجع تقلید فوتشده بعد از عدول به زنده
شخصى پس از فوت مرجع تقلیدش از مجتهدى تقلید نموده، ولى قبل از عمل به فتواى آن مجتهد مجدداً از مرجع قبلى که فوت نموده تقلید کرده است، آیا عدول با توصیف فوقالذکر جایز میباشد؟ با در نظر گرفتن اینکه در بعضى از مسائل ازجمله در مسائل تقلید، مقلّد همین مجتهد زنده میباشد.
چنانچه مجتهد زنده اعلم بوده، عدولش صحیح و بازگشت از آن جایز نیست و اگر میّت اعلم بوده، میتواند در مسائلی که عمل کرده باقی بماند و تقلیدش از مجتهد زنده در موارد علم اجمالى یا تفصیلى به اختلاف جایز نبوده است.

