اجاره دادن مال گرو گذاشتهشده به خود گرو گذار
شخصى به خاطر رفع احتیاج خانه یا مغازهاش را در مقابل مقدارى پول گرو میگذارد. سپس با توافق همدیگر، گرو دهنده عین گرو گذاشتهشده را از صاحب پول کرایه میکند و درنتیجه خانه یا مغازه در تصرّف مالک میماند و ماهانه کرایهاش را به مرتهن میدهد. آیا این معامله صحیح است؟
شخص رهن گیرنده مالک منافع عین گرو گذاشتهشده نیست و نمیتواند آن را اجاره بدهد.
نزدیکی با حیوان و عدم تشخیص حیوان وطی شده
شخصى به خاطر جاهل بودن به مسأله چند سال قبل با حیوانى وطى مى کند و الآن متوّجه مسأله شده است و احتمال مى دهد که صاحب گوسفند، آن را فروخته و یا این که آن گوسفند احتمالا تلف شده باشد؛ در فرض سوال تکلیف چیست؟
هرگاه یقین دارد که آن گوسفند از بین رفته است و یا به کسى فروخته شده که از دسترس بیرون است در حال حاضر تکلیفى ندارد و باید جدّاً از کار خود توبه کند و اگر احتمال مى دهد هنوز آن گوسفند در میان آن گلّه وجود دارد باید قرعه کشى کند ، به این ترتیب که گوسفندان را به دو قسمت مى کند و قرعه اى بر آنها مى زند و باز آن قسمت را به دو قسمت مى کند و مجدّداً قرعه مى زند تا سرانجام یک گوسفند باقى بماند و آن را ذبح مى کند و گوشت آن را مى سوزاند و اگر مال او نیست آن را خریدارى مى کند، مگر این که این کار مشکلات و محذورات مهمّى داشته باشد.
حکم کسی که از گودال رجم فرار کرده
شخصى به خاطر ارتکاب عمل شنیع زنا با دختر کوچکى، محکوم به رجم شده، و مستند حکم قاضى اقرار خود شخص بوده که در مراحل مختلف دادرسى حاصل شده، و موجب علم قاضى شده است. مجرم به هنگام اجراى حکم، از گودال فرار مى کند. با توجّه به این که مستندِ حکم هم اقرار خود شخص و هم علم قاضى (احتمالا ناشى از اقرار محکوم) بوده، آیا شخص محکوم دوباره به گودال برگردانده مى شود، یا حکم اجرا شده تلقّى مى شود؟
اگر مستند تنها اقرار باشد، محکوم را باز نمى گردانند، و اگر مستند علم قاضى باشد (از هر طریقى حاصل شود) بازگرداندن بعید نیست، ولى چون مساله از مصادیق تدرء الحدود بالشبهات است، احتیاط واجب ترک آن است.
ساقط شدن حج از کسی که قبلاً مقلد مرجعی بوده که رجوع بهکفایت را شرط نمیدانسته
شخصى به حج مشرّف شده و چون مرجع تقليد او در آن زمان رجوع بهکفایت را شرط استطاعت نمىدانسته، با اینکه رجوع بهکفایت نداشته قصد حج واجب نموده و آن را بجا آورده است. فعلاً همه شرايط استطاعت حتّى رجوع بهکفایت را دارد و از جنابعالى تقليد مىكند، آيا لازم است دوباره حج بجا آورد؟
اعاده لازم نيست.
راهحل خروج از ربا با قرارداد شرکت
شخصى به اینجانب مقدارى پول داده است تا با پولى که خود داشتم ماشینى خریده و ماهیانه مبلغ معیّنى بهعنوان سود پول به او بدهم آیا این کار جایز است؟ و در صورت عدم جواز راه شرعى آن چیست؟
براى اینکه معامله صورت شرعى داشته باشد باید به این نحو عمل شود که معادل مبلغ مزبور از ماشین به صاحب پول واگذار شود سپس سهم او را از ماشین به مبلغ معیّنى اجاره کنید و براى طرفین حقّ فسخ معامله در رأس مدّت قرار داده شود و چنانچه معامله مزبور به همین نحو انجام شود صحیح است.
شراکت در خرید خودرو
شخصى به اینجانب مقدارى پول داده است تا با پولى که خود داشتم ماشینى خریده و ماهیانه مبلغ معیّنى بهعنوان سود پول به او بدهم آیا این کار جایز است؟ و در صورت عدم جواز راه شرعى آن چیست؟
براى اینکه معامله صورت شرعى داشته باشد باید به این نحو عمل شود که معادل مبلغ مزبور از ماشین به صاحب پول واگذار شود سپس سهم او را از ماشین به مبلغ معیّنى اجاره کنید و براى طرفین حقّ فسخ معامله در رأس مدّت قرار داده شود و چنانچه معامله مزبور به همین نحو انجام شود صحیح است.
شراکت در خرید خودرو و اجاره کردن سهم شریک
شخصى به اینجانب مقدارى پول داده است تا با پولى كه خود داشتم ماشينى خريده و ماهيانه مبلغ معيّنى بهعنوان سود پول به او بدهم آيا اين كار جايز است؟ و در صورت عدم جواز راه شرعى آن چيست؟
براى اینکه معامله صورت شرعى داشته باشد بايد به اين نحو عمل شود كه معادل مبلغ مزبور از ماشين به صاحب پول واگذار شود سپس سهم او را از ماشين به مبلغ معيّنى اجاره كنيد و براى طرفين حقّ فسخ معامله در رأس مدّت قرار داده شود و چنانچه معامله مزبور به همين نحو انجام شود صحيح است.
تصور یک شوط محسوب شدن مجموع رفتوبرگشت اما ختم سعی به هفت دور
شخصى به اعتقاد اینکه رفتن از صفا به مروه و بازگشت به صفا مجموعاً يك دور حساب مىشود، سعى خود را شروع كرده، ولى در دور سوّم متوجّه خطايش مىشود و سعى را به هفت دور (طبق آنچه در مناسك آمده) خاتمه مىدهد. سعى او چه حكمى دارد؟
سعى او صحيح است.
دیهی ضربه وارده بر جمجمه که به مغز آسیبزده
شخصى بهوسیله بیل ضربهای بر سر کسى زده که استخوان جمجمه را شکسته و مغز را مورد اصابت قرار داده است، پس از شش ماه طبق نظر پزشکان کمیسیون پزشکى مضروب دچار عوارض سردرد، سرگیجه، فراموشکاری و نقص عضو به میزان ده درصد شده است لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:الف: دیهی آن به چه صورت است؟ب: عوارض و نقص عضو دهدرصدی چقدر است؟
دیهی این ضربه ثلث دیه قتل است و نسبت به نقص عضو دیه ندارد، امّا حالت فراموشکاری به مقدارى که حاصلشده است، ارش دارد یعنى آن را بهکل دیه عقل و هوشیارى که دیه کامل است میسنجند و به همان نسبت باید دیه بپردازند.
لزوم محرم شدن سلسل البول در میقات
شخصى بههیچوجه كنترل ادرار ندارد و در حال احرام و اعمال نيز همين حالت را خواهد داشت؛ چنانچه با اين وضع عازم مکه باشد، آيا واجب است در ميقات محرم شود، يا مىتواند بدون احرام به مکه برود؟
در ميقات محرم مىشود و مانند ديگران برنامهها را انجام مىدهد و قبل از نماز و طواف وضو مىگيرد.
احرام از جده به خاطر جهل
شخصى بهقصد رفتن به جحفه جهت بستن احرام عمره تمتّع، از جدّه حركت مىكند. به او مىگويند: «فقط راه مکه باز است و شما نمىتوانيد به جحفه برويد» متحيّر مىشود، از شخص ظاهراً آگاهى سؤال مىكند. ايشان مىگويد: «چون شما نمىتوانيد به ميقات برويد، از جدّه محرم شويد» آن شخص هم از جدّه محرم مىشود. آيا حج او درست است؟
احرام از جدّه كافى نيست، ولى چون شخص مزبور جاهل بوده، عملش صحيح است.
اطلاع نائب از واجب الحج بودن خودش در مکه
شخصى بهعنوان نيابت از ديگرى در مسجد شجره محرم شده و به مکه آمده است. در جلسات آموزشى مناسك حج، متوجّه مىشود كه خودش مستطيع بوده است، اكنون چه وظيفهاى دارد؟
احتیاطاً عمره را تمام كند و طواف نساء را بجا آورد و سپس به ميقات برگردد و براى حج خودش محرم شود. اين در صورتى است كه اجير نشده باشد، وگرنه اجاره او صحيح است و در آن سال مستطيع نيست.
استطاعت داشتن بهغیراز پول قربانی
شخصى بهجز پول قربانى، استطاعت حج را دارد، آيا حج بر او واجب است؟
آرى حج بر او واجب است؛ زيرا بجاى قربانى روزه مىگيرد و چنين كسى عرفا استطاعت براى حج دارد.
تقصیر قبل از سعی صفا و مروه
شخصى بعد از طواف و نماز طواف تقصیر کرده، سپس سعى را بجا آورده و دوباره تقصير نموده است. چه حكمى دارد؟
درصورتیکه حكم مسئله را نمىدانسته، يا فراموش كرده، اشكالى ندارد.

