معاشرت و دوستی با تارک الصلاة
رفتوآمد و دوستى باکسانی که نماز نمیخوانند چه حکمى دارد؟
دوستى با آنها، براى راهنمایى و تشویق به خواندن نماز خیلى خوب است، ولى اگر فایدهای ندارد از آنها جدا شود.
دوستى با آنها، براى راهنمایى و تشویق به خواندن نماز خیلى خوب است، ولى اگر فایدهای ندارد از آنها جدا شود.
نماز رابطه انسان باخداست و مايه صفاى روح و پاكى دل و پيدايش روح تقوا و تربيت انسان و پرهيز از گناهان است و مهمترین عباداتی است كه طبق روايات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات ديگر نيز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال ديگر نيز قبول نخواهد شد. ترك نماز از بزرگترین گناهان كبيره محسوب میشود. کسي که نماز را ترک کند برکت از روزي وزندگیاش میرود، دعايش مستجاب نمیشود، قبرش تنگ و تاريک میگردد و در روز قيامت، حساب سختي در انتظار او خواهد بود.
برای جلوگیری از سستی و کاهلی در نماز، رعایت امور زیر لازم است:1 معرفت خداوند بزرگ که مانع توجه به مسائل کماهمیت دنیوی میگردد.2 شناخت فلسفه و معنی نماز.3 آگاهی از عواقب ترک نماز و سستی در آن.4 انتخاب دوست مناسب و اهل نماز.5 شرکت در نماز جماعت.6 مداومت بر نماز اول وقت.7 دوری از گناه.8 انجام مستحبات.9 تمرین و استمرار با برنامهریزی مناسب. ما هم برای موفقیت شما دعا میکنیم.
برای تحصیل حضور قلب رعایت امور زیر لازم است:1 معرفت خداوند بزرگ که مانع توجه به مسائل کماهمیت دنیوی میگردد.2 تمرکز حواس و عدم توجّه به مسائل و کارهای پراکنده.3 انتخاب محل مناسب.4 دوری از گناه.5 شناخت فلسفه و معنی نماز.6 انجام مستحبات.7 تمرین و استمرار که شرح بیشتر این مورد را در تفسیر نمونه، جلد 14، اوایل سوره مؤمنون نوشتهایم.
نمازش باطل نیست، لکن روح نماز توجّه به خداست، باید کوشش کرد حضور قلب حاصل شود.
اگر در نماز ظاهراً نقصانى نبوده اعاده نکند و با تعقیبات آن را جبران کند.
در این فرض جایز نیست، ولى باید تدریجاً او را توجیه کند تا رضایت به بیدار کردن بدهد.
واجب نیست مگر اینکه آنها عادت به ترک نماز صبح کنند و آن را سبک بشمارند، در این صورت واجب است به نحو مطلوبی آنها را بیدار کنند بنابراین درصورتیکه علم به رضایت او دارد، او را بیدار کند همچنین اگر بیدار نکردن آنها باعث هتک و کمارزش شدن نماز نزد آنها شود باید آنها را بیدار کنند و اگر شبها زودتر بخوابند و غذای سبک و کمتری بخورند راحتتر بیدار میشوند.
روح نماز «حضور قلب» است و سزاوار است ازآنچه مايه پراكندگى حواس میشود بپرهيزد، معانى كلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجّه داشته باشد و باحال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه كسى سخن مىگويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند بسيار كوچك ببيند. در حالات معصومين (ع) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق ياد خدا مىشدند كه از خود بىخبر مىگشتند تا آنجا كه پيكان تيرى در پاى اميرالمؤمنين على (ع) مانده بود، در حال نماز بيرون آوردند و آن حضرت متوجّه نشد.
براى قبولى نماز و كمال و فضيلت آن علاوه بر شرايط واجب بايد امور زير را نيز رعايت كند:قبل از نماز از خطاهاى خود توبه و استغفار نمايد و از گناهانى كه مانع قبول نماز است مانند «حسد» و «تكبّر» و «غيبت» و «خوردن مال حرام» و «آشاميدن مسكرات» و «ندادن خمس و زكات» بلكه هر معصيتى بپرهيزد.همچنين سزاوار است کارهایی كه ارزش نماز و حضور قلب را كم مىكند انجام ندهد، مثلاً در حال خوابآلودگى و خوددارى از بول و در میان سروصداها و در برابر منظرههايى كه جلب توجّه مىكند به نماز نايستد و كارهايى كه ثواب نماز را زياد مىكند انجام دهد، مثلاً لباس پاكيزه بپوشد، موهاى خود را شانه زند و مسواك كند و خود را خوشبو نمايد و انگشتر عقيق به دست كند.
نماز رابطه انسان باخداست و مايه صفاى روح و پاكى دل و پيدايش روح تقوا و تربيت انسان و پرهيز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است كه طبق روايات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات ديگر نيز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال ديگر نيز قبول نخواهد شد؛ و نيز بر طبق روايات، كسى كه نمازهاى پنجگانه را انجام مىدهد از گناهان پاك میشود همانگونه كه اگر شبانهروز پنج مرتبه در نهر آبى شستوشو كند اثرى از آلودگى در بدنش باقى نمىماند. به همين دليل، درآیات قرآن مجيد و روايات اسلامى و وصايا و سفارشهای پيغمبر اكرم (ص) و ائمّه هدى (ع) از مهمترین كارهايى كه روى آن تأکید شده همين نماز است.
سزاوار است انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و به آن اهمیت بسيار دهد و از تند خواندن نماز كه ممكن است مايه خرابى نماز گردد جداً بپرهيزد. در حديث آمده است روزى پيغمبر اكرم (ص) مردى را در مسجد مشغول نماز ديد كه ركوع و سجود را بهطور كامل انجام نمىدهد، فرمود: اگر اين مرد از دنيا برود درحالیکه نمازش اينگونه باشد به دين من از دنيا نخواهد رفت.
در صورتى كه خشك باشد مى توان بر آن تيمّم كرد و اگر نجاسات تسرى دارد بايد چيزى بر آن بگذارد و تيمّم كند.
مانعى ندارد كه با همان دست تيمّم كنيد؛ ولى اگر مى توانيد، با دست سالم دست فلج را بگيريد و بر چيزى كه مى توان با آن تيمّم كرد بزنيد و آن را بر پيشانى بكشيد و بعد با دست سالم اين كار را انجام دهيد.