پوشیدن لباس دوخته به خاطر اضطرار
آیا پوشیدن لباس دوخته به خاطر اضطرار کفاره دارد؟
پوشيدن لباس دوخته در حال اضطرار حرام نيست، ولى كفّاره دارد.
پوشيدن لباس دوخته در حال اضطرار حرام نيست، ولى كفّاره دارد.
پوشانيدن صورت براى زنان در حال احرام جايز نيست، خواه به وسيله نقاب باشد، يا پوشيه، يا بادبزن، يا مانند آن حتّى احتياط مستحب آن است كه به وسيله سدر و مانند آن هم صورت خود را نپوشانند.
اگر ترك سعى از روى جهل و نادانى نسبت به مسئله بوده، احتياط واجب آن است كه همان حكم عمد را اجرا كند. (اگر كسى عمداً سعى در حج را ترك كند و بهموقع آن را جبران ننمايد، حج او باطل مىشود. حج را احتیاطاً تمام كند و بايد سال آينده دوباره حج را بهجا آورد.)
احتیاط آن است که نماز طواف و نماز طواف نساء را هم بخواند.
اگر در سجده است سجدهی دیگر لازم نیست و نمازش صحیح است.
لازم است نیازهای زوجه را در حد شأن تأمین نماید ولی همه آنچه نوشته اید معلوم نیست جزء شأن باشد.
با توجّه به اینکه درگذشته روشنايي اماکن و امامزادهها با شمع بوده و اکنون اين مطلب از بين رفته، نذر شمع رجحاني ندارد.
درصورتیکه دختر سن کمی نداشته و دارای رشد کافی عقلی و جسمی بوده و قدرت تشخیص مصالح خود را داشته باشد چنانچه مفسدهای پیش نیاید، ازدواج با او بدون اذن پدر مانعی ندارد و منظور از باکره دختري است که قبلاً ازدواج صحیح (و لو مطابق اعتقاد خودشان) نکرده باشد، خواه عضو بکارت موجود باشد، يا نه.
فتوا استنباط حکم دینی در یک زمینه با مراجعه به منابع دینی و بهره گیری از شیوه های شناخته شده استنباط می باشد. ولی آنچه در حکومت اسلامی توسط رهبر اعتبار می شود حکم نام دارد. رهبر با توجه به احکام کلی الهی و با التفات و دقت در شرایط موجود وظیفه ای را نسبت به مسئله خاص برای همگان یا گروهی از افراد یا فرد خاصی مشخص می کند. از نگاه شارع اطاعت از احکام کلی الهی و فتوای فقیه جامع شرایط مانند پیروی از احکام رهبر و ولی امر لازم است. با این تفاوت که فتوای فقیه برای خود او و مقلدانش لازم الاتباع می باشد در حالی که همگان باید از حکم رهبر اطاعت کنند به این معنی که هنگامی که مجتهد برای یافتن حکم کلی الهی در یک مسئله به منابع دینی مراجعه می کند و با بهره گیری از شیوه های مخصوصی که برای استنباط وجود دارد حکم مزبور را به دست می آورد و در اختیار مقلدان خود قرار می دهد از آن به (فتوا) یاد می کنند. بنابراین فتوا استنباط حکم کلی در یک زمینه با مراجعه به منابع دینی و بهر ه گیری از شیوه های شناخته شده استنباط می باشد. وقتی رهبر با توجه به احکام کلی الهی و نظام های اسلامی و با التفات و دقت در شرایط موجود وظیفه ای را نسبت به مسئله ای خاص برای همگان یا گروهی از افراد یا فرد خاص مشخص می کند این عمل را حکم می نامند.
نماز صحیح است و فعلا تکلیفی ندارد.
چنانچه همسرش واقعاً در عسر و حرج شدید باشد و شوهرش راضی به طلاق وی نباشد میتواند از قاضی تقاضای طلاق کند.