شك در اعلم بودن چند مجتهد
اگر کسی شك در اعلم بودن چند مجتهد و عدم ترجيح یکی از آنها داشته باشد تکلیفش چیست؟
هرگاه شك در اعلم بودن چند مجتهد و عدم ترجيح یکی از آنها داشته باشد از هركدام بخواهد میتواند تقليد كند.
هرگاه شك در اعلم بودن چند مجتهد و عدم ترجيح یکی از آنها داشته باشد از هركدام بخواهد میتواند تقليد كند.
تصریح به جواز عمل به رساله، دلیل بر نفى دیگران نیست، بلکه ممکن است دیگران هم در شرایط مساوى و هر دو یا هرچند نفر جایز التّقلید باشند. آرى اگر کسى در اوّل رساله خود بنویسد عمل به این رساله متعیّن است و عمل به غیر آن جایز نیست مفهومش نفى دیگران است درحالیکه هرگز ندیدهایم احدى در مقدمه رساله چنین چیزى بنویسد.
کافى نیست; بلکه لازم است از افراد سابقهدار حوزه که مورد وثوق هستند، سؤال کنند.
حال باید از مجتهد زنده در مسئله بقاى بر تقلید میّت، تقلید کند چنانچه فتواى مرجع فعلى او جواز بر بقا باشد اعمال سابق او صحیح است.
اگر بچه مميزي باشد که عباداتش صحيح است، میتواند باقي باشد.
باید در مسائلی که از مرجع اوّل تقلید کرده است، بر تقلید او باقى بماند.
به تقلید مرجع اوّل باقى بماند.
هرگاه سومی اجازه میدهد که در مسائلی که حتی در حیات میت به فتوای او عملنکردهاید باقی بمانید عمل شما به فتاوای میت اشکالی ندارد ولی به عقیده ما احتیاط آن است که در فتاوایی که عملنکردهاید باقی نمانید.
چنانچه مجتهد زنده اعلم بوده، عدولش صحیح و بازگشت از آن جایز نیست و اگر میّت اعلم بوده، میتواند در مسائلی که عمل کرده باقی بماند و تقلیدش از مجتهد زنده در موارد علم اجمالى یا تفصیلى به اختلاف جایز نبوده است.
هرگاه دو مجتهد مساوى باشند، مىتوان بعضى از مسائل را از يكى و بعضى را از ديگرى تقليد كرد؛ ولی هرگاه در مسئلهای به فتوای یکی عمل کرد، عمل به فتوای دیگری در آن مسئله، جایز نیست.
در احتیاطات، رجوع به غیر جایز است و همچنین در جمله «خالى از اشکال نیست» و جمله «محل تأمّل است» و امّا جمله «بعید نیست» در تعبیرات ما فتواست.
در مسائلى كه مجتهدين اختلافنظر دارند بايد از «اعلم» تقليد كند.
حالتی که باعث ممنوعیت از تصرف در اموال شود.
کسی که از تصرف در اموال ممنوع شده باشد