مدت زمان پاسخگویی به هر سوال بین 24 تا 72 ساعت است.

لطفا قبل از 72 ساعت از پیگیری سوال و یا ارسال سوال مجدد خودداری فرمائید.

از طریق بخش پیگیری سوال، سوال خود را پیگیری نمایید.

captcha
انصراف

زمان پاسخگویی به سوالات بین 24 تا 72 ساعت می باشد.

انصراف
چینش بر اساس: حروف الفبا جدیدترین مسائل پربازدیدها

تعارض کنوانسیون محو تبعیض علیه زنان با قوانین اسلامی

با توجّه به مفاد کنوانسیون، آیا موارد تعارض این معاهده بین المللى با احکام اسلامى را به گونه اى ارزیابى مى نمایید که با حذف برخى موارد جزئى آن، به گونه اى که با روح کنوانسیون، یعنى رفع هرگونه تمایز، منافات نداشته باشد مى توان موارد تعارض آن را با احکام اسلامى از میان برداشت و به این معاهده پیوست؟

تعارض مفاد این کنوانسیون، به حدّى است که قابل تطبیق بر قوانین اسلامى نیست. ولى در بعضى از موارد راه حلهایى وجود دارد. امّا به طور کامل هیچ راهى براى آن موجود نیست. چه خوب است مسلمانان جهان براى حفظ مکتب خود با این گونه امور از موضع انفعالى برخورد نکنند، و به جاى خود باختگى در برابر این قرار دادهاى تحمیلى، علماى بزرگ آنها گرد هم بنشینند، و آنچه مورد اتّفاق و اجماع است تبیین کنند، و موارد اختلافى را به اجتهاد مجتهدین واگذارند، و براى همیشه تحمیل کنندگان فرهنگها و مقرّرات بیگانه را از سازش به قیمت مخالفت با ضرورت اسلام مأیوس سازند.

دسته‌ها: حقوق زنان

مصادیق تلف در مادّه 614 قانون مدنى

با توجّه به مادّه 614 قانون مدنى كه اشعار می‌دارد: «امين ضامن تلف يا نقصان مالى كه به او سپرده‌شده نمی‌باشد، مگر در صورت تعدّى يا تفريط» چوپانى بر اساس عرف محلی گوسفندان تعدادى از اهالى يك روستا را در اوايل فصل بهار تحويل و پس از تعليف در مراتع و صحرا در فصل پائيز آن‌ها را مجدداً به صاحبان آن اعاده می‌نماید. درحالی‌که 60 رأس از گوسفندان مورد وديعه در فصل تابستان به شكل نامعلومى معدوم می‌گردند. با توجّه به این‌که چوپان‌ها دو نفر بوده و هر يك، از تعدادى اهالى گوسفند به وديعه گرفته ليكن به خاطر اداره كردن بهتر آن‌ها، خود تصميم گرفته‌اند، به‌صورت اشتراكى گوسفندان را در قالب يك گله تعليف نمايند و هر يك از دو چوپان، ديگرى را متّهم به معدوم نمودن گوسفندان مورد وديعه می‌نماید، صاحبان آن‌ها به چوپان خود مراجعه و مطالبه خسارت گوسفندان را نموده‌اند. يكى از چوپان‌ها مدّعى است در شبى كه گوسفندان معدوم گردیده‌اند در گوسفند سرا حضور نداشته و به روستايى عزيمت و صبح به محل نگهدارى گوسفندان مراجعه نموده است. چوپانِ مدعى بر عدم حضور، اذن خاص و اجازه سپردن گوسفندان مورد وديعه خود به چوپان ديگر را نداشته است سؤالاتى در اين خصوص مطرح است:الف) سپردن گوسفندان به چوپان ديگر بدون اذن مودع، تعدّى يا تفريط محسوب می‌شود تا موجب ضمان گردد؟ ب) در صورت داشتن ضمان به لحاظ قيمتى بودن گوسفند، آيا قيمت يوم التلف ملاك خسارت است يا يوم الاداء؟ج) آيا خسارت ناشى از عدم النّفع قابل مطالبه و وصول است؟

الف: در فرض سؤال چوپانى كه در ابتدا گوسفندان به او سپرده‌شده ضامن است.ب: ملاك قيمت يوم الاداء است.ج: خسارت ناشى ازاین‌گونه عدم النفعها قابل وصول نيست.

منظور از فاسدشدن بینی در محاسبه دیه‌ی آن

با توجّه به مادّه 442 قانون مجازات اسلامى، مبنى بر اینکه: «دیه شکستن استخوان هر عضوى که براى آن عضو دیه معیّنى است، خُمس آن است و اگر معالجه شود و بدون عیب گردد، دیه آن 54 دیه شکستن آن است...» و مادّه 382 همان قانون، مبنى بر اینکه: «اگر با شکستن، یا سوزاندن، یا امثال آن، بینى را فاسد کنند، درصورتی‌که اصلاح نشود، موجب دیه کامله است و اگر بدون عیب جبران شود، دیه آن یک‌صد دینار است» و نظر به رویّه حاکم در اکثر محاکم که هرگاه بینى در اثر صدمات عمدى یا غیرعمدی صرفاً دچار شکستگى شود، احتساب دیه را خارج از قاعده کلی ملحوظ در مادّه 442 قانون مجازات اسلامی‌دانسته و مستند به مادّه 382 قانون مذکور، جانى در صورت اصلاح شکستگى، محکوم‌به پرداخت یک‌صد دینار می‌گردد و در صورت عدم‌اصلاح، یک دیه کامله منظور می‌گردد. درحالی‌که به نظر می‌رسد موضوع این مادّه فساد بینى است و شکستن، یا سوزاندن، یا امثال آن به‌عنوان اسباب فساد بینى مطرح گردیده، نه از مصادیق آن. لذا با عنایت به ابهام در مفهوم و مصادیق فساد بینى، بفرمایید:اولاً: منظور از فساد بینى به‌طور مشخص چه است؟ و چگونه جبران می‌گردد؟ثانیاً: دیه شکستن بینى در صور مختلف چه مقدار است؟

اولاً: منظور از فساد بینى آن است که براثر عفونتِ جنایت، یا پاشیدن اسید، یا مانند آن، کل بینى از بین برود. ثانیاً در صورت فساد کامل، دیه کامله دارد و در صورت شکستن و فساد ناقص، اعم از اینکه جبران شود یا نشود، رجوع به ارش خواهد شد.

دسته‌ها: شجاج

ملاک حدنصاب در دیه زنان

با توجّه به مادّه 301 قانون مجازات اسلامى که اشعار دارد: «دیه زن و مرد یکسان است تا وقتی‌که مقدار دیه به ثلث دیه کامله برسد که در آن صورت دیه زن نصف دیه مرد است.» لطفاً به این سؤالات پاسخ دهید:1 ـ آیا ارش در احتساب حدنصاب (ثلث دیه کامل) مؤثر است؟2 ـ در تصادفات رانندگى که اعضاى مختلف بدن مصدوم می‌گردد، آیا مجموع صدمات وارده به‌کلیه اعضا ملاک حدنصاب مذکور است، یا دیه هر عضو به‌تنهایی ملاک حدنصاب همان عضو محسوب می‌گردد؟3 ـ با توجّه به مادّه فوق‌الذکر و مادّه 442 قانون مجازات اسلامى (دیه شکستن استخوان هر عضوى که براى آن عضو دیه معیّن است، خُمس آن است) در مقام تعیین دیه معیّن اعضاى بدن زن، موضوع مادّه اخیر الذّکر، چنانچه دیه آن عضو (قبل از تخمیس) بیش از ثلث دیه کامله باشد، آیا نصف دیه آن عضو ملاک تخمیس قرار می‌گیرد، یا حاصل تخمیس ملاک حدنصاب موضوع مادّه 301 قانون مذکور قرار خواهد گرفت؟

1- ارش در این مسئله حکم دیه را دارد.2- دیه عضو معیار است.3- حاصل بعد از تخمیس ملاک است.

دسته‌ها: دیه زنان

جراحات وارده بر پیشانی و پشت دست

با توجّه به قلّت پوست و گوشت روى پیشانى، پشت دست، و پشت انگشت، آیا غیر از حارصه و دامیه جراحات دیگر در این نواحى قابل تصوّر است؟

افراد از این جهت مختلفند، در صورتى که گوشت کافى نداشته باشد ملتحمه و مانند آن تصوّر نمى شود، ولى سمحاق و موضحه و مثل آن قابل تصوّر است.

دسته‌ها: شجاج

قسم خوردن در حدود و تعزیرات، قصاص و دیات

با توجّه به قاعده ى «البیّنة على المدّعى و الیمین على من انکر» و با عنایت به حدیث شریف «لایمین فى حدّ» بفرمایید:الف) در صورت فقدان بیّنه و اقرار در دعاوى کیفرى، آیا شاکى مى تواند از متّهم تقاضاى قسم نماید؟ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، در صورت نکول متّهم و ردّ قسم به شاکى، آیا با قسم شاکى مى توان نامبرده را به مجازات مقرّر محکوم نمود؟ج) چنانچه متّهم عمل ارتکابى را انکار نماید، و بگوید: «اگر شاکى قسم یاد کند مسؤولیّت آن را مى پذیرم» آیا به استناد حلف شاکى مى توان متّهم را به مجازات جرم ارتکابى محکوم نمود؟د) در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا در جرائمى مانند سرقت ـ که داراى جنبه حقّ اللّهى و حق النّاسى هر دو مى باشد ـ از جهت اثبات جنبه مالى و کیفرى تفاوتى وجود دارد؟هــ) در فرض فوق آیا بین حدود، قصاص، دیات و تعزیرات تفاوتى هست؟

الف) در حدود و تعزیرات، همان گونه که در روایت بالا آمده، مطلقاً قسم نیست; ولى در قصاص و دیه قسم راه دارد.‌ ب) آرى احکام ردّ قسم در قصاص و دیات نیز جارى است.‌ ج) منکر باید قسم یاد کند. و اگر حاضر به قسم نشد و قسم را به شاکى ردّ کرد، و شاکى قسم خورد ادّعاى شاکى ثابت مى شود. (این در قصاص و دیات است، نه حدود و تعزیرات.)‌ د) نسبت به مسائل مالى احکام یمین مردوده جارى است، ولى در حدّ یمین راه ندارد، بلکه باید از طریق بیّنه یا اقرار ثابت شود.‌ ه) از جواب بالا معلوم شد.‌

دسته‌ها: قسم
قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت