تعارض اذن پدر و جد پدری
اگر پدر راضی به ازدواج باشد و جد پدری راضی نباشد قول کدامیک مقدّم است؟
حرف کسی که رضایت دارد و اجازه میدهد مقدّم است.
حرف کسی که رضایت دارد و اجازه میدهد مقدّم است.
پدر نمیتواند آنچه را بر گردن پسر بزرگتر است به گردن دیگری بیندازد مگر اینکه او راضی به این کار بشود در ضمن مشخص کنند چرا پسر کوچکتر کمتر ارث میبرد درحالیکه همه پسران در ارث مساوی هستند و پدر نمیتواند فرزندان را از ارث محروم کند.
درصورتیکه مهریّه و شیربها را دختر بهصورت مهریه از شوهر بگیرد و مقدارى از آن را صرف تهیّه جهیزیه نماید و اضافى آن را به هر کس بدهد جایز است.
چنانچه به تصديق بزرگترهای فاميل خواستگار كفو متناسب دختر باشد و پدر دختر بدون دليل معقول مخالفت كند، اذن او ساقط است و آنها میتوانند باهم ازدواج كنند. هرچند شايسته است در صورت امكان رضايت پدر دختر جلب شود.
با توجه به اینکه پدر دختر رضایت به عقد ندارد نمی توانند بدون اجازه او عقد یخوانند و رابطه آنها قبل از عقد باید مانند دو نامحرم باشد.
در مصالحه، باید دو طرف حساب باهم مصالحه کنند و داماد نمی تواند از طرف پدر مصالحه را انجام دهد؛ ولی انتقال ذمّه یا تضمین آن راهحل مناسبی است به این صورت که در نقل ذمّه به ذمّه، بدهی فرد دیگری را بر ذمّه خود میگیرد؛ مانند جایی که فردی به طلبکار مراجعه می کند و می گوید بدهی فلان شخص بر عهده من است و طلبکار نیز قبول می¬کند. در اینجا بدهی منتقل می شود و شخص ثالث هم نمی تواند در آینده برای دریافت بدهی به بدهکار مراجعه کند؛ و یا ضمن ذمّه به ذمّه است؛ مانند غالب ضمان های امروزی که اگر بدهکار بدهی پرداخت نکرد، ضامن باید پرداخت کند. در این صورت، بدهی منتقل نمی شود و بدهکار مدیون است و اگر از ضامن بگیرند، ضامن می تواند خسارت را از بدهکار طلب کند و در نظر داشته باشید در هر دو صورت نقل یا ضمن ذمّه به ذمّه قبول طلبکار شرط است.در این مسئله نیز داماد می تواند بدهی پدر را یا به ذمّه خود منتقل کند و یا تضمین نماید که با قبول زوجه صحیح است.
تنها خمس افزایش قیمت و اموال جدید باید پرداخت شود.
ظاهر این است که نفقه بر پدر است و اگر مهر نقدى باشد آنهم بر پدر است و درصورتیکه بر ذمه زوج باشد میتوان انتظار بهبودى مجنون را کشید و اگر بهبود نمییابد بر عهده پدر است.
درصورتیکه امکان دارد با آن همراه باشد.
درصورتیکه خلاف شرعی انجام داده است اقتدا به وی جایز نیست مگر توبه کرده و عدالت وی احراز شود البته اگر پدر وی را بیجهت عاق کرده باشد عدالت او سلب نمیشود.
بگونه ای آن را خورد کند که شکل ظاهری آیات ، قابل تشخیص نباشد.
اگر تغيير جنس واقعى باشد نه صورى، ازدواج آنها باطل میشود، ولى مهريّه مربوط به زمان قبل به قوّت خود باقى است.
در صورتى كه خشك باشد مى توان بر آن تيمّم كرد و اگر نجاسات تسرى دارد بايد چيزى بر آن بگذارد و تيمّم كند.