حکم نگاه به زن یا مرد برای شناخت او در امور مهمّه
نگاه کردن به زن یا مرد برای امور مهمی مانند شهادت چه حکمی دارد؟
نگاه كردن به زن یا مرد نامحرم براى شناختن بهمنظور شهادت دادن در دادگاه و امور مهم و لازمى از اين قبيل جايز است.
نگاه كردن به زن یا مرد نامحرم براى شناختن بهمنظور شهادت دادن در دادگاه و امور مهم و لازمى از اين قبيل جايز است.
در مواردی که بهطورجدی تصمیم بر ازدواج در فرض پسندیدن وجود دارد، میتوانند بهمنظور آگاه شدن از حسن و عیب یکدیگر به قسمتهایی که مشاهده آن در انتخاب همسر تأثیر دارد نگاه نمایند.
نگاه كردن پزشک به نامحرم براى معالجه درصورتیکه ضرورت داشته باشد جايز است.
اگر پزشک یا پرستار ناچار باشد که دست به بدن غیر همجنس خود بزند حتیالامکان از دستکش و مانند آن استفاده نماید، اما در حال ضرورت بدون استفاده از دستکش نیز اشکالی ندارد.
اگر پزشک یا پرستار ناچار باشد که عورت بیمار را لمس نماید حتیالامکان از دستکش و مانند آن استفاده نماید، اما در حال ضرورت بدون استفاده از دستکش نیز اشکالی ندارد.
عكس گرفتن از زن نامحرم حرام نيست، مگر اينكه ناچار باشد كه به بدن او غير از صورت و دستها نگاه كند.
نگاه کردن به بدن همجنس با قصد لذّت حرام است.
نگاه کردن به قسمتهایی از بدن بچههای غیر بالغ که معمولاً پوشانیده نمیشود اگر بهقصد لذّت نباشد و ترس از افتادن در گناه نباشد، اشکالی ندارد، ولى بنابر احتياط واجب بايد بهجاهايى مثل ران و شكم كه معمولاً میپوشانند نگاه نكند و نگاه به عورت بچّه غیر ممیّز اشکالى ندارد، مادران یا پدران در موارد ضرورت مىتوانند آن را جهت شستشو یا غیر آن لمس کنند.
نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم، خواه با قصد لذّت باشد يا بدون آن حرام است، ولی نگاه كردن به بدن مرد نامحرم به آن مقدار كه معمولاً آن را نمیپوشانند مانند سروصورت و گردن و مقدارى از پا و دستها اشکالی ندارد، مگر اینکه مفسده داشته باشد.
نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم، خواه با قصد لذّت باشد يا بدون آن حرام است، ولى نگاه كردن بهصورت و دستهای زن نامحرم تا مچ اگر بهقصد لذّت نباشد و مايه فساد و گناه نگردد اشكال ندارد.
در فرض سؤال نبايد اصرار داشت كه اسرار مردم فاش شود، هرچند آنها راضى باشند.
تشريع ازدواج موقّت درواقع براى ضرورتهاست؛ نه براى هوسبازی مردان همسردار و تنوّع طلب.
ازدواج موقّت براى هوسبازی هوسبازان نيست، بلكه فلسفه روشنى دارد، ازجمله رفع نيازهاى جنسى مردانى كه به سبب علل و عواملى امكان ازدواج دائم ندارند، يا مثلاً همسرشان بيمار است و امكان برطرف كردن نيازهايشان از طريق عادى نيست. شرح بیشتر را در تفسیر نمونه، جلد سوم، ذیل آیه 24 سوره نساء نوشتهایم.
در فرض سؤال آنچه در حال ندانستن مسئله انجام دادهاند، زنا نبوده و بچّه حلالزاده است ولى بنابر احتیاط مستحب صیغه طلاق را جارى کنند و سپس میتوانند عقد موقّت نمایند، گذشتن زمان عدّه در اینجا شرط نیست.