حکم خواندن صیغه عقد و طلاق در هنگام اعتکاف
آيا در حال اعتكاف مى توان صيغه عقد و طلاق خواند؟
این کار اشکالی ندارد.
این کار اشکالی ندارد.
شخص نيازمند میتواند مركب سوارى موردنیاز و همچنين خانهای كه به آن احتياج دارد و سرمايه لازم براى کسبوکار را از زكات تهيّه كند و در اين قسمت بايد به آن مقدار كه براى نياز و حفظ آبروى او لازم است قناعت كند.
در واجب شدن خمس بلوغ شرط است لذا اگر این پول تا بعد از بلوغ باقی بماند باید خمس آن را پرداخت کند.
درصورتی که قاتل مستحق چنین قصاصی است و نجات او ممکن است سبب مفسده ای شود کمک به پرداخت فاضل دیه به عنوان مقدمه قصاص مانعی ندارد.
اگر تجمّل گرایى به معناى اسراف و تبذیر باشد، حرام است و اگر اسراف و تبذیر نیست، بهتر ترک آن است.
هرگونه طنز و تقلید صدا و حرکات که موجب آزار یا اهانت به افراد شود شرعاً جایز نیست و نگاه کردن به آن نیز اشکال دارد.
وسایلى را که براى زن آوردهاند مال زن است و وسایلى که براى مرد آوردهاند مال اوست و اگر کسانى قصد هر دو کردهاند مال هر دوست.
چیزی بنام اذان انتظار نداریم، البته اگر اذان را طولانی کنند ولی موالات به هم نخورد مانعی ندارد.
هرگاه یقین دارید اعراض کرده اند مانعی ندارد و الا باید به فقرا بدهید.
در حرمت آميزش به هنگام اعتكاف، تفاوتى بين آميزش از جلو و پشت سر نيست.
معتكف مى تواند به هنگام نيّت اعتكاف، شرط كند كه هر زمان خواست، حتّى در روز سوم، از اعتكاف خارج شود; اعمّ از اينكه خروج از اعتكاف را مشروط به حادث شدن امرى كند يا نه و احتياط آن است كه شرط مذكور براى عذرى هر چند عرفى باشد، ولى نمى تواند شرط كند كه منافيات اعتكاف، نظير همبستر شدن با همسر و مانند آن را در حال اعتكاف انجام دهد.
با حفظ حجاب اسلامى و جهات شرعى دیگر، مانعى ندارد.
بهاندازهای که یقین کنند نائب یا نائبان بهاندازه تمام عمر او نماز صحیح خواندهاند باید عمل شود و بعدازآن لازم نیست.
زنى که شوهر او مفقود شده است چند حالت دارد:الف) اگر صبر کند تا خبرى آید مانعى ندارد و باید نفقه او را از مال شوهرش داد.ب) اگر انفاق کننده اى از ولى یا غیر او باشد باید صبر کند، مگر این که عسر و حرج شدید و ضرر مهمّى حاصل شود که حاکم شرع مى تواند او را طلاق دهد.ج) در غیر این دو صورت، رفع امر به حاکم شرع مى کند و او به مدّت چهار سال از اطراف محلّ فقدان وى تحقیق مى کند، اگر خبرى نشد نخست به ولىّ او پیشنهاد طلاق مى کند و اگر او طلاق نداد خودش طلاق مى دهد سپس عدّه وفات نگه مى دارد (هر چند کفایت عدّه طلاق رجعى نیز قوى است امّا احتیاط مهما امکن ترک نشود) و بعد شوهر مى کند. اگر شوهر اوّل مادام که در عدّه است مراجعه کرد اولى است و اگر بعد از عدّه ـ حتى قبل از ازدواج مجدّد ـ شوهر اوّل بیاید طلاق نافذ است و تنها با رضایت طرفین و عقد جدید امکان بازگشت است.