مرکز پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی

اجرت در برابر این‌گونه مستحبات نیز جایز نیست.

کراراً گفته‌ایم احکام و قوانین الهی تابع افراد و اشخاص نیست بلکه تابع نوع است، به این معنا که اگر مجموع مردآنجامعه را با مجموع زنان مقایسه کنیم، بازدهی اقتصادی مردان به‌مراتب بیش از زنان است؛ هرچند ممکن است زنانی برای خانواده خود نان آورتر از مردان باشند بنابراین مصلحت شخصی معیار نیست بلکه مصلحت نوعی باید در نظر گرفته شود. در قوانین عرفیّه نیز چنین است، مثلاً می‌گویند: برای احراز فلان مقام، شخص باید دکترا داشته باشد، درحالی‌که عدّه‌ای از لیسانسه‌ها از عدّه‌ای از دکترها باسوادترند، حتی عدّه‌ای از کسانی که اصلاً مدرکی ندارند بسیار بافضیلت تر از گروهی از آن‌ها هستند که مدارک دانشگاهی دارند. در این‌گونه موارد معیار فرد نیست، بلکه معیار مجموعه‌هاست.جهت آگاهی بیشتر می‌توانید به «تفسیر نمونه»، جلد اول، صفحه‌ی 689، ذیل آیه‌ی 178 و 179 سوره‌ی مبارکه‌ی «بقره» مراجعه فرمایید.جهت آگاهی بیشتر می توانید به «تفسیر نمونه»، جلد اول، صفحه ی 689، ذیل آیه ی 178 و 179 سوره ی مبارکه ی «بقره» مراجعه فرمایید.

درصورتی‌که مطمئن باشید که پدر آن‌ها راضی به این معامله هست مانعی ندارد.

در جای دیگری قربانی می کند و اشکالی ندارد.

در جای دیگری قربانی می‌کند و اشکالی ندارد.

آیه شریفه شامل کفار نمی‌شود ولی نفی غیر هم نمی‌کند و از روایات عام و دلیل محفوظ بودن عِرض افرادی که جانشان و مالشان محفوظ است به دست می‌آید که غیبت کفار غیر حربی جایز نیست.

رقصیدن زن برای همسر واجب نیست (جزء وظایف زن نیست) ولی اگر واقعا موجب جدایی یا اختلاف مهم و چشمگیری می شود به مقدار ضرورت مانعی ندارد (در اینصورت می تواند به مقدار ضرورت از فیلمهای آموزشی زنان استفاده کند).

لازم نیست در ماه حرام انجام داد.‌

اصل نماز باطل است.

موارد مختلف است و باید در عرف صدق گستردگی کند.‌

اسم الهه را باید عوض کنند.

روزه باطل می شود و اعتکاف صحیح نیست و اگر در روز سوم باشد بنابراحتیاط واجب قضا نماید.

مانعی ندارد ولی بهتر است مطابق برنامه های حوزه اقدام نمایند.‌

چنانچه توافق کنند و راضی باشند مانعی ندارد.

تحويل دادن اموال مردم به ديگران بدون وكالت يا بيع قطعى جايز نيست، هر كس اين كار را بكند مرتكب گناه كبيره شده، هرچند به توقّع اجازه بوده باشد. و هر گناه كبيره ‏اى تعزير دارد و بيع فضولى صورت بيع است، نه حقيقت بيع. و به تعبير ديگر، مانند جسم بى ‏روح است و اگر كسانى مى‏  گويند باطل نيست يعنى قابليّت دارد كه اين جسم بى‏ روح با اجازه، روح پيدا كند.‌