وصل به سکون در قرائت نماز
آیا وصل به سکون در نماز صحیح است؟
وصل به سكون مانعى ندارد، هرچند ترك آن بهتر است، معنى وصل به سكون اين است كه آخر جمله را بدون زیروزبر بخواند و بلافاصله آيه يا كلمه بعد را بگويد.
وصل به سكون مانعى ندارد، هرچند ترك آن بهتر است، معنى وصل به سكون اين است كه آخر جمله را بدون زیروزبر بخواند و بلافاصله آيه يا كلمه بعد را بگويد.
براى مقاصد پزشكى جايز است؛ ولى بهتر است پول را در مقابل اجازه برداشتن كليه از شخص بگيرند نه در مقابل خود آن.
آرى مطالبى در این زمینه گفتهایم زیرا اخیراً بعضى از مدّاحان ناآگاه و بیخبر، اشعار کفرآمیزى را در مجالس عزادارى میخوانند که اگر معنى آن را بفهمند سبب خروج آنها از اسلام میشود. بر همه لازم است که امربهمعروف و نهى از منکر را در این مسئله مهم فراموش نکنند و جاهلان خطاکار را به وظایف خود آشنا سازند و بهانه به دست دشمنان بهانهجو ندهند و لازم است از چنین مجالسى دورى کنند.
تحویل نگرفتن جنس مانع از صحت بیع نمیشود، مشروط بر اینکه قدرت بر تسلیم، ولو در زمانى که در معامله شرط کردهاند، وجود داشته باشد.
در صورتی که با حجاب باشد و مفسده ای نداشته باشد اشکال ندارد.
مواردی که با حقوق شوهر در تعارض است باید با اجازه او باشد.
آن فرزند نامشروع است ولی پدر و مادر باید او را همانند فرزند خود حفظ و تربیت کنند و اگر خوب تربیت کنند سعادتمند میشود، آنها از فرزند و بالعکس ارث نمیبرند ولی میشود برای او وصیت کنند.
اگر تغییر حقیقى باشد زوجیت بلافاصله فسخ میشود و میتوانند مجدداً عقد ازدواج درشکل جدید بخوانند ولى احتیاط آن است که زمان عدّه بگذرد.
درصورتیکه زوج مایل به فرزند باشد استفاده از آن قرص اشکال دارد.
1-اگر علم به غصبی بودن زمین نداشته باشند و صرف ساختمان مسجد شود حکم وقف را پیدا می کند. 2-اگر زمانی که زمین تحویل داده شده این موارد منظور طرفین بوده باشد مانعی ندارد ولی اگر از اول فقط به نیت مسجد بوده تمام آن باید مسجد شود.
در صورتی که در حال و آینده نتوان از آن حسینیه در محل خود استفاده کرد می توانند از وسایل و پول آن حسینیه در حسینیه دیگر استفاده کنند.
ما فرقی بین مهرالمثل و ارش البکاره نمیگذاریم.
در مواردی که یقین به صحت عمل خود داشته و درواقع باطل بوده چنانچه قاصر باشد عمل او صحیح است البته در غیر از ارکان و طهارت (وضو، غسل و تیمم) و الا باید نماز را اعاده نماید.
چنانچه کاهش سفر او، کمتر از ده روز نشود و یا مسافرت او به مقصد دیگر کمتر از ده روز باشد، لطمه ای به کثیر السفر بودن او وارد نمی شود چرا که معیار خارج شدن از کثیر السفر بودن، فاصله شدن ده روز بین سفر می باشد و الا از کثیرالسفر بودن خارج می شود تا دوباره شرایط برای او حاصل شود.