طولانی شدن عزاداری و قضا شدن نماز صبح
بعضى از شبها مجالس عزادارى آنقدر طولانى میشود که نماز صبح به خطر میافتد. حکم اینگونه مجالس چیست؟
این عزیزان باید برنامهها را طورى تنظیم کنند که نماز صبح آنها به خطر نیفتد.
این عزیزان باید برنامهها را طورى تنظیم کنند که نماز صبح آنها به خطر نیفتد.
درصورتیکه اشخاص مزبور واقعاً ضرورتى براى این کار احساس کنند و قصد تدلیس (تدلیس امری قصدی است) نداشته باشند، جرّاحى فوق شرعاً اشکالى ندارد.
در اینگونه مسائل بايد به تلفّظ اهل لسان توجّه كرد؛ و ازآنجاکه اهل لسان فتحه را به صورتی كه گروه دوّم معتقدند نمىگويند، احتياط آن است كه از آن پرهيز شود؛ و آنچه از اهل لسان بارها شنيدهايم اين است كه فتحه را كمى مايل به كسره ادا مىكنند و همين صحيح است.
اگر نذر آن قدر سنگين باشد كه رجحان شرعى نداشته باشد چنين نذرى باطل است مثلاً نذر كرده تمام عمرش را روزه بگيرد يا نذر كرده 10 ميليون صلوات بفرستند، در چنين مواردى نذر منعقد نمىشود.
درصورتیکه درآمد ساليانه آنها بيش از هزینهها و مخارج ساليانه باشد، بايد هرسال در همان تاريخ خمس اضافه درآمد را بپردازند.
گرچه گاهى خوابها پرده از روى مسائل مهمی برمیدارد; ولى با توجّه به اینکه خواب، شرعاً حجّت نیست نباید در منابر، زیاد روى آن تکیه کرد.
هرگاه خون بهطور كامل قطع گردد به نيّت ما فىالذمه غسل مىكند و سپس مىتواند اعمال را بجا آورد.
در فرض سؤال دكتر بايد او را به طبيب زن راهنمايى كند; مگر اينكه آن زن واقعاً اعتقادى به طبيب زن نداشته باشد و خود را ناچار بداند.
كفايت نمىكند و پول بر عهده كسى است كه آن را هزينه كرده است؛ مگر اینکه كسى او را فريب داده باشد كه از فریبدهنده مىگيرد.
درصورتیکه واقعاً جنبه سهميّه داشته باشد مانعى ندارد؛ ولى اگر تنها جنبه اباحه تصرّف دارد، فقط حقدارند در انجام مصرف كنند، ولى با خود بردن جايز نيست.
نگهداشتن پول فروشنده جایز نیست مگر اینکه قراردادى در بین باشد.
روزه از آنها ساقط است؛ و بهجای آن، درصورتیکه قدرت مالى داشته باشند براى هرروز یک مدّ طعام كفّاره میدهند.
روزه از آنها ساقط است و بجاى آن، درصورتیکه قدرت مالى داشته باشند، براى هرروز یک مد طعام کفّاره میدهند.
لكّههاى مزبور، اگر سه روز مستمرّآ ادامه نيابد، حیض محسوب نمیشود و حكم استحاضه را دارد و ضررى به اعمال حج نمىزند و بايد مطابق اعمال استحاضه عمل كنند و چنانچه فقط لکّههایی ديده و ادامه نداشته، تنها وضو بر آنان واجب است و غسل ندارد.
چنين فردى براى تيمم بايد كمك بگيرد به اين معنا كه فرد ديگرى دستان او را بر زمين بزند و بعد به صورتش بكشد و همين طور پشت دو دست. اما اگر به خاطر خشك بودن دستها يا هر دليل ديگرى، امكان تكان دادن دستها نباشد باز هم كمك مىگيرد به اين صورت كه او نيت تيمم مىكند و فرد ديگرى دستان خودش را بر زمين مىزند و بر پيشانى فرد معلول مىكشد و لزومى ندارد نحوه قرار دادن دستش بر پيشانى فرد معلول به حالتى باشد كه اگر خود فرد تيمم مىكرد قرار مىگرفت بلكه مىتواند در مقابل او بنشيند و با همان حالت براى او تيمم كند. همچنين افرادى كه يك دست آنها قطع شده و دست ديگر سالم است همان يك دست را بر خاك مىزنند و با همان يك دست پيشانى را به مقدارى كه بيان شد مسح مىكنند (با كمى حركت دادن دست به چپ و راست پيشانى) و سپس پشت همان دست را به آرامى بر خاك مىكشند.