زهد 41 مطلب

برترين زهد

برترين زهد چيست؟ زاهد واقعی کيست؟

امام علی عليه السّلام در گفتار حكيمانه ای مى فرمايد: «برترين نوع پارسايى، مخفى داشتن پارسايى است». اين سخن اشاره به برنامه اى است كه زاهدانِ اهل ریا براى جلب قلوب مردم انتخاب مى كردند. تا مردم به آنها اقبال كنند و گاه آنها را مستجابُ الدّعوه پندارند و از اين طريق مقامى در اجتماع پيدا كنند و يا اموالى را پنهانى گرد مى آوردند.

 زاهد واقعى آن كس نيست كه به سراغ دنيا رفته، ولى چون آن را به چنگ نياورده، ناچار لباس زهد به خود پوشيده است. زاهد واقعى كسى است كه دنيا به سراغش آمده و او آن را نپذيرفته و زندگى زاهدانه را بر نعيم دنيا ترجيح داده است.

علم، سرچشمه زهد

چه نسبتی بين علم و زندگی زاهدانه وجود دارد؟

اگر آگاهى نسبت به ناپايدارى دنيا و جاودانگى آخرت و حقارت سرمايه هاى مادى در برابر عظمت پاداش الهى باشد، هرگز فريب زرق و برق جهان مادى، چشم انسان را خيره نكرده، و هرگز آرزوى ثروت قارونى نمى كند. امام صادق (ع) فرمود: از جمله سخنانى كه خداوند به موسى بن عمران (ع) فرمود، اين بود که: «إِنَّ عِبَادِيَ الصَّالِحِينَ زَهِدُوا فِيهَا بِقَدْرِ عِلْمِهِمْ بِي‏؛ بندگان صالح من به اندازه علم شان به من، زهد در دنيا را پيشه كرده اند». يعنى مقدار علم رابطه مستقيم با مقدار زهد دارد.

تناقض توصیه به «کار و تولید» با توصیه به «زهد و توکّل» در اسلام!!

آیا این یک تناقض آشکار نیست که اسلام از طرفی به کار و تلاش و تولید بیشتر توصیه می کند و از طرف دیگر به زهد و توکّل و دوری از آرزوهای دراز؟

در آموزه های اسلامی، کار یک جهاد بزرگ اجتماعی و مذهبی است. با اين وجود این برنامه حرکت آفرین اسلامی منافاتي با دستوراتی همانند زهد و توکّل و پرهیز از آرزوهای دراز و بی اعتنایی به دنیا ندارد؛ چون مفاهیمی مانند زهد، توکّل، طول امل و ... آنچنان مسخ و تحریف گشته و با سلیقه های شخصی کوته بینان آمیخته شده که چهره سازنده آنها را در اذهان عمومی کاملا دگرگون کرده، و بسیاری از مردم به ظاهر مسلمان این مفاهیم را پوششی برای نارسائی ها، تنبلي ها و کوته نگري های خود قرار داده اند و ... .

زهد در لغت و اصطلاح

زهد در لغت و اصطلاح به چه معناست؟

زهد در لغت به معناى بى ميلى و بى رغبتى است. راغب اصفهانی مى نويسد: «زهيد به چيز اندك گفته مى شود و زاهد در چيزى، به معناى روى گردانى از آن است». در لسان العرب نیز آمده است: «زهد ضدّ شوق و رغبت است و زهادت در همه اشيا، به معناى‏ بى رغبتى به آنهاست».

زهد در اصطلاح فرهنگ اسلامى، به معناى عدم دلبستگى به ماديّات، زرق و برق ها، زر و زيورهاى دنيوى و اعتماد كامل به خداى اين نعمات است. در واقع، زاهد اسلامى به جاى آنكه دلبسته و اسير مواهب مادّى باشد، به خداى اين مواهب دلبسته و وابسته است و همين مسئله، سبب امتياز او از غير زاهدان است.

آثار معنوى و مادى زهد اسلامى

زهد اسلامى چه آثار معنوى و مادى دارد؟

تلاش و مداومت در پرورش خصلت زهد، آدمی را از آثار و نعمات مادی و معنوی فراوانی بهره‌ مند می کند. از جمله:

1. پرورش روح و اراده‏: زهد و رياضت نفس، روح و اراده انسان را قوى و نيرومند مى سازد. به گونه اى كه در برابر مشكلات تاب و توان فراوان از خود نشان مى دهد.

2. حسابرسى آسان در قيامت: هرچند خداوند، عالم آفرينش و مواهب طبيعى را براى مؤمنان آفريده است. ولى چون همه اين موارد در معرض حساب قرار مى گيرد، زاهد براى سهولت پاسخگويى، كمتر از دنيا بهره مى گيرد و داده هاى الهى را به مصرف ديگران مى رساند.

3. کاهش آلام نيازمندان و مستضعفان جامعه: برخى از مؤمنان كه ازتمكّن مالى خوبى برخوردارند، افزون بر آنكه از امكانات خود براى رسيدگى به امور مستمندان بهره مى گيرند، گاه چون توان رفع نياز همه آنان را ندارند، خودشان در زندگى زهد مى ورزند تا آلام نيازمندان كاهش بيابد.

زهد اسلامى و كار و تلاش و شکوفایی اقتصادی

آيا توصيه به زهد اسلامی، تضادّی با كار و تلاش و شکوفایی اقتصادی ندارد؟!

زهد اسلامى قناعت پيشگى معقول در برخوردار شدن از تمتعات زندگى است. اين نوع از زهد، نه تنها تضادى با شكوفايى زندگى مادى ندارد، بلكه شكوفايى اقتصادى در پرتو اين نوع از زهد، رونق نيز مى يابد. در واقع ميان زهد اسلامى با رشد و توسعه اقتصادى و کار ملازمه وجود دارد، زيرا:

اوّلا: زهد اسلامى جلوی بسيارى از فزون طلبى ها را در بهره بردارى هاى بى رويّه از مواهب زندگى و تحمّل مخارج بى حساب و غير ضرورى، مى گيرد.

ثانياً: زهد اسلامى از تخريب هاى مالى پيشگيرى مى كند. جنگ ها غالبا ريشه در طمع و حرص و دنياطلبى دارد و ثروت هاى كلان جامعه را نابود مى كند.

ثالثاً: زاهد اسلامى در پرتو زهد الهى همواره به انسان دوستى و دستگيرى از ديگران توجه دارد و اين مسئله وى را به كار و تلاش اقتصادى وا مى دارد، تا بتواند از اين راه، زمينه هاى خدمت بيشتر به جامعه و ديگران را به دست آورد.

مصادیقي از «زهد» پیامبر اکرم(ص)

امام علی(ع) در خطبه 160 «نهج البلاغه» به كداميك از مصادیق «زهد» پیامبر اکرم(ص) اشاره می فرماید؟

امام در خطبه 160 «نهج البلاغه»، درباره «زهد» پیامبر اکرم(ص) مي فرمايد: «پيامبر اكرم[كه درود خدا بر او و خاندانش باد] روى زمين [بدون فرش] مى نشست و غذا مى خورد و با تواضع، همچون بردگان مى نشست، با دست خود پارگى کفش خويش را مى دوخت و با دست خود لباسش را وصله مى زد. بر درازگوش برهنه سوار مى شد و [حتى] كسى را پشت سر خود سوار مى كرد. پرده اى بر در اتاق خود ديد كه در آن تصويرهايى بود، همسرش را صدا زد و فرمود: آن را از نظرم پنهان كن كه هر زمان چشمم به آن مى افتد به ياد دنيا و زر و زيور آن مى افتم».

لزوم تأسی به پیامبر اکرم(ص)

امام علي(ع) چه دلیلی بر لزوم اقتداء و تأسی به پیامبر اکرم(ص) ذکر می نماید؟

امام علي(ع) درباره لزوم پیروی از پیامبر اکرم(ص)، می فرماید: «رسول خدا(ص) و نزديكانش در دنيا گرسنه بودند، و با اينكه او [نزد خدا] مقامي بس عظيم داشت، زينت هاى دنيا از او دريغ داشته شد، بنابراين هر كس بايد با عقل خويش بنگرد كه آيا خدا با اين كار، پيامبرش را گرامى داشت يا به او اهانت كرد؟ اگر كسى بگويد: خداوند با اين كار به او اهانت نموده، دروغ گفته؛ دروغى بزرگ و اگر بگويد: او را گرامى داشته پس بايد بداند كه ديگران را گرامى نداشته است؛ چرا كه دنيا را براى آنها گسترده و از مقرّب ترين افراد به خودش دريغ داشته است، بنابراين بايد به پيامبر خود تأسى جست».

بيشترين خطبه های امام علي(ع) در مذمّت «دنیا»

چرا خطبه های زیادي از امام علي(ع) در مذمّت «دنیا» ايراد شده است؟

عامل اصلي فساد جوامع، رواج مظاهر دنياپرستي است كه عمده ترين مظاهر آن در سه چيز «حُبّ مال»، «حُبّ جاه» و «حُبّ شهوات» خلاصه مي شود. اين موضوع در جوامعى كه بطور ناگهاني از حالت فقر به حالت غنا مى رسند؛ ظهور و بروز بيشترى دارد؛ همچون جامعه اسلامى كه قبل از بعثت، مردم در فقر شديدى بسر مي بردند؛ ولى فتوحات و غنايم، ناگهان وضع را دگرگون ساخت و رقابت هاى مخرّب و دنياپرستى، دامانِ گروهى را گرفت و غرق در گناه ساخت. از اين رو امام علي(ع) ضمن ايراد خطبه هايي در مذمّت دنيا، پيامبر(ص) و خودش را به عنوان الگو براي دنياپرستانِ آن محيط معرفي كردند.

عاقبتِ «دنیاپرستی و زراندوزی»

از ديدگاه قرآن عاقبتِ «دنیاپرستی و زراندوزی» چیست؟

«حُبّ دنيا»، سرچشمه همه گناهان و موجب افتادن در دوزخ است. «قرآن» مي فرمايد: «كسي كه زندگى زودگذر را بطلبد، آن مقدار كه بخواهيم به هر كس اراده كنيم از آن مى دهيم، سپس دوزخ را برايش قرار مي دهيم تا در آن بسوزد؛ در حالى كه نكوهيده و رانده است!». در جاي ديگر مي فرمايد: «آنها كه طلا و نقره را گنجينه سازند و در راه خدا انفاق نكنند، به مجازات دردناك بشارت ده، در آن روز، سكه هاى طلا و نقره را در آتش مى گذارند و با آن صورت ها، پهلوها و پشت هايشان را داغ مى كنند، اين همان چيزى است كه براى خود گنجينه ساختيد».

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قال الصادق (عليه السلام)

من زار الحسين (عليه السلام) يوم عاشورا وجبت له الجنة

امام صادق (ع) فرمود: هر کس که امام حسين (عليه السلام) را در روز عاشوار زيارت کند بهشت بر او واجب ميشود.

اقبال الاعمال، ص568