اهمیت حلم و بردباری در روایات

حلم و بردباری چه جايگاهی در روایات اسلامی دارند؟

رسول خدا (ص) می فرمايد: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيُدْرِكُ بِالْحِلْمِ وَ اللِّينِ دَرَجَةَ الْعَابِدِ الْمُجْتَهِدِ؛ شخص مؤمن با حلم و نرمش به مقام عبادت كننده شب زنده دار مى رسد». اين تعبير به خوبى نشان مى دهد كه حلم و بردبارى از عبادات مهم در پيشگاه پروردگار است.

در حديث پرمعناى ديگرى از ایشان آمده است: «مِنْ أَحَبِّ السَّبِيلِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جُرْعَتَانِ: جُرْعَةُ غَيْظٍ تَرُدُّهَا بِحِلْم،ٍ وَ جُرْعَةُ مُصِيبَةٍ تَرُدُّهَا بِصَبْرٍ؛ از محبوب ترين راه ها به سوى خدا نوشيدن دو جرعه است: جرعه خشم را به وسيله حلم فرو بردن، و جرعه مصيبت را با صبر تحمل كردن».

حلم و غضب در قرآن

قرآن چه نگاهی به حلم و غضب دارد؟

درباره حلم و غضب و برکات و خطرات هر کدام، معارفی بصیرت افزا در آیات قرآن وجود دارد. به عنوان نمونه آیه ۳۷ سوره شوری درباره اوصاف گروهی از مؤمنان می گوید: «وَ الَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ؛ همان كسانى كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مى ورزند، و هنگامى كه خشمگين شوند عفو مى كنند».

در اینجا این نکته مورد اشاره قرار می گیرد که مؤمنان هنگامى كه آتش غضب در درون شان شعله ور مى شود خود را كنترل مى كنند و دست به انواع گناهان و جنايات آلوده نمى سازند. ذكر اين صفت بعد از مسأله اجتناب از گناهان بزرگ و اعمال زشت، شايد به اين جهت است كه سرچشمه بسيارى از گناهان، حالت غضب است كه زمام نفس را از دست عقل بيرون مى برد و آزادانه به هر سو مى تازد.

جالب اينكه نمى فرمايد آنها غضب نمى كنند. چراكه خشم و غضب به هنگام بروز ناملايمات سخت، طبيعى هر انسانى است. مهم آن است كه آنها بر غضب خويش مسلّط اند و هرگز زير سلطه غضب قرار نمى گيرند.

از مجموع آيات مورد بحث اهميّت فضيلت اخلاقى «حلم و بردبارى» و خطرات رذيله «خشم و غضب» به خوبى آشكار مى شود.

اتهام علیه شیعه در عقیده به تحریف قرآن، تهمتی دامن گیر خود اهل سنت

چرا اهل سنّت شیعیان را متّهم می کنند که معتقد به «تحریف قرآن» هستند؟!

همه اهل سنت چنین دیدگاهی نسبت به شیعه ندارند؛ بلکه اقلیتی معاند و بی تقوا مثل وهابیّت که دشمنی آنها با تشیع و مکتب اهل بیت(ع) بر کسی پوشیده نیست و در صدد تعمیق اختلاف ها، روشن کردن کینه ها و تکفیر دیگر مسلمانان هستند، سعی در متهم کردن شیعیان دارند. می توان گفت، انگیزه های شیطانی و کج اندیشانه و چه بسا هدایت دشمنان اسلام در این کار نقش اساسی دارد.
زمینه اتهام اهل سنّت به شیعیان، نوشته شدن کتابی از سوی یکی از علمای شیعه به نام محدث نوری است که در آن روایاتی داّل بر تحریف قرآن گردآوری شده است. امّا باید توجّه داشت که در صحیح ترین و پذیرفته شده ترین منابع آنها یعنی صحیح بخاری نیز روایاتی به چشم می خورد که شائبه تحریف قرآن را به ذهن می آورد. چنانکه کتابی با مضومنی مشابه، یعنی تحریف قرآن، توسط عالمی مصری از اهل سنت، بر اساس روایات منابع اهل سنت تدوین شده است، که در این صورت تهمت عقیده به تحریف قرآن دامن گیر خود آنها هم می شود.
همان طور که ما شیعیان صرفِ نقل یک یا چند روایت در کتاب های آنها را دال بر اعتقاد همه پیروان این مذهب به تحریف نمی دانیم، انصاف علمی حکم می کند که آنها نیز نباید چنین اتهامی را متوجه شیعیان سازند. به خصوص که علمای شیعه خود پیش از هر کس به نقد و ردیه نوشتن بر کتاب محدث نوری همت گماشتند و با دلایل عقلی و قرآنی و روایی مختلف از حقیقت تحریف ناپذیری قرآن تا روز قیامت دفاع نموده اند.

آداب تلاوت قرآن

تلاوت قرآن چه آدابی دارد؟

بهره ‏گيرى از كتاب بزرگى همچون قرآن، نياز به برنامه و آداب دارد. به همين دليل در قرآن و روايات، براى تلاوت و بهره ‏گيرى از آيات آن، آداب و شرايطى بيان شده كه به چند نمونه از آن اشاره مى شود:

1. طهارت ظاهرى و باطنی؛ 2. پاکيزگی دهان‏؛ 3. پناه بردن به خدا؛ تلاوت به صورت ترتيل‏؛ 5. «تدبّر و تفكّر» در آيات قرآن‏؛ 6. تلاوت با صدای خوش.

منظور از گناهان گذشته و آينده پيامبر اسلام در آيه «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ»؟!

منظور از گناهان گذشته و آينده پيامبر اسلام در آيه «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ» چیست؟!

 اين گناهان، گناهان واقعى نبود، بلكه گناهانى بود پندارى در افكار و باور مشرکان. اگر رابطه آمرزش اين گناهان را با مساله «فتح حديبيه» در نظر بگيريم، مطلب كاملا روشن است. مشركان مكه، چه قبل از هجرت و چه بعد از آن، ذهنيات نادرستى در باره اسلام و شخص پيامبر (ص) داشتند كه پيروزيهاى بعد بر همه آنها خط بطلان كشيد. مراد از اين گناهان، تمام نسبت هاى ناروا و گناهانى است كه مشرکان به زعم خود در «گذشته» و «آينده» به پيغمبر اكرم نسبت مى دادند. اگر اين پيروزى بزرگ نصيب نشده بود، تمام اين گناهان را قطعى مى پنداشتند، ولى با حصول اين پيروزى هم نسبت هاى نارواى گذشته برچيده شد، و هم آنچه ممكن بود در آينده نسبت دهند.

معنای حلم

حلم در اخلاق به چه معناست؟

براى «حلم» اهل لغت و اخلاق دو تفسير ذكر كرده اند: 1. «اَلْحِلمُ ضَبْطُ النَّفْسِ عَنْ هَيَجانِ الْغَضَبِ؛ حلم كنترل كننده نفس از هيجان قوه غضب است». 2. «اَلْحِلمُ هُوَ التَّثَبُّتِ فِي الْأُمُورِ؛ حلم ثابت بودن در امور است».

تفسير دوم نسبت به همه چيز است، نه فقط غضب. يعنى اعتدال در امور كه از اعتدال قواى نفس سرچشمه مى گيرد؛ ايستادن و حوصله كردن براى رسيدن به حقائق و عدم شتابزردگى و از جمله استقامت در مقام غضب است؛ اینکه شخص نه سست شود و نه از كوره در برود.

مذهب خواجه حافظ شیرازی؟

آیا خواجه حافظ شیرازی شیعه بود؟

خواجه حافظ شیرازی با توجه به مذهب زمانه و شهرش و شواهدی فقهی و کلامی که در دیوان او وجود دارد، مقلد فقه شافعی و پیرو کلام اشعری است؛ با این حال تعلق خاطری عمیق و صادقانه به اهل بیت(ع) دارد و در مسلک عرفانی به عرفان شیعه نزدیک تر است تا صوفی گری سنی.

ملاک و معیار تحقق تقلید

ملاک و معیار تحقق تقلید از مرجع چیست؟

در مورد معیار تحقق تقلید با توجه به تعریفی که علماء از تقلید کرده اند دو قول مشهور وجود دارد:
برخی از جمله آیت الله مکارم شیرازی گفته اند که برای تحقق تقلید باید به فتوای مجتهد عمل شود.
برخی هم گفته اند با انتخاب یک مجتهد و یاد گرفتن فتوای او و التزام بر عمل به آن، تقلید محقق می شود.

علّت شرکت نکردن برخی بزرگان شیعه ایران در نماز جمعه؟!

چرا برخی از بزرگان و مقامات مذهبی ایران در نماز جمعه شرکت نمی کنند؟!

طبق نظر اکثر فقهای شیعه نماز جمعه در عصر غیبت «واجب تعیینی» نبوده بلکه «واجب تخییری» است؛ یعنی هر مکلفی مخیر و مختار است که یا نماز ظهر را بخواند یا نماز جمعه را؛ البته در زمان ما اولویت با نماز جمعه است.
ضمن اینکه در دوران حاضر بعضی از مراجع تقلید که خود در دوران جوانی پیش قدم اقامه نماز جمعه ها بوده اند، به دلیل اینکه غالباً سالخورده هستند در آن شرکت نمی کنند و گاهی شرکت آنها سبب عسر و حرج شخصی و امنیتی می شود.

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313