قرآن 842 مطلب

ارتباط حبّ دنيا با حرص از دیدگاه منطق قرآنی

در منطق قرآن چه ارتباطی بين دنياپرستی و حرص وجود دارد؟

يكى از ريشه هاى «حرص» دلباختگى و دلدادگى در برابر زرق و برق دنياست، و لاجرم بدون توجه به این عامل مهم، نمی توان از درمان بیماری اخلاقی حرص و فزونی طلبی، سخن گفت. قرآن مجيد براى خشكانيدن ريشه حرص و ولع به سراغ حبّ دنياى افراطى و يا به تعبير ديگر «دنياپرستى» مى رود و با تعبيرات گوناگون قدر و قيمت مواهب دنيا را در نظرها مى شكند تا عاشقان بى قرار دنيا به خود آيند و حريصانه به دنبال آن نشتابند و همه ارزشها را به خاطر وصول به آن زير پا نگذارند. از مجموع آيات قرآن به دست مى آيد كه «حبّ دنيا» هرگاه به صورت افراطى در آيد، انسان را به بيگانگى از خدا مى كشاند.

حرص و فزون طلبی در آیات قرآن

قرآن چه نگاهی به حرص و فزون طلبی دارد؟

حرص و فزون طلبی از جمله ویژگی هایی است که در آیات متعددی از قرآن مجید، در بیان سرگذشتِ انبیاءِ اقوامِ گذشته و از جنبه های گوناگون، مورد اشاره و هشدار قرار گرفته است. از مجموع آيات قرآن چنين نتيجه مى گيريم كه مسئله حرص و آز و دنياپرستى و دلباختگى و دلدادگى نسبت به مواهب مادّى از ديدگاه قرآن بسيار خطرناك و نكوهيده و مايه انواع شرّ و فساد است و به يقين در مسير خودسازى و تكامل اخلاق، از بزرگترين موانع محسوب مى شود.

نگاه قرآن به دروغ و دروغ گویی

قرآن چه نگاهی به دروغ و دروغ گویی دارد؟

در آیه ۱۰۵ سوره نحل می خوانیم: ‏«إِنَّما يَفْتَرِي‏ الْكَذِبَ‏ الَّذِينَ‏ لايُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ؛ دروغ و افترا كار كسانى است كه ايمان به آيات خدا ندارند و دروغ گويان واقعى آنها هستند». در تفسير اين آيه در روايتى مى خوانيم كه از پيامبر اسلام (ص) پرسيدند: آيا مؤمن ممكن است آلوده بى عفتى شود؟ فرمود: احتمال دارد. عرض كردند آيا ممكن است آلوده سرقت گردد؟ فرمود: ممكن است. عرض كردند آيا مؤمن ممكن است دروغ بگويد؟ فرمود: نه. سپس آيه فوق را تلاوت فرمود.

سوءظنّ و حسن ظنّ در آیات قرآن

سوءظنّ و حسن ظنّ چه جايگاهی در آیات قرآن دارند؟

در تعدادی از آیات قرآن و ناظر به برخی حوادث مربوط به زمان حیات رسول مُکرّم اسلام (ص)، نکوهش ‌های شدیدی از سوءظنّ به خداوند متعال و مردم، ایراد شده و در مقابل به حسن ظنّ در چنین مواضعی دعوت شده است.

از ديد قرآن، بيشترين گمانهاى مردم در حق يكديگر گمان ‏هاى بد است. مردم بايد از گمانهاى بد بپرهيزند تا گرفتار سوء ظنّ خلاف واقع نشوند و به گناه نيافتند.

همچنين از تعبيرات آيات قرآن اين نكته روشن مى شود كه مسأله سوءظنّ به خداوند غالبا در مواقع بحرانى و در دل هاى افراد ضعيف الايمان پيدا مى شود.

نگاه قرآن به مقوله آزادی و اسارت

قرآن چه نگاهی به مقوله آزادی و اسارت؟

هدفِ دستورات مذهبى جلوگيرى از آزادى هاى منطقى نيست. بلكه هدف آن، جلوگيرى از به هدر رفتن نيروها و سرمايه هاى انسانى در راه هاى نادرست و بى ارزش است. دين انسان را در استفاده صحيح از مواهب حيات، پوشيدن انواع لباس ‏هاى معقول، بهره گرفتن از غذاهاى خوب، لذّات و تفريحات سالم و هرگونه بهره بردارى مفيد از وسايل زندگى آزاد گذاشته و هرگز انسان را به ترك آن دعوت نمى كند.

در قرآن کریم تعابير گوناگونى در رابطه با نفى اسارت و اثبات آزادی وجود دارد  كه همگى نشان دهنده اهتمام قرآن بر رهایى و آزادى انسانها است. پيامبر اسلام و ساير انبياء عليهم السلام با برداشتن بارهای تحمیل شده بر گُرده انسانها و گشودن آن غُل و زنجيرها، آزادى واقعى را به انسان برگرداندند؛ زيرا او را به آزاد انديشيدن، آزادى از چنگال هوا و هوس، آزادى از چنگال حكام ستمگر، آزادى از دست شياطين و طاغوت ها، و آزادى از چنگال خرافات و موهومات و پرستش ما سوى اللَّه دعوت كردند.

تأنّی و شتابزدگی در آیات قرآن

تأنّی و شتابزدگی چه جايگاهی در آیات قرآن دارند؟

خسارات عظيمى كه از ناحيه شتابزدگى بى مورد، دامن افراد يا اجتماع را مى گيرد، بيش از آن است كه به حساب آيد. قرآن مجيد به عنوان يك برنامه جامع زندگى، همه انسانها را به «صبر» و تأنی و بردبارى و پرهيز از «عجله و شتاب» دعوت مى كند و با اشاره به داستانهاى انبيا و سرگذشت رهبران بزرگ جامعه انسانى، زيانهاى عجله و ثمرات شيرين صبر و بردبارى را آشكار مى كند.

فضیلت و جایگاه صبر در آیات قرآن

صبر در آیات قرآن چه جایگاهی دارد؟

«صبر» از مهمترين اركان ايمان است. لذا در حدود هفتاد آيه قرآن، از صبر سخن به ميان آمده كه بيش از ده مورد آن به شخص پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله اختصاص دارد. هيچ يك از فضايل انسانى، به اين اندازه مورد تأكيد قرار نگرفته است. اين نشان مى دهد كه قرآن، براى اين فضيلت اخلاقى و عملى اهمّيّت فراوانى قائل است و آن را عصاره همه فضيلت ها و خمير مايه همه سعادت ها و ابزار وصول به هر گونه خوشبختى و سعادت مى داند.

قرآن و توصیه به رعايت عدالت

توصیه به رعايت عدالت، چه جايگاهی در قرآن دارد؟

به يقين يكى از اهداف بعثت و ظهور پيامبران الهى اجراى عدالت در جامعه انسانى است. اين هدف به قدرى مهمّ است كه مى توان آن را هدف اصلى يا از اهداف اصلى پيامبران عليهم السلام برشمرد. خداوند متعال در آيه 25 سوره حديد مى فرمايد: «ما پيامبران خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب آسمانى و ميزان [شناسايى حق از باطل و قوانين عادلانه] نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند، و آهن را آفريديم كه در آن نيروى شديد و منافعى براى مردم است، تا مشخص شود چه كسى خدا و پيامبرانش را يارى مى كند بى آنكه او را ببينند؛ خداوند توانا و شكست ناپذير است».

تأملی در معنای عظمت ظلمِ شرک به خداوند متعال

معنای عظمت ظلمِ شرک به خداوند متعال چيست؟

همه انواع ظلم در حقيقت از يك جا ريشه مى گيرد و آن مسئله شرك و كفر و عناد است. به طور مثال منع مردم از ذكر خدا در مساجد و سعى و كوشش در ويران ساختن آنها نشانه كفر و شرك است و همچنين كتمان شهادت كه ظاهرا منظور از آن كتمان شهادت بر حقايقى است كه موجب سرگردانى مردم در وادى كفر مى شود، از چهره هاى گوناگون شرك و انكار خداوند يگانه است.

سرنوشت ظالمان در بيان قرآن

قرآن چه ترسيم و تصویری از سرنوشت ظالمان دارد؟

قرآن مجيد كراراً ظلم را مايه تباهى و نابودى جامعه ها معرفى مى كند و سرنوشت ظالمان را دردناك ترين سرنوشت مى شمرد. قرآن ضمن بيان سرگذشت اقوام پيشين بارها اين حقيقت را خاطر نشان كرده كه ببينيد آنها بر اثر ظلم و فساد چگونه گرفتار عذاب الهى شدند و نابود گشتند. بترسيد از اينكه شما هم بر اثر ظلم به چنين سرنوشتى گرفتار شويد.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

مَن آثَرَ على نفسِهِ بالَغَ في المُروّةِ

هر که ايثار کند، در مردانگى و رادمنشى چيزى فرو نگذاشته است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 26