بررسی تطبیقی مفهوم «جاهلیت» از نگاه سید قطب و محمد بن عبدالوهاب
مصطفی مهاجر
مقدمه
برخی گمان می کنند گروه های تکفیری همچون داعش که جهان اسلام را به خطر انداخته اند، تربیت یافته افکار سید قطب هستند، در حالی که با اندک تأملی در مکتوبات بنیان گذار فرقه وهابیت ثابت می گردد اندیشه های محمد بن عبدالوهاب موجب ایجاد و گسترش تکفیر در عالم گردیده است. این نوشتار در راستای بررسی تطبیقی مفهوم کفر میان اندیشه های سید قطب و محمد بن عبدالوهاب است که مختصرا به آن پرداخته شده است.
سید قطب یکی از چهره های مطرح و شناخته شده اهل سنت، و یکی از رهبران جنبش اخوان المسلمین است. تفحص در مکتوبات سید قطب، تضادهای عمیق وی با محمد بن عبدالوهاب را آشکار میسازد؛ که در این میان موضوع کفر یکی از مهم ترین آن ها محسوب می شود.
خطر گروه های تکفیری که امروزه تهدید و خطری برای جهان اسلام محسوب می گردد، این سوال را در ذهن همگان تداعی کرده است که آنان در کدام مکتب درس خوانده و تربیت شده اند که این چنین جان و مال و ناموس مسلمانان را بر خودشان حلال دانسته اند؟
برخی بر این گمان هستند که این موضوع ریشه در تفکرات سید قطب دارد، و حال آنکه اندک تأملی در مکتوبات و عملکرد سید قطب خلاف آن را بر همگان روشن می کند؛ اگر چه در کتاب های سید قطب مفهوم جاهلیت و تکفیر وجود دارد، ولیکن هم به لحاظ معنایی و هم به لحاظ تفسیر و تطبیق آن بر مصادیق خارجی، متفاوت از آن سخنانی است که محمد بن عبدالوهاب در کتب خود مطرح کرده است. به عبارت دیگر مکتوبات سید قطب با محتوای فکری کتاب های داعش، جبهه النصره و یا سخنان ابوبکر بغدادی، زرقاوی و بقیه نمادهای جبهه تکفیری کاملاً متفاوت است.
در مقابل با بررسی مکتوبات و عملکرد محمد بن عبدالوهاب به خوبی روشن می گردد که زادگاه تروریسم نشأت گرفته و منطبق با افکار محمد بن عبدالوهاب می باشد. ضمن آن که آن چه از مفهوم جاهلیت و تکفیر در کتب وی و تابعینش نقل گردیده است، «تکفیر فقهی» می باشد که امروزه جهان اسلام را به خطر انداخته اند.
در این نوشتار به بررسی تطبیقی تکفیر و اسباب آن در دیدگاه سید قطب و محمد بن عبدالوهاب پرداخته می شود.
اصطلاح «جاهلیت» در مکتوبات سید قطب و محمد بن عبدالوهاب
یکی از اصطلاحات مشترک در مکتوبات سید قطب و محمد بن عبدالوهاب، اصطلاح جاهلیت می باشد، چنان که هر دوی آن ها، جوامع اسلامی زمان خویش را جاهلی دانسته اند. ولیکن میان جاهلیت قطبی با جاهلیت وهابی، تفاوت های بسیاری وجود دارد. که در ذیل به سه نمونه از آن ها اشاره می گردد.
اختلاف اول
سید قطب بدون اینکه مسلمین را متهم به کفر و یا جاهلیت کند، معتقد است که مسلمانان، در عین اقرار به توحید در انجام اعمال عبادی خویش، با سپردن حاکمیت به غیر خداوند، باعث ظهور جاهلیت در جامعه شدهاند؛ حال اگر حاکمیت را به خداوند و یا کسی که در مسیر توحید است بسپارند، جامعه جاهلی خود به خود، به جامعه ای اسلامی تبدیل خواهد شد.
اما ابن عبدالوهاب مسلمین را متهم به کفر و جاهلیت کرده است. وی بعد از انحرافی که در توحید ایجاد کرده و نگاه تطهیری که به مشرکین دارد، در تطبیق جاهلیت بر مصادیق در برابر کتاب و سنت قرار گرفته و اموری که سیره مسلمین محسوب می شود، را ذیل شرک و جاهلیت قرار داده است. به عنوان نمونه مسجد قرار دادن قبور اولیاء[1] که عمل موحدین بوده و قرآن[2] و روایات[3] آن را تأیید کردهاند. و یا تبرک به قبور صالحین[4] که بزرگانی از صحابه مانند صدیقه طاهره(علیها سلام)[5] آن را انجام دادهاند؛ یا جاهلی و شرکی خواندن استغاثة به اولیاء[6] که صحابه آن را انجام داده و از راه دور[7] و نزدیک بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) استغاثه کردهاند، را جزو امور شرکی و جاهلی قلمداد کرده است.
اختلاف دوم
عملکرد مخاطبان و تابعین گفتمان سید قطب و محمد بن عبدالوهاب در تکفیر کردن مسلمانان، یکی از اختلافات مهم محسوب می شود. افراط در تکفیر و قتل و غارت به بهانه تکفیر در زمان چه کسی اتفاق افتاد؟
به عنوان نمونه؛ پیروان محمد بن عبدالوهاب معتقدند که تا قبل از دعوت محمد بن عبدالوهاب شرك اکبر فراگير شده بود.[8] از دیدگاه وهّابیون تمامی مسلمانان ششتصد سال گذشته قبل از محمد بن عبدالوهاب، حتی اساتید و اساتید اساتیدش کافر می باشند[9] و معنای لا اله الا الله را نفهمیده اند.[10] از این رو تمامی مسلمانانی که با افکار آن ها مخالفند، کافر هستند و جان و مال ایشان مباح می باشد.[11] از این رو در زمان محمد بن عبدالوهاب و با دستور وی جنایات گسترده ای در بلاد اسلامی انجام شد، که به قتل و غارت و کشت و کشتار مسلمانان منتهی گردید.
این در حالی است که هیچ یک از این جنایات را در زمان سید قطب شاهد نبوده ایم.
اختلاف سوم
گروه های تکفیری امروزه از آموزه های چه کسی بهره برده اند؟ حقیقت این است که گروه های تروریستی و تکفیری همچون داعش که جهان اسلام را به خطر انداخته اند، تاثیر یافته از آموزه ها، افکار و عقاید و آثار وهابیت، به خصوص شخص محمد بن عبدالوهاب و علمای وهابی می باشد؛ هرچند شاید امروزه حکام وهابی آل سعود و داعش، همدیگر را در ظاهر دشمن بدانند، ولی در بررسی آثار و رفتار و عملکردِ این دو گروه، تاثیرپذیری عمیق داعش از وهابیت، به خصوص شخص محمد بن عبدالوهاب و علمای دوزه اول وهابیت، کاملا روشن است. با اندک توجهی به گفتار و کردار داعش، دوره اول حکومت وهابی ها جلوی چشم مجسم می شود؛ چنان که خود داعشی ها نیز به این امر اذعان کرده و به آن افتخار می کنند[12] تاثیرپذیری داعش از وهابیت در تکفیر مسلمین با توجه به مسائلی نظیر؛ چاپ و انتشار کتب اصلی وهابیت و آموزه های آن توسط داعش،[13] و یا استناد داعش به فتاوی و اقوال علمای وهابی در تکفیر و قتل عام مسلمانان؛[14] نمونه ای از آن محسوب می شود.[15]
نتیجه
یکی از اصطلاحات مشترک در مکتوبات سید قطب و محمد بن عبدالوهاب، اصطلاح جاهلیت می باشد، چنان که هر دوی آن ها، جوامع اسلامی زمان خویش را جاهلی دانسته اند. ولیکن میان جاهلیت قطبی با جاهلیت وهابی، تفاوت های بسیاری وجود دارد؛ در جاهلیت وهابی، ابن عبدالوهاب مسلمین را متهم به کفر و جاهلیت کرد، و سپس افراط در تکفیر و قتل و غارت به بهانه تکفیر در زمان وی به خوبی مشهود است، هم چنین گروه های تروریستی و تکفیری همچون داعش، از آموزه ها، افکار و عقاید و آثار وهابیت، به خصوص شخص محمد بن عبدالوهاب و علمای وهابی تاثیر یافته اند. ولی در مقابل جاهلیت قطبی، هم به لحاظ معنایی و هم به لحاظ تفسیر و تطبیق آن بر مصادیق خارجی، متفاوت از جاهلیت وهابی است. بنابراین ثابت می شود که سید قطب جاهلیت را به عنوان عاملی برای تکفیر استفاده نکرده است، بلکه محمد بن عبدالوهاب سال ها قبل از سید قطب با تمسک به مفهوم جاهلیت همه مذاهب اسلامی را تکفیر کرده است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.