كتاب «بررسی رویکرد ابنتیمیه درباره تعارض عقل و نقل» در دو جلد توسط آقای «رحمتاللّه رضایی» در ارتباط با نقد ابنتیمیه نوشته شده است. جلد اول، اختصاص به مباحث نظری «تعارض عقل و نقل» و جلد دوم، ناظر به مباحث کلامی است. جلد اول این کتاب در 454 صفحه، متشکل از نُه فصل و یک نتیجه میباشد و گزارش پیش رو از جلد اول این کتاب است.
مبارزه با سازمان های تروریستی، تنها در برخورد نظامی با آنان خلاصه نمی شود و تا ریشه های فکری آنان در جامعه خشکانده نشود، مقابله نظامی نیز به طور کامل، موثر واقع نمی گردد. در این نوشتار، نظام فکری تکفیریان مسلح و مبانی فکری آنان در مسائل گوناگون که منجر به تکفیر و انجام عملیات تروریستی گردیده است، به صورت گذرا مورد بررسی و نقد قرار می گیرد.
کتاب «استغاثه و جایگاه شرعی آن» اثر «محمدطاهر القادری» نویسنده عالم اهلسنتِ حنفی، ساکن پاکستان، نسبت به جایز بودن استغاثه به انبیاء و صالحان نوشته شده است.
یکی از اتّهامات سید قطب تکفیر جامعه اسلامی است، و مهم ترین دستاویز وهابیت در این اتّهام، استفاده سید قطب از مفهوم جاهلیت می باشد. در این نوشتار ثابت می شود که سید قطب جاهلیت را به عنوان عاملی برای تکفیر استفاده نکرده است، بلکه محمد بن عبدالوهاب سال ها قبل از سید قطب با تمسک به مفهوم جاهلیت همه مذاهب اسلامی را تکفیر کرده است.
مبارزه با سازمان های تروریستی، تنها در برخورد نظامی با آنان خلاصه نمی شود و تا ریشه های فکری آنان در جامعه خشکانده نشود، مقابله نظامی نیز به طور کامل، موثر واقع نمی گردد. در این نوشتار، نظام فکری تکفیریان مسلح و مبانی فکری آنان در مسائل گوناگون که منجر به تکفیر و انجام عملیات تروریستی گردیده است، به صورت گذرا مورد بررسی و نقد قرار می گیرد.
وهابیان معتقدند، مشرکان عصر پیامبر(ص)، توحید ربوبی داشتند و با استناد به برخی آیات، مانند آیه31 سوره یونس، سعی در اثبات آن دارند. آنان قصد دارند با این نظر، دو مسئله را ثابت کنند؛ اولاً، انبیا(ع) فقط برای دعوت به توحید الوهی مامور بودند؛ ثانیاً، بر اساس قول به توحید ربوبی مشرکان، مسلمانان عصر حاضر، که به بزرگان خود متوسل میشوند، مشرکتر از مشرکان زمان رسول الله(ص)، میباشند؛ در حالیکه با دقت در آیات و روایات نبوی به این نتیجه دست مییابیم که مشرکان، نه تنها به توحید ربوبی معتقد نبوده، بلکه دلیل و مبنای شرک آنان در الوهیت نیز، برخاسته از شرک ربوبی آنها بوده است. این نظر در مقاله پیشرو با محوریت آیات31 تا 36 سوره یونس و مبتنی بر تفاسیر اهلسنت تببین شده و آیاتی بر تأیید این نظریه از جهت تاریخی و عقلی آورده شده که اثبات میکند، انبیا(ع) برای توحید به معنای عام مبعوث شده و دعوتشان شامل توحید ربوبی هم میشود.
تاریخ وهابیان آکنده از تخریب بناهای واقع بر قبور انبیا(ع)، صحابه، تابعان و دیگر صالحان است. محمد بن عبدالوهاب در روزهای نخست تفاهم با عثمان بن معمر، حاکم عیینه، بنای واقع بر قبر زید بن خطاب را تخریب کرد؛ در سالهای هم پیمانی محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود، این موضوع تبدیل به رویه و سنتی جاری در میان وهابیان شد. آنان پس از تصرف مدینه، اَبنیه واقع بر مزارات بقیع را تخریب کردند؛ اکنون نیز، چانچه شرایط، مساعد وهابیان باشد، قبه خضراء رسول الله(ص) را تخریب می کنند. داعش به تبع وهابیان در سرزمینهای عراق و سوریه، بناهای واقع بر قبور بسیاری از صالحان را ویران کرده اند. وهابیان بر حسب خوانش خود معتقدند، ساخت بنا بر قبور حرام، بدعت و ذریعه شرک است؛ این در حالی است که برخی از آیات قرآن مانند آیه 21 سوره کهف، 32 سوره حج و 23 سوره شوری، دلالت بر جواز بنای بر قبور می کنند؛ علاوه بر این، به گواه تاریخ و سیره مسلمانان، از زمان صحابه تاکنون، از نظر مسلمانان در ادوار مختلف، ساخت بنای بر قبور امری مجاز و مشروع است؛ لذا در تحقیق پیشرو، به تبیین آیات و سیره مسلمانان در این رابطه پرداخته خواهد شد.
نووی، یکی از علمای تراز اول اهل سنت است که دارای گرایشات اشعری و حدیثگرایانه است. اهتمام به نقل قول سلف و حدیث گرایی نووی، باعث شده است که وهابی ها، تمایل زیادی برای همفکر نشان دادن او با خودشان داشته باشند؛ از این رو، سعی کرده اند برخی از اقوال مخالف اندیشه وهابیت او را، توجیه کنند؛ در حالی که با بررسی های علمی، مشخص می شود که بین نووی و وهابیت، نه تنها هیچ تطابقی نیست، بلکه تضاد نیز وجود دارد. این تضاد در شاخص تفکر وهابیت (یعنی توحید ربوبی و الوهی)، آشکار است؛ زیرا نووی، همانند وهابی ها، توحید الوهی و ربوبی را به گونه ای تفسیر نکرده که اموری مانند طلب شفاعت، استغاثه و تبرک به اموات، شرک باشند؛ بلکه وی، اعتقاد به اذن الله و استقلالیت را در تحقق توحید و شرک ربوبی دخیل دانسته است. او در توحید الوهی نیز، اعتقاد به ربوبیت را در تحقق عبادت، شرط می داند.
تعامل و گفتگو با دیگران، جزء لاینفک زندگی انسان محسوب میشود. این مسئله در قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)، مورد توجه قرار گرفته و علاوه بر سفارش به تعامل، راه و روش تعامل با دیگران نیز، بیان شده است. خط اصیل وهابیت، از ابتدای پیدایش تاکنون، نسبت به شیعه دیدگاه منفی و تقابلی داشته و حکم کفر و خروج از اسلام را برای شیعیان صادر نموده و هنوز نیز، بر آن نظر است؛ اما این، تمام واقعیت نبوده و علمای وهابی، از یک طیف و گروه نیستند؛ امروزه برخی از وهابیان از رویکرد خط اصیل وهابیت فاصله گرفته و بر این باور شده اند که باید راه تعامل و گفتگو با شیعه را در پیش گرفت، اینان در عمل نیز، به این ایده پایبند بوده اند؛ که گزارشات علمای شیعهای که با آنان تعامل داشتند، بر این مطلب گواهی میدهد. هر یک از این وهابیان برای تعامل با شیعه، دلایل خاص خود را دارند که ایده قرآنی بودن تعامل، تأکید روایات بر تعامل، تعامل بر اساس اخوت و برادری دینی، تعامل بر اساس زندگی مسالمت آمیز، وجود دشمن مشترک، تعامل بر اساس وحدت و گفتگوی ملی، از دلایل این طیف محسوب میشود.
«اجماع» و «تواتر» از ادله اطمینان آور در فقه همه مذاهب اسلامی است. به این معنا که اگر همه علمای یک مذهب در مسئلهای یا حکمی از احکام اتفاق نظر داشته باشند مخالفت کردن با آنها جایز نیست. از طرفی اگر حکم یا خبری پی در پی و از طرق مختلف نقل شود به گونهای که احتمال تبانی بر دروغ ساقط باشد از آنجا که مفید اطمینان است حکم یا خبر مذکور صحیح و موافق با واقع است.